آلسعود و شمشیری که از رو بست
صدای شیعه: پس از انقلاب اسلامی، در دوران جنگ تحمیلی رابطه ایران و عربستان رو به تیرگی نهاده بود که با اتمام این جنگ و انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری این روابط به گرمی گرایید و در دوران دولت اصلاحات تقویت میشود و پس از آن به دلیل تحولات بینالمللی از جمله روی کار آمدن دولتی شیعی در عراق و نفوذ فزاینده ایران در مناطقی که قبلاً حیات خلوت سعودیها بود، تنش بین دو کشور افزایش یافت. در این اواخر نیز عربستان با به راه انداختن جنگ نفتی با ایران سعی دارد، منافع از دست رفته خود در منطقه را احیا کند یا حداقل از سقوط هرچه بیشتر آن جلوگیری کند.
عربستان خط مشیء جدیدی برای خود و همپیمانانش تعریف کرده است ،این خط مشیء "ایران هراسی و شیعه هراسی" نام دارد. بزرگترین مخالف منطقهای جبهه مقاومت همپای با صهیونیست به مخالفت شدید با این جبهه و رأس آن جمهوری اسلامی ایران میپردازد و از این هدف شوم خود کوتاه نمیآید. این اقدامات عربستان نشان میدهد که این کشور ایران را بعنوان قدرت اصلی منطقه قبول کرده است و سعی در کودتا برضد ایران در این منطقه دارد.
در مصاحبهها و اظهارات مقامات سعودی، کاملا واضح است که حاکمان عربستان وسواس شدیدی در قبال ایران دارند، وسواسی که از ترس و نفرت آنها نسبت به ایران نشات میگیرد.
به عنوان مثال، اعضای ارشد آلسعود اجازه دادهاند مشخص شود که تمرکز آنها در سوریه، در درجه اول دولت بشار اسد، و تمایل آنها برای تغییر رژیم اسد نیست، بلکه هدف اصلی، نزدیک ترین متحد منطقهای اسد ، یعنی جمهوری اسلامی ایران است.
"محمد بن نواف بن عبدالعزیز آل سعود"، سفیر عربستان سعودی در انگلیس، طی مقالهای در نیویورک تایمز؛ ایران را بدون هیچ گونه سندی متهم کرد و گفت که ایران "تامین مالی و آموزش شبه نظامیان در عراق، حزب الله لبنان و شبه نظامیان در یمن و بحرین و سوریه را برعهده داشته است. موضوع آنجایی جالب میشود که این ادعا از سوی آل سعودی مطرح شده است که خود حامی تروریستها و یا رژیمهای ترور، مانند جبهةالنصره مرتبط با القاعده در سوریه، داعش در عراق و حاکم مستبد آلخلیفه در بحرین است.
اما نکته اصلی در اینجا این است که عربستان سعودی، و یا حداقل حاکمان آن به رهبری ملک سلمان پیر، شیفته خصومت با ایران هستند. دلیل این عقده یک نفرت غریزی است. دلیل این ترس و نفرت " حفظ خود" است . اما حداقل سه دلیل خاص برای این نفرت وجود دارد و آنها باهم مرتبط هستند.
اولین دلیل مذهبی است. بنا به دلایل تاریخی ، ایران کانون شیعه در منطقه و جهان است. بنابراین ایران کانون تنفر عربستان است.
عامل دوم به انقلاب اسلامی ایران بازمیگردد . هنگامی که انقلاب ایران موفق شد در سال 1357 دیکتاتور مورد حمایت آمریکا، محمدرضا شاه پهلوی را بیرون براند، آن انقلاب همه حاکمان خودکامه در منطقه را تهدید کرد به این جهت که تاثیر الهامبخش آن به مردم کشورهای دیگر منتقل شد تا آنها نیز علیه رژیمهای سرکوبگر به پا خیزند. در این میان آل سعود به شدت احساس خطر کرد. به همین دلیل است که حاکمان عربستان بلافاصله با ایجاد پیمان دفاعی خلیج فارس در اوایل دهه 1360 که متشکل از کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی و عمان است، به انقلاب ایران واکنش نشان داد.
در واقع نفرت حاکمان عربستان از ایران، از زمان انقلاب اسلامی ایران شدت یافته است. آل سعود اعتبار مردمی حکومت ایران را تهدیدی مرگبار برای استبداد خود میداند. هرچه نفوذ سیاسی ایران در منطقه بیشتر می شود، حاکمان عربستان از این تهدید بالفعل بیشتر می ترسند. این موارد طرز تفکر پارانوئیدی آل سعود در قبال ایران روشن می سازد، همانطور که سفیر عربستان در انگلیس عنوان کرد گمان می کند خرابکاری ایران در همه جا وجود دارد.
عامل سوم اقتصادی است. اما آنچه شاید نگرانی نهایی برای آل سعود باشد، مسئله حیاتی اقتصاد نفت و گاز است .
آل سعود، از بدو تولد دشمن جمهوری اسلامی ایران و شیعیان بوده است
آل سعود؛ پشتیبان صدام
با شروع جنگ تحمیلی، عربستان از ترس شیوع انقلاب ایران در منطقه جنگ تحمیلی را بهترین فرصت برای ضربه زدن به ایران دید. از همین رو از هیچ کمکی به عراق دریغ نکرد. از کمکهای مالی گرفته تا پشتیبانی اطلاعاتی. کمک های مالی این کشور بین 20 تا 30 میلیارد دلاری و توافق با کویت مبنی بر واریز شدن عایدات صدور نفت از منطقه بیطرف (روزانه ٣٠٠ الی ٣٥٠ هزار بشکه) به حساب عراق تنها مقداری از خیانت های ام القرای جهان اسلام برای از بین بردن ایران اسلامی است. به این کمکهای مالی میتوان استقرار هواپیماهای آواکس آمریکا در خاک خود برای جاسوسی از خطوط مقدم جبهه ایران اضافه کرد. تاسیس شورای همکاری خلیج فارس نیز اقدامی دیگر برای جلوگیری از صدور انقلاب ایران به سایر کشورهای منطقه بود.
آل سعود خصوصاً در سالهای تهاجم به ایران، حمایتهای گستردهای از صدام کردند. مشهور است که ملک فهد در دیدار صدام با اشاره به تجاوز به ایران به او میگوید: «رجال از شما، ریال از ما!» رقم حمایت مالی عربستان سعودی از صدام تا 27 میلیارد دلار برآورد شده است.
کشتار حجاج، امام خمینی(ره): اگر از صدام بگذریم از مسئله حجاز نمی گذریم.
آل سعود در حج خونین سال 66 ماهیت بیمارگونه خود را نشان داد و در حرم امن الهی حجاج ایرانی را به خاک و خون کشید. در روز نهم مردادماه 1366 شمسی طبق روال هر ساله پس از انقلاب، حجاج مراسم برائت از مشرکین را در خیابانهای مکه به صورت علنی انجام می دهند و شعارهای ضد استکباری سر میدهند. ساعت 6 و 40 دقیقه بعدازظهر پایان مراسم اعلام می شود و بیمقدمه حمله نیروهای پلیس به تجمعکنندگان شروع می شود.
پلیس سعودی؛ باتوم به دست حجاج را مورد حمله قرار میدهد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشود. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار میدهد. از طرف دیگر از سمت ساختمان های اطراف از طبقههای بالا به سمت حجاج اشیای سنگین مانند سنگ و گلدان پرتاب می شود.
نکته ای که بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است که حجاج آن سال را بیشتر کاروانهای جانبازان، ایثارگران و خانوادههای آنان تشکیل می داند و برای احترام جانبازان ویلچری را در جلوی صف تظاهر کنندگان قرار داده بودند که باعث می شود بیشتر از همه آسیب ببینند. دولت سعودی، آمار تلفات این حادثه را 402 کشته اعلام کرد که 275 نفر آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند و 649 زخمی. آمار اعلام شده البته از سوی ایران مورد تشکیک واقع شد و منابع ایرانی از کشته شدن 325 نفر با تفکیک 203 زن و 122 مرد خبر دادند.
روزی که به اسلام خیانت شد
امام خمینی(ره) در 1 شهریور 1366، یعنی20 روز پس از فاجعه جمعه خونین فرمودند: «شکستن کعبه مسئلهای نیست که بشود از آن همین طور گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر از همه ی کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی توانیم از مسئله حجاز بگذریم. مسئله حجاز یک باب دیگری است. روزی که خیانت شد به اسلام... هیچ اشکالى در این نیست که یک سابقهاى داشت این توطئه؛ بنا داشتند بر اینکه این امر واقع بشود؛ تحمیل کرده بودند بر آل سعود احمق که یک همچون کار احمقانهاى بکند و خودش را در تمام دنیا منحط کند.
پس از این واقعه امام با استفاده از حکم حکومتی دستور داد حج متوقف شود که در پی آن ایران سه سال حج را تعطیل کرد.
رفتار صهیونیستی عربستان در حمایت از حکومت بحرین
در پی فراگیر شدن موج بیداری اسلامی در منطقه، مردم بحرین نیز که از ظلم حکومت اقلیت آلخلیفه به ستوه آمده بودند؛ لب به اعتراض گشودند و راهپیماییهای گسترده علیه تبعیض موجود به راه انداختند. عربستان که در همسایگی بحرین قرار دارد از ترس سرایت انقلاب مردم بحرین به این کشور به بهانه پیمان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و دخالت کشورهای خارجی نیروهای سپر جزیره را وارد این کشور کرد تا اعتراضات مسالمت آمیز شیعیان بحرین را سرکوب کند.
علاه بر سرکوب نظامی عربستان مانند صهیونیستها به واردات انسان با مذهب تسنن از کشورهای مالزی، فیلیپین، پاکستان و افغانستان روی آوررده است. کشورهایی که ردپای اتباع آنها در درگیری های سوریه نیز قابل مشاهده است. این کار با هدف از اکثریت انداختن شیعیان صورت می گیرد که حدود 70% جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. کشتار شیعیان، دستگیری و حبس، ایجاد محدودیت در فعالیتهای اجتماعی سیاسی اقتصادی از دیگر سیاستهایی است که عربستان بوسیله آل خلیفه در این کشور اعمال می کند.
فاجعه منا
در دوم مهر 1394 برابر با 10 ذیحجه 1436 قمری همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات در «خیابان 204»نزدیک تقاطع آن با «خیابان 223»، در منطقهٔ منا مکه مکرمه رخ داد. ازدحام حجاج باعث کشته شدن دستکم 7هزار نفر شد. تعداد جانباختگان ایرانی در این حادثه 480 نفر اعلام شده 464 که از این تعداد 9 نفر مفقودند و 56 نفر هم در قبورالشهدای مکه دفن شدهاند. در پی این حادثه، 3 روز عزای عمومی توسط رهبر معظم انقلاب در ایران اعلام شد. این حادثه منجر به برآشفتگی سیاسی بین دو کشور منطقه، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران شد که یکی از دلایل اساسی این برآشفتگی روابط، نا آرامیهای خاورمیانه مانند جنگ در کشورهای سوریه، یمن و عراق بوده که عربستان در هر سه منطقه بهطور مستقیم و غیر مستقیم حضور دارد.
در فاجعه منا؛ جمهوری اسلامی ایران با 464 جانباخته، بیشترین جانباخته شناساییشده را در آسیا داشته است.
این واقعه مرگبارترین رویداد تاریخ حج است. واقعهٔ سال 1990؛ دیگر حادثه حج با بیش از هزار کشته بود که در آن 1426 زائر جان باختند. رویداد سال 1990 هم در مسیر رمی جمرات اتفاق افتاد. رمی جمرات چندین بار دیگر نیز چند صد کشته به جا گذاشته است؛ از جمله، در سال 2006 میلادی، بیش از 360 نفر از حجاج بر اثر ازدحام جمعیت هنگام اجرای مراسم رمی جمرات کشته شدند.
حادثه فرودگاه جده
در موسم حج عمره امسال بود که دو زائر نوجوان ایرانی به قصد بازگشت به ایران در فرودگاه جده حضور پیدا کردند. در آخرین بخش بازرسی فرودگاه به بهانه تفتیش به اتاق جداگانهای برده میشوند و مورد قصد شوم دو مامور فاسد فرودگاه قرار میگیرند که با هوشیاری و اقدام به موقع این دو زائر نوجوان عزیز و آگاه شدن خانواده محترم آنان و برخورد به موقع، این دو مأمور برای انجام اقدام شنیع خود ناکام ماندند.
فرمانده پلیس جده و نیروهای امنیتی در فرودگاه حاضر شدند و همان شب پزشکی قانونی در فرودگاه برای بررسی مسأله حضور پیدا کرد و پرونده بسیار سنگینی در این باره تنظیم شد و با همکاری این دو نوجوان عزیز و باهوش، دو پلیس فاسد فرودگاه شناسایی شده و همان شب دستگیر و روانه زندان شدند.
گرایشات تروریستی - تکفیری آل سعود
مبنای تاسیس حکومت آل سعود بر توافق محمد بن سعود و شیخ محمد بن عبدالوهاب (بنیانگذار وهابیت) است. بدین معنا که آلسعود حکومت را به دست گیرد و وهابیت از آن حمایت کند و در طرف مقابل وهابیت مورد حمایت و تایید آلسعود قرار گیرد. بر این اساس از ابتدای تاریخ تشکیل حکومت آلسعود تا کنون جریانها و اشخاص تکفیری در حکومت عربستان نفوذ فراوانی یافتهاند و از حمایت های مالی در سطح بسیار وسیعی برخوردارند. تفکر وهابی، شیعه را رافضی و دشمن اصلی خود میداند و هرکس را که هفت شیعی بکشد مستوجب بهشت میداند.
آلسعود با سو استفاده از این دشمنی، مدتها به تحریک طالبان علیه جمهوری اسلامی ایران در مرزهای شرقی کشورمان پرداخت که نتیجه آن به وجود آمدن تروریستی وحشی به نام عبدالمالک ریگی بود که دستش به خون ده ها نفر از هموطنانمان آغشته شد.
مهم ترین پیامد حمایت و گسترش تفکر وهابی در منطقه؛ تولد طفلی نامشروع به نام داعش است که نسخه بروز شده طالبان و القاعده است. این گروه تکفیری تروریستی که دیری نمی پاید که دامن حامی اصلی خود یعنی عربستان را خواهد گرفت.
عربستان که جرات جنگ مستقیم با ایران را ندارد به وسیله تسلیح و حمایت مالی داعش به جنگ نیابتی با ایران در سوریه پرداخت تا یکی از محورهای اصلی جبهه مقاومت در منطقه را ساقط کند. جنگ با شیعیان حوثی در یمن باز هم به وسیله داعش از دیگر جنایات آل سعود در منطقه علیه شیعیان مظلوم است. از ان جا که شنیدهها حاکی از آن است که پادشاه جدید عربستان ملک سلمان گرایشات بیشتری نسبت به ملک عبدالله به گروههای تکفیری دارد، حمایت عربستان از این گروه ها بیشتر خواهد شد.
اعدام شیخ نمر
نمر باقر النمر یک مجتهد شیعه و فعال حقوق بشر عربستانی بود که در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال 2012 بازداشت شد و در روز چهارشنبه 15 اکتبر 2014 دادگاه جنایی عربستان سعودی به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به «اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی» محکوم و در 12 دیماه 1394مصادف با 2 ژانویه 2016 اعدام شد. اعدام وی سبب واکنش گستردهٔ منفی در منطقه و سازمانهای مستقل بینالمللی شد. همچنین همراه با شیخ نمر 46 نفر دیگر از اتباع سعودی اعدام شدند.
حکم اعدام نمر، توسط عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه سابق سعودی، تا اطلاع ثانوی، به تعویق افتاده بود.
جنگ نفتی و اتمی، خوش خدمتی به آمریکا
پیشرفتهای هستهای و موشکی، موفقیت در پرتاب ماهواره به فضا در ایران و گسترش گفتمان مقاومت در منطقه، و ترس از توافق هستهای به دست آمده با غرب، مواردی است که به هیج وجه برای سعودیها قابل تحمل نیست. آن ها که در جبهه نظامی و سیاسی در منطقه از ایران شکست خوردند، اکنون با استفاده از حربه اقتصادی یعنی کاهش قیمت نفت به دنبال آن هستند که به هر شکل ممکن حتی به قیمت متضرر شدن اقتصاد کشورشان قدرت خود را حفظ کنند و از سقوط خود جلوگیری کنند.
آل سعود نیز مانند اسرائیل و آمریکا و همهی اعضای 5+1 بهخوبی میدانند که ایران بمب نخواهد ساخت؛ به کشوری تجاوز نخواهد کرد و به دلیل حرمت قطعی «از میان بردن حرث و نسل» حتی اگر بمب اتم داشته باشد نیز از آن استفاده نمیکند.
آلسعود خود را به خواب زده است
خاندان آل سعود دنیا را نمیشناسند. عقبماندگیهای سعودیها آنها را از نگاه منضبط و متعادل به جهان محروم کرده است. یکی از شاخص های این دنیا ناشناسی و عقبماندگی؛ فرم برخورد آل سعود با مذاکرات پیشین ایران و 5+1 بود. سعودیها در میان شگفتیِ ناظران سیاسی صراحتاً میگفتند «هر توافقی با ایران صورت بگیرد، مجوزهای آن را برای خودشان نیز مفروض میدانند!» تُرکی الفیصل شاهزادهای که سابقهی ریاست سازمان اطلاعات عربستان را نیز دارد و مثلاً یک سعودیِ آگاه محسوب میشود! رسماً به بیبیسی میگوید «ایران در هر سطحی مجوز غنیسازی اورانیوم پیدا کند، عربستان نیز همان حد را برای خود مفروض میداند!»
حرف آخر
آل سعود دشمنی است که از هیچ عملی برای ضربه زدن به محور مقاومت به رهبری ایران در منطقه دریغ نخواهد کرد. پادشاهان سعودی که ادعای خادمی حرمین شریفین را دارند حتی ظواهر اسلام را رعایت نمی کنند و در ملا عام شراب میخوردند. آن ها نه تنها دوستی خود با اسرائیل را پنهان نمیکنند؛ بلکه در عمل در راستای منافع این غده سرطانی اقدام میکنند. در طول سال های پس از انقلاب همیشه ایران بوده است که دست دوستی به سمت عربستان به عنوان یک کشور اسلامی که حرم امن الهی و مرقد مطهر پیامبر در آن قرار دارد، دراز کرده است، ولی عربستان از هیچ اقدامی علیه ایران فروگذار نکرده است. با این تفاسیر به نظر می رسد اگر عربستان این رویه خصمانه خویش را کنار نگذارد ایران هم باید از اهرم های فشار خود علیه آن استفاده کند.
عربستان و همپیمانانش در قبال ایران موضع سختی در پیش گرفتهاند که قطعا منجر به هلاکت خودشان میشود. عربستانیها چند وقتی است که شمشیر را از رو بستهاند. طی چند سال اخیر عربستانیها بارها ایران را تهدید نظامی کردهاند؛ اما خود نیز میدانند که به محض حمله نظامی به ایران شناسنامه زندگی خود را باطل کردهاند. عربستانیها نشان دادند که برای رسیدن به اهداف خود دست به هر کاری میزنند. اصولا خط مشیء وهابیت، قتل و ظلم و ستم است. کشوری که مذهب اصلی آن مذهبی وحشیتر از قانون جنگل است باید هم این گونه رفتار کند.
حاکمان عربستان از ایران بیشتر از هر چیز دیگری می ترسند. رژیم صهیونیستی و هتک حرمت آن به مقدسات اسلامی در قدس شرقی حتی از سوی آل سعود (متولیان خود خوانده اسلام) هم مورد طعنه و محکومیت قرار نمیگیرد. تنها ترس و نفرت آنها فقط در به راه انداختن جنگ پنهان علیه ایران و متحدان آن، از جمله سوریه و مردم بحرین، عراق، یمن و هر جای دیگری ابراز میشود. آنها میخواهند به هر قیمتی شده ایران مهار ، خنثی و تحریم شود، و تاریخ بارها ثابت کرده است که واشنگتن بنا به ضرورت ژئوپلیتیکی همیشه در کنار آلسعود قرار میگیرد.
ناراضیترین کشور از توافقات 5+1 و جمهوری اسلامی ایران؛ عربستان است
بسیاری از کارشناسان جنگ عراق و داعش را جنگ ایدئولوژی ایران و عربستان میدانند، عربستان جنگهای بسیاری را در منطقه به منظور توسعه نیافتن تفکر انقلابی ایران به راه انداخته است و هرگاه احساس کند که تفکر ایرانی - شیعی در کشوری در حال رشد است به نام دموکراسی به آن کشور دست اندازی میکند. مشکل اصلی امروز سعودیها، ایران مقتدر است، ایرانی که دیگر همانند ایران قبل از انقلاب نیست. ایران امروز ایرانی است که رشد یافته و در همه سطوح به کمال رسیده است. دلیل اصلی جنگهای نیابتی در عراق، سوریه و یمن مخالفت با علیه تفکر ایران است. عربستان به شدت از شیوع تفکر ایرانی در منطقه میهراسد. شاید بتوان گفت عربستانیها ناراضیترین کشور جهان از توافقات هستهای میان ایران و 1+5 هستند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتهای پیام