( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: آشنایی با زلال معارف معصومین(علیهم السّلام) و آگاهی از حیات سیاسی و روش مبارزاتی ایشان، الگویی تمام عیار و بی‌‌نظیر برای انسان انقلابی معاصر در انتخاب مسیرهای بدیع و کارآمد برای مبارزه است. کتاب «نقش نگار» یکی از بهترین منابع برای آشنایی با این معارف، سخنرانی‌ها و بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی است که مطالعات وسیع و پردامنه‌ای در این حوزه داشته‌اند و جای‌جای کلام ایشان از دوران پیش از انقلاب تاکنون، مشحون از درس‌ها و عبرت‌های زندگانی این بزرگواران و مرجعی برای تکمیل و غنای معلومات دوستداران مکتب اهل‌بیت(علیهم السلام) بوده است.

انتشارات انقلاب اسلامی تاکنون آثار مستقلی درباره‌ حیات و معارف حضرات معصومین(ع) مانند «درس‌های پیامبر اعظم(ص)»، «آفتاب در مصاف»، «72 سخن عاشورایی» و «نقش نگار» منتشر کرده است. «نقش نگار» به کوشش حجّت‌الاسلام محمّد محمّدیان گردآوری شده و در 15 فصل و 296 صفحه، چاپ شده است. این کتاب شامل سخنرانی‌های مقام معظّم رهبری در باب زندگانی پربار و پرفراز و نشیب امام علی(ع) است که در مناسبت‌های مختلف از بدو پیروزی انقلاب تا به امروز از سوی معظّم‌ٌله بیان شده است؛ مجموعه‌ای ارزشمند که متضمّن نکاتی عمیق و دقیق از دریای معارف علوی و تحلیل‌هایی عالمانه و جامع، مستند به منابع تاریخی معتبر، و با رویکردی سیاسی اجتماعی به سوانح زندگانی امیرالمؤمنین(ع) است.

همچنان که در مقدّمه‌ کتاب ذکر شده، سخنان رهبر معظّم انقلاب از بدو انقلاب تاکنون، درباره‌ زندگانی و ابعاد مختلف شخصیّت ممتاز و کلمات نورانی امیرالمؤمنین(ع) را می‌توان در ذیل سه بخش و عنوان عمده تنظیم کرد: 1. فرازهایی از زندگی امیرالمؤمنین(ع) 2. شخصیّت امیرالمؤمنین(ع) و 3. سخنانی از امیرالمؤمنین(ع). مطالب «نقش نگار» شامل نخستین بخش از این بخش‌های سه‌گانه است و دو بخش دیگر نیز در آینده‌ای نزدیک در قالب آثاری مجزّا تنظیم و منتشر خواهند شد.

گردآوری و تنظیم سخنان رهبر معظّم انقلاب درباره‌ی ادوار مختلف زندگانی امیرالمؤمنین(ع) در این اثر، بر مبنای ترتیب تاریخی وقایع بوده و این سیر، در تمام فصول کتاب کاملاً رعایت شده است؛ به گونه‌ای که کتاب در فصل اوّل با مطالبی درباره‌ی دوران نوجوانی و جوانی امام(ع) و ایمان آوردن ایشان به اسلام آغاز می‌شود و در آخرین فصل با مطالبی درباره‌ی واقعه‌ شهادت ایشان با عنوان «سوزناکترین داغ تاریخ» پایان می‌یابد.

نخستین فصل کتاب با عنوان «بهار ایمان و آغاز سختیها» شامل مطالبی درباره‌ی دوران نوجوانی و جوانیِ پرشور مرد اوّل ایمان، شجاعت او در پذیرش حق و خاطره‌ی یوم‌الدّار است. فصل دوّم در چند فراز به شرح لحظات حسّاس جانبازی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع) در شب هجرت رسول‌الله(ص) و حماسه‌ی لیلة‌المبیت پرداخته است. موضوع سوّمین فصل کتاب به جهاد و از‌جان‌گذشتگی مستمر امیرالمؤمنین(ع) در روزگار پس از هجرت به مدینه اختصاص یافته است؛ زمانی که آن حضرت، با تمام وجود در خدمت اسلام، ایفاگر سخت‌ترین نقش‌ها و فرمانده‌ی کلّ هماره‌ی جنگ‌ها بود. در این فصل، فرازهایی از مجاهدات و دلاوری‌های شه ملک لافتی، از بدر و احد تا خندق گنجانده شده و رمز پیروزی اسلام و مسلمانان در زمان پیامبر(ص)، از زبان مولا تبیین شده است.

«امام(ع) در غیاب خورشید» عنوان چهارمین فصل کتاب است؛ روزهای سخت فقدان پیامبر(ص) که وظیفه‌ای خطیر بر دوش امام(ع) می‌نهاد و ایشان با کناره‌گیری مسالمت‌آمیز خود، برای رعایت مصلحتی بزرگتر و در واقع، برای ممانعت از سقوط نظام اسلامی، سکوت کرد و با دسیسه‌ها و توطئه‌ها – مانند توطئه‌ی ابوسفیان – به مقابله برخاست. فصل پنجم به «حضور فعّال امام(ع) در دوران 25 ساله‌ی سکوت» اختصاص یافته است؛ در این فصل، به برخی از وقایع این دوران اشاره شده که در آنها امام(ع) گرچه برای حفظ دین و رعایت مصالح اسلام کناره‌نشینی اختیار کرد، اما بر خلاف برخی اقوال، هیچ‌گاه خانه‌نشین نشد و برای پیشبرد اهداف اسلام و با پایبندی مطلق به اصول اسلام، در قامت وزیری مسئول و مشاوری امین با خلفا همکاری کرد (نقش نگار؛ ص 59-65).

فصل ششم با عنوان «انقلاب علیه عثمان» فرازهایی از سخنان رهبر معظّم انقلاب درباره حادثه‌ی پیچیده‌ی قتل خلیفه‌ی سوّم و مواضع حساب شده‌ی امام(ع) را در قامت میانجی و ناصحی مشفق، در خود جای داده و فصل هفتم نیز به «حماسه‌ی بیعت» مردم با امام(ع) پرداخته است. پس از قتل عثمان، مردم با شور و شوق زایدالوصفی برای بیعت با امام(ع) هجوم آوردند، اما روح بزرگ ایشان اقبالی به سمت قدرت نکرد و به مردم پیشنهاد کرد که به سراغ فردِ دیگری بروند. به تعبیر رهبر انقلاب «او دنبال خلافت نرفت؛ بلکه خلافت دنبال او آمد. او دنبال کسب مقام نرفت؛ بلکه مقام به علی افتخار می‌کرد و دنبال او آمد...»(ص 80). در عالم اسلام، نخستین بار بود که عامّه‌ی مردم با تقاضا و التماس از کسی می‌خواستند که زمامداری آنان را بر عهده بگیرد و از همین روی، حکومت امام علی(ع) «نمونه‌ی کامل یک حکومت مردمی» بود (ص 81).

هشتمین فصل کتاب به تحلیل «انگیزه‌های امام(ع) در پذیرش مسئولیّت» از لسان رهبر معظّم انقلاب پرداخته است؛ در عناوینی چون ظالم‌ستیزی و حمایت از مظلوم، اهتزاز پرچم دین و اصلاح امور مسلمین، برپایی حق و محو باطل، و برقراری عدالت. فصل نهم به مطالبی در باب شیوه‌ی «برخورد امام(ع) با متخلّفین از بیعت» اختصاص یافته و در فصل دهم نیز فرازهایی چند از بیانات رهبر انقلاب مرتبط با برنامه‌های حکومتی امام(ع) گنجانده شده است؛ اتمام حجّت قبل از بیعت، حمایت از مستضعفان، عدالت اقتصادی، دست ردّ به سینه‌ی امتیازطلبان و... .

یازدهمین فصل کتاب به تشریح فهرستی از مشکلاتی که امام علی(ع) در دوران حکومت خود با آنها مواجه بود، اختصاص دارد؛ دوران هجوم فتنه‌ها، بازگشت جاهلیّت و دگرگونی ارزشها، ایجاد فضای شبهه‌ناک، در محاق رفتن حق، انحراف از خطّ توحید و ولایت، ضعف تحلیل سیاسی مردم زمانه، تبدیل امامت به سلطنت، کثرت خواص دنیازده، فزونی گرفتن چهره‌های نفاق، جنگ با مسلمانان! و... .

در بخشی از مطالب این فصل آمده است: «جنگ با دو گروهی که هر دو نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند، هر دو به پیامبر معتقدند، هر دو به قبله معتقدند، هر دو ادّعای قرآن دارند و قرآن می‌خوانند، فقط در زمان امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاد. هیچ‌کس این جرأت و قدرت را نداشت که با کسانی که در لباس مسلمانی، خودشان را پنهان کرده و باطن کافر خود را پوشانده بودند و با رهبرانی که پشت سر یک توده‌ی ناآگاه مسلمان خود را مخفی کرده بودند، بجنگد. این کار را امیرالمؤمنین(ع) انجام داد و این نهایت قاطعیّت و شجاعت آن حضرت بود.(ص 119-120)

فصل دوازدهم در عناوین متعدّدی به تبیین عوامل و زمینه‌های وقوع جنگ جمل و تحلیل شیوه‌ی مواجهه‌ی امام با فتنه‌ی عظیم و خطرناک ناکثین پرداخته است. در این فصل، علاوه بر بررسی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و روانی ایجاد این فتنه، قاطعیّت بی‌نظیر امام(ع) در برخورد با اصحاب جمل و به‌ویژه خواصّی چون طلحه و زبیر تشریح شده است. شجاعت علوی در میدان جنگ و بحث فکری در خطّ مقدّم جمل، از جمله موضوعاتی است که در این فصل از لسان رهبر معظّم انقلاب بررسی و تحلیل شده است. شیوه‌ برخورد امام(ع) با عایشه، نقش امویان در جنگ جمل، مواضع کوفیان در جنگ جمل، تشریح فقراتی از نامه‌ی امام به ‌جریربن‌عبدالله درباره‌ی جنگ جمل، و ماجرای تردید و دودلی سلیمان‌بن‌صرد خزاعی در فضای شبهه‌ناک جنگ، از دیگر مطالب خواندنی این فصل هستند.

فصل سیزدهم در عناوین گوناگونی به تحلیل و بررسی حوادث جنگ صفّین و رویارویی امیرالمؤمنین(ع) با قاسطین پرداخته است. (همان، ص 147-148).

تحلیل وضعیّت فرهنگی و اجتماعی شام، مخالفت امام(ع) با ابقای معاویه، بررسی برخی از اقدامات و تحرّکات معاویه در شام، اصولگرایی و قاطعیّت امام(ع)، تأخیر امام(ع) در آغاز جنگ به امید هدایت برخی از لشکریان دشمن، تردید مقدّس‌مآب‌ها!، سخنرانی عمّار یاسر در اثنای جنگ، داستان آب، قرآنها بر نیزه‌ها! و... از دیگر عناوین مطالب مهم و خواندنی این فصل محسوب می‌شوند.

در چهاردهمین فصل این کتاب نیز مطالب مفصّلی به بررسی عوامل و زمینه‌های ظهور خوارج و واقعه‌ی نهروان اختصاص یافته است. رهبر معظّم انقلاب با استناد به سخنی از شهید مطهری، رویارویی با خوارج و فتنه‌ی مارقین را بزرگترین مشکل امام علی(ع) معرفی کرده‌اند و پنج ویژگی اصلی و قطعی این طایفه را با استناد به شواهد تاریخی تشریح کرده‌اند. از دیگر موضوعات خواندنی این فصل می‌توان به بررسی زمینه‌های سیاسی - اجتماعی و روانی پیدایش خوارج، تبارشناسی رهبران و پیروان خوارج، مفهوم‌شناسی شعار «لا حکم الا لله»، اهداف و اغراض خروج آنان بر امام(ع)، چگونگی جدایی خوارج از اردوگاه امام(ع)، مروری بر برخی از جنایت‌های خوارج، سخنان امام(ع) در میان کشته‌های خطّ انحراف و... اشاره کرد.

یکی از نکات بسیار جالب در این فصل بیان شده، آن است که ایشان استفاده از تعبیر «خشکه‌مقدّس» را برای خوارج اشتباه و نارسا برشمرده و معتقدند: «در زبان ما خوارج را به مقدّسهای متحجّر تشبیه می‌کنند؛ اما این عبارت اشتباه است. مقدّس متحجّر گوشه‌گیری که به کسی کاری ندارد و حرف نو را هم قبول نمی‌کند، این کجا و خوارج کجا؟ خوارج سر راه می‌گرفتند،‌ می‌کشتند، می‌دریدند و می‌زدند... خوارج مقدّس‌مآب نبودند، اما جهل مرکّب داشتند؛ یعنی طبق یک بینش بسیار تنگ‌نظرانه و غلط، چیزی را برای خودشان، دین اتّخاذ کرده بودند و در راه آن دین، می‌زدند و می‌کشتند و مبارزه می‌کردند. (ص 170-171).

پانزدهمین و آخرین فصل این کتاب با عنوان «سوزناکترین داغ تاریخ» هم در ذیل چند عنوان به آخرین لحظات زندگانی امیرالمؤمنین(ع)، ماجرای ضربت خوردن ایشان، حالات و وصایای ایشان در آستانه‌ی شهادت، و وضعیت کوفه در غروب شهادت امام(ع) پرداخته است.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر