( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: با این حال یکی از روزهای زمستانی سال 92 راهی خانه ش شدیم تا در دیداری صمیمی به قول خودش برای نخستین و آخرین بار تن به مصاحبه ای مفصل دهد. از آن گفت و گوی طولانی هنوز هم بخش های بسیاری باقی مانده که منتشر نشده است اما در شبی که او دیگر در میان ما نیست شاید روایت ارادتش به ائمه اطهار علیهم السلام خالی از لطف نباشد.

خیلی دوست داشتم سفری به کربلا و زیارت امام حسین(ع) بروم. اتفاقا فرصتی فراهم شد. دعوت شده بودم و بسیار هم دلتنگ رفتن به این سفر بودم، اما متاسفانه این سفر همزمان شد با جنگ و درگیری‌های شدید در عراق که ناآرامی‌هایی را هم در شهرهای کربلا، سامرا و حتی بغداد در پی داشت و فرزندانم خواهش کردند که نروم، دیدم بسیار ابراز نگرانی می‌کنند و با توجه به شرایطی که در عراق می‌گذشت و توصیه‌هایی که انجام شد، توفیق حضور در این سفر و زیارت بارگاه امام را از دست دادم.

یادم است به مشهد دعوت شده بودم، روز قبل از رفتن ما هواپیما سقوط کرده بود. می‌گفتند شما نمی‌ترسی؟ گفتم: نه. دو حالت دارد اگر بخورد زمین و سقوط کنیم و بمیریم، امام رضا(ع) که نمی‌گذارد زائرش را ببرند جهنم. اگر هم سالم برسیم که می‌رویم آستان بوسی حضرت ثامن‌الحجج. در هر دو صورتش خوب است و اشکالی ندارد.

این را هم بگویم که هیچ سفری مثل خانه خدا به آدم خوش نمی‌گذرد. کسانی هم که کشورهای زیادی را تجربه کرده اند، می‌گویند هیچ جا مثل خانه خدا نیست. یک آرامشی در این سفر وجود دارد که من توصیه می‌کنم حتما هرکسی که استطاعت و توانش را دارد این سفر را تجربه کند.

برخی سفرها سرگرم کننده است، اما این سفر الهام‌بخش است، جنسش با هر سفری که شما در ذهن داشته باشید متفاوت است و انسان حال‌و‌هوایی دیگرگونه می‌یابد.

منبع: جام جم آنلاین


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر