ایام فاطمیه فرصتی برای تشریح سخنان حضرت زهرا(س) و دفاع از ولایت
صدای شیعه: ایام فاطمیه و عزاداری فاطمیه فرصتی است برای دعوت به دین و آگاه شدن از حقایق، آگاه سازی مردم برای دوری از انحرافات و زنده نگه داشتن نام و یاد حضرت زهرا(س) و ائمه اطهار(س) است.
مسئله مهم در عزاداریهای ایام فاطمیه شناخت آسیبها و بیان حقایق تاریخی و تلاش برای رفع آسیبهای احتمالی است، آنچه در نگاه دین مقدس اسلام و ائمه اطهار(ع) دارای اعتبار و ارزش است، عزاداری برای بسیج عمومی و سیاسی به منظور ادامه دادن راه حضرت زهرا و ائمه معصومین(ع) در همه زمانها و مبارزه با ظلم، ستم و فساد نظامهای مخالف با اسلام و مخالفان سیره و روش ائمه اطهار(ع) است.
ولایتمداری حضرت فاطمه زهرا(ع) در دفاع از حریم رسالت و امامت و ذکر این نکته که وی در این راه تمام هستی خودش و جانش را فدا کرد، میتواند به عنوان الگویی جهت فهم دوستی نسبت به ولایت و بیزاری جستن از دشمنان و غاصبان حق ولایت و غاصبان حق آن حضرت باشد.
هر ساله با فرا رسیدن ایام فاطمیه مراسم عزاداری حضرت صدیقه طاهره(س) خانوادههای بسیاری در خانه مجلس روضهخوانی برگزار میکنند و در بسیاری از مساجد و تکایا مراسم عزاداری برپا میشود. متاسفانه در بسیاری از این مراسم که باید به اصل مطالب از جمله مظلومیت حضرت زهرا(س) و یا سخنان و خطبههای آن حضرت درباره دفاع از حریم ولایت و حق آن حضرت درباره فدک، گفته شود، شاهدیم که کمتر سخن گفته میشود و یا بیان نمیشود و فقط به چند کلمه ذکر مصیبت بسنده میکنند.
حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر محبوب پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) تنها کسی است که دربارهاش فرمودند: «ابنتی فاطمه فإنّها سیدة نساء العالمین مِن الأوّلین و الآخرین»، ایشان یکی از پنج تن اصحاب کساء(آل عبا) و مادر ائمه معصومین(س) و همسر حضرت علی(ع) است که بسیاری از مسلمانان اهل تسنن و تشیع و حتی اهل کتاب بر عصمت و طهارت آن حضرت گواهی دادهاند. حال چرا بسیاری به سخنان آن حضرت عمل نمیکنند و یا کتمان میشود، باید به درستی تحلیل و ریشهیابی شود.
عمل به آیات الهی
حضرت زهرا(س) در خانهای پرورش یافت که آیات قرآن دائماً در حال نزول بود و رشد و تربیت حضرت در حال و هوای وحی و انس با قرآن بود و رسول خدا(ص) حق پدری و معلمی را درباره ایشان به بهترین شیوه و روش انجام دادند. دوستی و محبت فاطمه(س) به پدرش زبانزد خاص و عام بوده و این محبت در حدی بس فراتر از رابطه دختری با پدر خویش است، او پیامبر را تنها به چشم پدر نگاه نمیکرد بلکه از دیدی بس عمیق تر به چشم یک مراد و پیشوا میدید، زیرا او قدر و مقام و منزلت پدر و آبرومندی و رسالت الهی او را بیش از دیگران میشناخت.
حضرت زهرا(س) فرمودهاند: «زمانی که آیه «لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضاً (نور63)» نازل شد ترسیدم که رسول خدا(ص) را با لفظ «ای پدر» بخوانم، من هم پدرم را چندین بار با لفظ «یا رسول الله» صدا زدم، پیامبر(ص) یکی دو بار از من روی گردانید، سپس رو به من کرد و فرمود: ای فاطمه(س) این آیه درباره تو و خانواده و نسل تو نازل نشده است، تو از من هستی و من از تو هستم. همانا این آیه برای جفاکاران درشت خوی قریش، انسانهای خودخواه و متکبر نازل شده مرا با جمله ای پدر خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خشنود میکند.
تلاوت و انس با قرآن از سفارشهای قرآن کریم، «فاقرءوا ما تیسر من القرآن (مزمل20)» پس هر چقدر میتوانید قرآن بخوانید» حضرت زهرا(ص) نیز همواره با قرآن مأنوس بودند و آیاتش را در همه حالات ورد زبانشان قرار داده بودند.
اثبات حقانیت علی(ع)
موقعیت بینظیری که حضرت فاطمه(س) به عنوان برترین زن جهان نزد خدا داشت و پیامبر(ص) نیز بارها و بارها این منزلت و مکانت را برای مردم بیان کرده بود؛ مهمترین امتیاز حضرت فاطمه(س) بود که برای اثبات حقانیت امام علی(ع) از آن بهره گرفت.
برای بیان مقصود باید این فرض را بررسی کنیم که اگر حضرت فاطمه(س) در صحنه ظاهر نمیشد و با غاصبان فدک و مهاجمان به خانهاش، احتجاج نمیکرد و به مسجد نمیرفت و آن خطبه آتشین و کوبنده را در حضور همه مردان و زنان مدینه ایراد نمیکرد، چه اتفاقی میافتاد؟!
از یک سو بدون تردید حقانیت و مظلومیت علی(ع)، حتی برای نزدیکترین دوستانش، هرگز چنین اثبات نمیشد و بسیاری از حقایق برای همیشه در هالهای از ابهام و تردید باقی میماند و از سوی دیگر هرگز چهره مخالفان این گونه برای کسی جز معصومین(ع) برملا نمیشد و غاصبان میتوانستند با تبلیغات، چهرهای وارونه از آن مقطع تاریخ به تصویر بکشند. در چنین شرایطی چه کسی میتوانست عمق توهین و جسارت نسبت به پیامبر(ص) و خاندان او را اثبات کند!
هم چنین در صورت سکوت زهرا(س)، مخالفان برای مشروع جلوه دادن حکومتشان و اظهار ارادتشان نسبت به پیامبر(ص)، بالاترین تجلیلها و احترام ها را در مورد حضرت زهرا(س) به جا میآوردند؛ شاید در این زمینه حتی گوی سبقت را از پیامبر(ص) میربودند. بالاترین هدایا و عظیمترین ثروت ها و امکانات را به او پیشنهاد میکردند و در همه منابر، از او به عظمت و احترام یاد میکردند؛ همان گونه که در مورد یکی از همسران پیامبران(ص) همه این موارد را اجرا و از ام المؤمنین بودن او بالاترین بهرهبرداری ها را کردند.
در حقیقت حضرت زهرا(س) که در زمان حیات پدر، هیچ گاه در یک اجتماع عمومی و همگانی سخن نگفته و علم و حلم و کمالش، بر مردم آشکار نشده بود با سخنرانی در مسجد، آن چنان دریای حکمت و معرفت از کلامش جوشید که در طول تاریخ از هیچ زنی چنین حکمت و معرفتی دیده نشده است. حضرت زهرا(س) با این تدبیر علاوه بر اینکه جایگاه عظیم خود و برتری اهل بیت رسول خدا(ص) را بر دیگران ثابت نمود، حقانیت ادعاهای خویش را نیز با محکم ترین استدلال در طول تاریخ اثبات کرده و دست مخالفان خویش را تا ابد از یافتن کمترین پاسخ قانع کننده به سخنانش کوتاه کرد، تا جایی که هیچ یک از توجیهات و تأویلاتی که از همان آغاز تاکنون از سوی غاصبان و یارانشان برای پاسخ به سخنان فاطمه(س) و منزه کردن دامن غاصبان از اعمالشان بیان شده، منصفان را قانع نکرده است.
دفاع از حق فدک
از مشهورترین سخنان حضرت زهرا(س) در دفاع از حق و یکی از سیاسیترین خطبههای آن حضرت میتوان به خطبه فدکیه اشاره کرد، جایی که در مسجد رسولالله با فاصله اندکی بعد از رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام(ص) بیان شد و خلافت حضرت علی(ع) را غصب کردند. آن حضرت در این خطبه بیان کردند: «پدرجان رفتي و پس از تو فتنه برپا شد. کينههاي ديرينه و نهفته آشکار شد، باغ رضوان و دل فاطمه خزان گرفت و بيبرگ شد و اين جمع بهم ريخت و در هم افتاد. ببين و شاهد باش. اي گروه مومنين اي ياوران دين، اي پشتيبانان اسلام چرا حق مرا نميگيريد؟ چرا ديده به هم نهاديد و ستمي را که به من مي رود ميپذيريد؟ مگر نشنيديد که پدرم گفت حرمت پدر را با احترام به فرزندانش بايد نگه داشت؟ مگر توصيههاي پدرم در رابطه با من را نشنيديد؟ چه زود رنگ عوض کرديد و غفلت را بر هوشياري مقدم دانستيد.
چرا ارث پدرم را از من میگیرید؟
حضرت فاطمه(س) در پاسخ به اینکه فرزند پیامبر ارث نمیبرد، فرمودند: خداوند درباره دو تن از پيامبران گويد: از من و از آل يعقوب ميراث ميبرده و نيز گويد: سليمان از داود وارثبرده اين دو پيغمبرند و ارث نهادند و ارث مي برند. آنچه به ارث نميرسد پيغمبري است نه مال و منال. چرا ارث پدرم را از من ميگيريد؟ آيا در کتاب خدا فاطمه دختر محمد(ص) از اين حکم بيرون شده است. اگر چنين آيهاي آمده است بگو تا بپذيرم؟
فاطمه (س) که اینهمه گفتار خود را در آنان بیتاثیر می دید فرمود: به خدا سوگند هيچگاه با تو سخن نخواهم گفت. به خدا سوگند تو را نفرين ميکنم. به خداسوگند تو را دعا نخواهم کرد و امام علي( ع) که نظارهگر اين وضع بود از ترس افتادن فتنه در بين مسلمانان و فرقهگرايي و چند دستگي فاطمه(س) را همراه خود به خانه برد.
نکوهش بعضی از مردم با استشهاد از آیات قرآن
بعد از بیعت اجباری گرفتن از حضرت علی(ع) و سکوت ایشان به خاطر مصالح اسلام و جلوگیری از تفرقه در دنیای اسلام و آتش زدن درب خانه حضرت زهرا(س) که باید حرمتش را حفظ میکردند، حضرت زهرا(س) در خطبهای در جمع زنان مدینه که به عیادتش آمده بودند به نکوهش مهاجر و انصار پرداخته و با متذکرشدن فرجام ستمکاران، سعی در آگاهی بخشی آنان و جلوگیری از انحراف مسلمانان کرده و به آیاتی از قرآن کریم استشهاد میکند و فرمودند: «اکنون بیایید و بشنوید! شگفتا! روزگار چه شگفتیها در پس پرده دارد و چه بازیها یکی پس از دیگری بیرون میآورد؛راستی مردان شما چرا چنین کردند؟ ای کاش میدانستم به چه پناهگاهی تکیه دادهاند؟ و کدام ستون استوار را انتخاب کردند؟ و به کدام ریسمان چنگ زدند؟ و برکدام فرزند و خاندانی پیشی گرفتند و غلبه کردند؟ شگفتا چه دوستان دروغین و سرپرستان نااهلی را انتخاب کردند و چه زشت است سرانجام ستمکاران «چه جایگزین بدی است برای ستمکاران» (کهف 50) سر را گذاشته به دم چسبیدند، دنبال عامی رفتند و از عالم نپرسیدند.
نفرین بر مردمی نادان که تبهکارند و تبهکاری خود را نیکوکاری میپندارند. آگاه باشید اینها همه مفسدانند ولی نمیفهمند(بقره12) وای بر آنان آیا کسی که هدایت به سوی حق میکند برای پیروی شایستهتر است یا آن کس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه میشود و چگونه داوری میکنید؟
و هر کسی جز اسلام آئینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است(آل عمران85) سپس آن قدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد و مهار کردن آن آسان شود، پس آتش گیره ها را بر افروختند و به آتش فتنه ها دامن زدید تا آن را شعله ور ساختید و به شیطان گمراه کننده پاسخ مثبت دادید.
در این جملات حضرت با استفاده از آیه شریفه قرآن، جریان سقیفه و پیامدهای آن و روی گردانی مردم از قرآن کریم را مصداق روشن ظلم دانسته و عاملان آن را جزء ظالمان به حساب آورده است.
حجتالاسلام علیاصغر صالحآبادی، اولین امام جمعه شهرستان جوین در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی با بیان اینکه حضرت علی(ع) به دلیل اینکه اصل دین اسلام به خطر نیفتد، صبر کردند و دست به شمشیر نبردند، تصریح کرد: حتی افرادی برای بیعت با حضرت و درگیری با خلفاء اسلام پیش حضرت آمدند ولی چون حضرت علی(ع) از نیت این افراد و فتنهای که در دنیای اسلام میخواستند برای نابودی اسلام ایجاد کنند، آگاهی داشتند، قبول نکرده و سکوت کردند.
اولین امام جمعه شهرستان جوین با اشاره به بخشهایی از خطبه شقشقیه در نهجالبلاغه بیان کردند «در حالی که حضرت معدن علم و دانش بودند چگونه میتوانستند بدون ياور بجنگند، پس عاقلانهترین راه خویشتنداری و صبر بود در حالی که همانند این بود خار در چشمش است».
وی با اشاره به اینکه با تنها گذاشتن علی(ع) به جز یاران اندک، تنها دختر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) باقی ماندند که از حق آن حضرت با تمام هستیشان دفاع کردند و اولین شهیده راه ولایت شدند، ابراز کرد: در آن دوران حضرت زهرا(س) به خانه اصحاب پیامبر(ص) و یارانشان میفتند تا مردم را آگاهی و بصیرت دهند و از حق ولایت علی(ع) دفاع کنند.
حجت الاسلام صالحآبادی اضافه کرد: اگر شرایط آماده میشد و یاران حضرت دفاع میکردند حضرت آمادگی را برای پذیرش ولایت داشتند، ولی متاسفانه یارانشان به جز افراد اندکی همچون ابوذر و سلمان نیامدند و تمام مسئولیت دفاع از ولایت بر دوش دختر پیامبر گرامی اسلام(ص) قرار گرفت.
منبع: ایکنا
انتهای پیام