( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: مراسم عزاداری شهادت امام هادی علیه السلام با سخنرانی استاد حسین انصاریان و مداحی حاج یزدان ناصری در حسینیه شهدا برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنان استاد انصاریان را می خوانید:

سوالات در روز قیامت

ائمه علیهم السلام به غیر شیعه خیلی خدمت می کردند، یعنی غیر شیعه را در خدمات لسانی پس نمی زدند. حضرت باقر علیه السلام می فرمایند: من به شما سفارش می کنم مریض غیر شیعه را عیادت کنید (البته منظورشان اهل سنت در مدینه بوده) در تشییع جنازه شان حاضر بشوید. یعنی این طبع تشیع است. طبع تشیع، محبت و نرمی است. آن شخصی که در خانه و با مردم بد اخلاق است، از لحاظ تشیع کم دارد. قطعا در قیامت مورد سوال واقع می شوند.

یک روایت جالب و با ارزشی داریم، پیامبر صلی الله و علیه می فرماید: لا یَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنْ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَتّى یَسْأَلَهُ عَنْ أَرْبَعَ خِصالٍ: عإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ: عَنْ عُمُرِهِ فِیمَ أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ وَ عَمَّا اکْتَسَبَهُ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَ أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ1؛ هرگاه روز قیامت بیاید، بنده قدم از قدم بر ندارد، مگر اینکه از او درباره چهار چیز پرسیده مى شود: از عمرش که در چه راه نابود کرده است، از جوانیش که در چه راه فرسوده است، از کسبش که از کجا بدست آورده و در چه راهى مصرف کرده است، و از دوستى ما اهل بیت.

کل کسانی که وارد محشر می شوند باید بایستند، تا وقتی که خود پروردگار، نه ملائکه، نه قاضی ها، سوالی از آنها می پرسد و باید پاسخ صحیحی که خدا می پذیرد بدهند. اولین سوال این است که عمرت را کجا صرف کردی؟ برای هر یک ثانیه عمر ما باید میلیاردها چرخ در زمین بچرخد. فقط برای نفس کشیدن انسان باید مقدار آب و خاک کره ی زمین با هم تناسب داشته باشند. پروردگار عالم برای ساختن خوراکی ها چقدر نعمت صرف کرده و چقدر خوب است در کنار این روایات انسان جواب درست کند، یا تفکر کند ببیند جواب دارد یا نه؟ چقدر از این عمرها هزینه رفاقتهای به دردنخور می شود، چقدر هزینه ی دیدن سریالهای بی ارزش و یا با ارزش می شود. اگر این عمرها و وقتها صرف علم شود، خرج استراحت درست، کشاورزی، صنعت، هزینه ی فکر کردن برای اختراع شود.

سوال دوم، از جوانی سوال می شود. زمانی که در جوانی به تو زیبایی و سلامت دادم چه معامله ای با جوانی ات کردی؟

سوال سوم از پول است. پول و ثروتت را از کجا بدست آوردی؟ از دل قمار، دزدی، رشوه، اختلاس یا مکر و حیله، پول به دست آوردی؟ یا معلم خوب یا تاجر صدوقی بودی؟ حال که پول از راه درست بدست آوردی، کجا خرج کردی؟ خرج درستی بوده؟ صدها هزارنفر در این مملکت نتوانند ازدواج کنند آن وقت شما میلیاردها تومان خرج عروسی پسر یا دخترت کردی؟ مگر مهمانهایی که در هتل بودند چقدر غذا می خورند؟ مگه شان تو چه ماشینی بوده که یک میلیارد ماشین خریدی؟

در قیامت از شیعه بودنتان می پرسند، شیعه بودید یا نه؟ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ وَما عَلامَةُ حُبِّکُمْ یا رَسُولَ اللّهِ فَقالَ مَحَبَّةُ هذا وَوَضَعَ یَدَهُ عَلى رَأْسِ عَلِى بْنِ أَبى طالِبٍ2؛ مردى به حضرت گفت: علامت حبّ شما چیست؟ حضرت فرمود: عشق به این مرد، آن گاه دست بر سر على بن ابى طالب گذاشت. نشانه شیعه بودن، حضرت علی علیه السلام است.

تشیع مثل یک زمین کشاورزی بسیار با استعداد است که هر ارزشی در آن روئیده می شود. کسی که شیعه ی واقعی می شود، بسیار بامحبت، نرم، متواضع و خاشع می شود. زن و مردی که شیعه ی واقعی هستند، طلاق بین آنها راه پیدا نمی کند، دعوا و نزاع بین آنها معنی ندارد. موج وجود شیعه عاطفه و محبت است. اصلا شیعه بودن انسان را ناخودآگاه، به خوبی ها و درستی ها می کشاند.

شیعه از نظر قرآن

امام صادق علیه السلام می فرماید: هر جا در قرآن، کلمه ی "مومن" بود، مراد شیعه ی ماست. هر جا در روایت کلمه ی "شیعه" ذکر شده، مراد همان "مومن" قرآن است. یعنی "مومن" و "شیعه" دو لفظ با یک معنا و مصداق است. این الفاظ در عربی زیاد است. دو لفظ متفاوت یک مفهوم و مصداق است.

نکات بسیار مهمی در این آیه وجود دارد. نشانه های شیعه را ذکر می کند. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ3 ؛ مردان مومن و زنان مومن، مردان مومن بین خود مردان و زنان باایماند در خودشان، "ولیّ " یکدیگرند. "ولیّ " یعنی محبی که برای یکدیگر کار انجام میدهند، محبت خالی و بی اثر نیست. "ولیّ " یعنی محب یاری دهنده. زن و مرد مومن در تقویت دین و تربیت یکدیگر کمک می دهند. هر دو در رشد و مقام معنوی پیدا کردن کمک و یار یکدیگر هستند.

زن شایسته یعنی زن شیعه، یعنی خوب کمکی برای آخرت سازی شوهرش است. کسی که شیعه ی واقعی باشد، هم از هوا می تواند بخورد و هم از زمین. سلمان در مسجد فرمود: درب فیض را به این ملت بستید، اگر می گذاشتید فرمایشات پیامبر صلی الله و علیه انجام می گرفت و مردم مومن واقعی میشدند، هر وقت هوس گوشت پرنده می کردند، دم پنجره می آمدند و به پرنده ی حلال گوشت می گفتند بیا پایین. آنرا می گرفتند، ذبح کرده و می خوردند، استخوانهایش را جمع می کردند و به او میگفتند حالا زنده شو و برو به عشق علی ابن ابی طالب علیه السلام.


منبع : وارٍث


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر