چاپ قرآن کریم با ترجمه «الهی قمشهای» ممنوع شد ; نامه سرگشاده به وزیر
صدای شیعه به نقل از فارس: سال گذشته ترجمه قرآن مرحوم «مهدی الهی قمشهای» در صدر ترجمههای قرآن چاپ شده بود اما در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر ممنوعیت چاپ و نشر ترجمه قرآن این مترجم منعکس شده است.
یکی از دلایل مطرح شده برای ممنوعیت چاپ و نشر ترجمه قرآن «مهدی الهی قمشهای» داشتن غلط و اشکالات فنی در محتوا بوده است اما بسیاری از فعالان قرآنی کشور معتقدند که ترجمه الهی قمشهای یکی از ترجمههای روان و پرطرفدار است و نمیتوان به این آسانی مشکلی فنی از آن گرفت.
- نامه سرگشاده یک نویسنده به وزیر ارشاد
جمشید غلامینهاد نویسنده، مترجم و پژوهشگر پس از اعلام غیررسمی خبر ممنوعیت چاپ و نشر قرآن با ترجمه مرحوم «الهی قمشهای» از سوی مراجع رسمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی نامهای به این تصمیم اعتراض کرد.
این نویسنده و پژوهشگر در این نامه که خطاب به علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته شده و نسخهای از آن در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته است ضمن برشمردن پارهای از اشکالات عمده مطرح شده در ترجمه مرحوم الهی قمشهای به دفاع از آن پرداخته و خواستار تجدید نظر شخص وزیر فرهنگ و ارشاد در این تصمیم شده است. متن کامل این نامه بدین شرح است:
دکتر علی جنتی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام؛ اخیراً در دیداری که با جناب آقای احمد حاج شریف، معاون مرکز نظارت بر چاپ و نشر قرآن (دارالقرآن) داشتم، مطلع شدم وزارت ارشاد قصد ممانعت از چاپ و انتشار ترجمه مرحوم حکیم محیالدین مهدی الهی قمشهای بر قرآن کریم را دارد. اینجانب به عنوان کسی که بیش از 25 سال از عمر خود را به مقابله و مداقّه در ترجمههای قرآن اشتغال داشته و 15 سال پیش ویرایشی مختصر بر ترجمه مرحوم الهی قمشهای (ذیل خط غلامرضا صفامهدوی، انتشارات اسلامی) در کارنامه خود دارد، بنابر وظیفه نکاتی را یادآور میشوم؛ شاید مفید فایده باشد:
1- مستحضرید که ترجمه مرحوم الهی قمشهای بر قرآن، نخستین ترجمه فارسی با نثری روان، ساده و همهفهم در عصر حاضر است. آن مرحوم که بنیانگذار ترجمه غیر تحتاللفظی و زودیاب فارسی در تاریخ معاصر و «پیشگام خطر» عرضه ترجمهای آزاد و روان از قرآن بوده بدیهی است خطاهایی را هم بیش از خطاهای مترجمان پس از خود مرتکب شود؛ چه به قول مرحوم اخوان «پیشگامان خطر، گاه خطا نیز کنند.» اگر شهامت و جسارت آن مرحوم نبود امروزه این همه ترجمه روان و «کم غلط» در دسترس نبود و همه مترجمان وامدار اویند. بر همین اساس ترجمه الهی قمشهای جایگاهی تاریخی دارد، چه مخاطبانش بپسندند و چه منتقدانش نپسندند. پس انصاف این است که شأن و جایگاه این ترجمه حفظ گردد و همچنان قدر بیند و برصدر نشیند.
2- بنا بر مشهور نخستین نقد بر ترجمه حکیم الهی قمشهای توسط مرحوم ابوالقاسم پاینده از سر صدق نگاشته شد. اما از 30 سال پیش تا کنون از منتقدان و فرهیختگان مجتهد و متقی گرفته تا قرآنپژوهان نه چندان متشرّع حَسَبِ عادت بر آن نقد نوشته و مینویسند که متأسفانه گاه بعضی از این نقدها بهانهای برای نیل به اغراضی دیگر و مشوب به شائبههایی است.
3- منهای بیدقتی مرحوم الهی قمشهای در نکات صرفی و نحوی، بیشتر خطاهای آن مرحوم در متشابهات و غیر محکمات است؛ و اگر بر فرض خطائی در ترجمه آیات محکمات رخ داده - که نداده - این خطا سبب انحراف در معنا یا فهم مبانی اعتقادی و یا آیاتالاحکام نشده. یعنی در هیچ کجای ترجمه مرحوم الهی قمشهای نه وحدانیت خدای تبارک و تعالی، نه عدل الهی و نه اعتقاد به معاد خدشهدار نشده. احکام شرعی نیز در این ترجمه دستخوش تحریف نشدهاند. چه اینکه آن مرحوم اگر چه به حکمت مشهور بوده و به فقاهت و اجتهاد مصطلح شهره نبوده، اما همچون مجتهدی مسلم فقه میدانسته و به مبانی و ظرایف فقه و اجماع فتاوای فقهای شیعه و غیر شیعه واقف بوده و در ترجمه ایشان قطعاً حلالی حرام و حرامی حلال نشده. مثلاً چنان نیست که در ترجمه «یسألونک عن الخمر والمیسر...» منافع شرب خمر بر مضار آن مرجح و قمار حلال معنا شده باشد! مضاف بر اینکه بنابر مشهور مرحوم آیتالله بروجردی پس از مطالعه این ترجمه قصد نگارش تقریظی بر آن را داشته و این حاکی از قبول آن نزد فقیه و مرجع عام و اعلم عصر است.
4- در اشکالاتی که به ترجمه مرحوم الهی قمشهای وارد میکنند، گاه شأن و رتبه علمی ایشان فراموش میشود. بعضی منتقدان فراموش میکنند که صاحب این ترجمه، عالمی صاحبنظر در فقه، حکمت و کلام بوده. مثلاً آن مرحوم در آیه 55 آل عمران، تَوَفّی را قبض روح یا میراندن و به قول برخی از منتقدان موجه، خلاف قول مشهور ترجمه کرده. شگفتا که این ترجیح را بر فرزانهای چون حکیم الهی قمشهای ایراد میگیرند، غافل از اینکه دست کم بیش از ده ترجمه دیگر از مترجمان متقدم و متأخر از ابوالفتوح رازی در قرن ششم گرفته تا مرحوم عبدالمحمد آیتی در عصر حاضر نیز در ذیل این آیه همین خطا - البته به زغم ایشان، و در اصل نهایتاً خرق اجماع - را مرتکب شدهاند. چون آنان نیز تَوَفّی را «قبض» روح و میراندن معنا کردهاند. یا مثلاً جنجال بر سر بیدقتی در ترجمه بعضی واژگان و عدم رعایت زمان فعلها که این سهو در بسیاری از ترجمهها بوفور مشهود و البته در ترجمه مرحوم الهی قمشهای نیز فراوان موجود است.
5- اغلاط دیگر مترجمان پرآوازه قرآن کم از خطاهای مرحوم الهی قمشهای نیست که ذکر حتی شمّهای از آنها در اینجا ناممکن است. اما برای نمونه خوب است بدانید که در یکی از همین ترجمههای پرآوازه قرآن مترجم مرحوم «عذاب الیم»را «عذاب بزرگ» و در جایی دیگر به عکس «عظیم» را «دردناک» ترجمه کردهاند، البته به نظر اینجانب سهواً و نه از روی جهل به معنا. یا آیهای را سراغ دارم که فقط دو مترجم از مترجمان معاصر ترکیب نحوی را در ترجمه رعایت کرده اند و دیگران، همگی آیه را غلط ترجمه کردهاند. اما این مترجمان که همه بر شانه آن حکیم تفسیردان فرزانه و فروتن پا نهادهاند از خوش اقبالی ترجمههای نه چندان کم غلطشان از آتش جنجال منتقدان در امان مانده که: زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد.
6- بر این اساس با نگاه به ترجمههای قرآن آنچه بدیهی به نظر رسیده و غیرقابل انکار است، وجود خطا در همه ترجمهها است بلااستنثا، و در ترجمه الهی قمشهای بیشتر. به عبارت دیگر میتوان ترجمهای کم غلط داشت، اما انتظار وجود ترجمهای بیغلط از قرآن انتظاری غیر منطقی و غیر واقعی است تا جایی که بعضی از محققان آن را به حق توقعی موهوم و دستنایافتنی دانستهاند جالب است که کسانی که سالهاست در گوشه و کنار از ضرورت وجود ترجمهای «دقیق، فنی و آکادمیک» از قرآن دم میزنند با وجود برخورداری از امکانات فراوان کمی و کیفی تا به حال از اقدام به آن شانه خالی کرده و میکنند!
7- نتیجه اینکه باید به راه نیافتن غلط در متن قرآن اهتمام کرد که البته این اهتمام در سازمان دارالقرآن صورت گرفته و میگیرد. اما وجود غلط یا اغلاط در همه ترجمههای قرآن واقعیتی اجتنابناپذیر است. چه اینکه آن را خدای رحمان نازل کرده و این را بنده نادان از سر ناچاری صادر کرده و میکند. بر همین اساس از قدیم این مثل سایر رایج بوده و هست که: «خدا عربی قرآن را نازل کرده، نه ترجمه آن را.» این یعنی باور مردم به اینکه ترجمه قرآن هرچند قابل فهم و مناسب مطالعه، اما به هیچ وجه در مقام استناد هم شأن متن قرآن نبوده و عاری از خطا نیست. به عبارت دیگر عدم خطا در ترجمه قرآن قطعاً مطلوب، اما ناممکن است. لذا یا نباید هیچ ترجمهای اجازه انتشار یابد، یا باید راه را در انتشار همه ترجمهها باز گذاشت و آنها را به تیغ نقد منتقدان سپرد. در این میان منتقدان سره را که از ناسره نمایاندند، مخاطبان نیز براساس چراغی که فرارویشان نهاده شده به ترجمهای از قرآن اقبال یا ادبار میکنند. ترجمه مرحوم الهی قمشهای نیز از این قاعده مستثنی نیست و البته به خاطر فضل تقدمی که بر ترجمههای متأخر دارد، پرغلطتر است که چنانکه گفتیم «پیشگامان خطرگاه خطا نیز کنند» راهکار رفع خطاهای آن هر چه باشد، ممنوعیت انتشار این ترجمه مشهور که در 70 سال گذشته مورد توجه آحاد مردم بوده، نیست. چنانکه تا به حال دیده نشده هیچ یک از منتقدان حتی سرسخت این ترجمه به ممانعت از انتشار آن کمر بسته باشند، لذا پیشنهاد میشود:
ترجمه مرحوم الهی قمشهای چون دیگر ترجمههای مشابه اصلاح شود و در این میان میتوان ویرایش آن را از فرزند فرهیختهشان جناب دکتر حسین الهی قمشهای درخواست کرد. غیر ایشان نیز میتوان از تصحیح جناب حسین استادولی و انصاری محلاتی هم بهره برد. یعنی وزارت ارشاد با مهر تأییدی که از منتقدان میگیرد ویراستهای از آنان (مثلا ویراستهای حسین الهی قمشهای یا حسین استادولی یا انصاری محلاتی و یا همه اینها) را به مخاطبان و ناشران به عنوان نسخه مصحح توصیه کند.
سخن آخر اینکه ارزشگذاری ترجمه مرحوم الهی قمشهای و یا هر ترجمهای دیگر، باید در بستری سیال و آزاد از سوی جامعه علمی و به امضای منتقدان باشد و برخورد حذفی یا تثبیتی - تأییدی با هر یک از این ترجمهها آن هم از سوی یک نهاد و سازمان رسمی دولتی یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حساسیت برانگیز است و به تجربه ثابت شده در چنین مواردی سرکنگبین دخالت نهادهای رسمی بر صفرای اقبال یا ادبار مخاطبان افزوده است.
انتهای پیام