( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: شریح بن حارث کندی، مشهور به شریح قاضی – از چهره‌های اجتماعی – قضایی و تا حدی سیاسی صدر اسلام است.معروف است که وى به دستور عبيدالله زياد، فتوا داد که چون حسين بن‏ على‏ علیه السلام بر خليفه وقت ‏خروج کرده، قتل او بر مسلمانان واجب است. در خصوص این موضوع و احکام فقهی که در حادثه عاشورا وجود داشت با ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و برگزیده جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی گفتگو کردیم.

حجت الاسلام علیدوست گفت: در حادثه عاشورا چند حکم فقهی به چشم می خورد. یکی اینکه امام حسین(ع) فرمودند: بیعت با یزید حرام است. دیگری هم اینکه شریح قاضی حکم صادر کرده بود که حسین بر خلیفه عصر خروج کرده قتلش واجب است. 

وی افزود: بعد از جریان سقیفه بنی ساعده و مطرح شدن مدرسه خلافت براساس سقیفه بنی ساعده، این تفکر آرام آرام توسط عبدالله بن عمر و دیگران جا انداخته شد که ما هر کس به هر شکلی قدرت را به دست بگیرد باید از او اطاعت کرد؛ هرچند با شمشیر و غلبه باشد لذا این جریان بعدها هم ادامه پیدا کرد و در آثار کلامی اهل تسنن هنوز حضور دارد حتی جریان را به روایتی از پیامبر بر می گردانند که ناقل عبدالله بن عمر است.

برگزیده جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی در ادامه سخنانش تصریح کرد: بعد از معاویه پنج نفر از شخصیت های مدینه به شام رفتند و زندگی یزید را از نزدیک دیدند به مدینه برگشتند ابوایوب انصاری گفت: یزید مهمان نواز و بخشنده است اما دین ندارد. بر همین اساس مردم مدینه می خواستند بیعت خودشان را بشکنند و آنهایی هم که بیعت نکرده بودند، بیعت نکنند. عبدالله بن عمر گفت: من سخنان ابوایوب را انکار نمی کنم ولی روایتی را از پیامبر(ص) شنیدم که حضرت فرمودند: اگر با کسی بیعت کردید، نشکنید اگر چه در طعامش گوشت خوک و در نوشیدنی او شراب باشد. هر کس خروج کند کافر است. این تفکر مخصوصا وقتی از زبان عبدالله بن عمر که آرام آرام به عنوان فقیه مکه مطرح شد طبیعی است که جا می افتد. به همین خاطر یک تفکر بنام تفکر وجوب از هر امری که غالب شود شکل گرفت.

این استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: جالب این است که جزو تفکر این عده است که اگر صبح مسلم بن عقیل حاکم بود و مردم در کنارش بودند، او واجب الاطاعة است. اگر شب به شهادت رسید و فردا صبح جوانکی مثل عبیدالله بن زیاد سر کار آمد او واجب الطاعة است. روشن است که این تفکر هم خلاف نصوص بی شمار دینی و هم خلاف صدها روایت و درک عقل است یعنی فارغ از اینکه به دین معتقد باشیم یا نباشیم یا به قرآن استناد کنیم یا نکنیم خلاف عقل و خرد است که بگوئیم هر که غالب شد اولی الامر است و باید اطاعت شود. قهرا لازمه این تفکر این بود که نباید علیه خلیفه ولو خودخوانده باشد و یا با کودتا سر کار آمده باشد قیام کرد. نهاد امر به معروف و نهی از منکر طبیعی است که به محاق می رود و تعطیل می شود و یک سری لوازمی که این تفکر دارد.

این استاد حوزه علمیه قم ادامه داددر کنار این تفکر، تفکر کلامی مدرسه اهل بیت است که معتقدند چنین تفکری درست نیست بلکه اوصیاء رسول الله(ص) همه باید معصوم و منصوب از طرف خداوند باشند. در زمان غیبت هم باید فقیهانی عادل و طبق مبنای برخی ها «اعدل» و «اورع» زمام امور را به دست بگیرد. طبیعتا این دو تفکر لوازم خود را هم دارد لذا می بینید که امام استدلال می کنند به طغیان یزید و عدم شایستگی او و ... تمسک می کنند به نهاد امر به معروف و نهی از منکر. در واقع این استدلال امام استدلال فقهی امام برخاسته از تفکر کلامی مدرسه اهل بیت و امامت انتصابی(برخاسته از گزنیش خداوند) است. در مقابل استدلال شریح قاضی و ... مطرح هست که حتی امروز هم وجود دارد برخاسته از تفکر کلامی مدرسه سقیفه است و لوازمی که دارد. الان هم اگر ملاحظه کنید همین تفکر وجود دارد یعنی هیچ وقت الازهر شروع کننده قیام نیست. ممکن است وقتی جریان راه افتاد و مردم غالب شدند بگوید ما حمایت می کنیم. ام القرای مکه یا مدرسه مدینه هم شروع کننده قیام نیست. در پاکستان و افغانستان نیز وضعیت این گونه است.

علیدوست در پاسخ به اینکه حکم شریح قاضی چقدر در وقوع عاشورا تأثیرگذار بود، گفت:  واقعیت این است که اگر بخواهیم داوری کنیم قدری سخت است ولی توجه داشته باشید شریح سابقه شصت سال قضاوت را داشت. یعنی کهنسال ترین قاضی است و طولانی ترین قضاوتها را داشته است. در زمان خلیفه دوم و سوم قضاوت کرد. امیرالمؤمنین(ع) هم مصلحت ندیدند که ایشان را عزل کنند و زمان ایشان هم قضاوت می کند. حکم شریح قطعا اثرگذار بود، عبیدالله جوانکی بود که بیست و چند سال سن داشت. اصلا موقعیت نداشت بنابراین جهت مذهب را باید امثال شریح به دست بگیرند. حدس تاریخی می گوید که تأثیرگذار بوده است؛ با توجه به سابقه شریح در امر قضاوت.

منبع: مهر


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر