( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: متن زیر بیانیه ای از حیدر رحیم پور ازغدی در نقد اشرافی گری و بی عدالتی است که از نظر می گذرد.

بسم رب الشهداء و المجاهدین و السلام علی الاولیاء و المرسلین، ثم من قام لاحیاء الدین، الامام الخمینی.

یا سیدی! هیهات‌هیهات که زنده باشیم و فرمان تو را آن‌گاه که به لقاء‌الله می‌رفتی، ناشنیده بگیریم.

اینک که برکرسی‌پریدگان، چون بانوان قیصر، بر تخت لمیده و به امت سفارش می‌کنند که آرام باشید تا ما به خواب خوشمان ادامه دهیم، نسل خمینی(ره) پاسخ می‌گویند که وای بر شمایان و آنان‌که به شما چنین فرصت‌هایی داده‌اند.

جبر زمان دگربار ما را سرخ پوشاند و مجبور ساخت در هشتادوچهارسالگی به جنگ دشمنان انقلاب حضرتت دوباره به‌پا خیزیم. اف بر آنان که در دهۀ چهارم انقلاب خمینی(ره) تا این حد گستاخ و جسور و بی‌پروا گشته‌اند.

آیا این روا بود که فرزندان تحصیل کرده و از جنگ برگشتۀ خمینی(ره)، بی‌کار و گرسنه و بی‌جفت‌وخانمان در کوچه‌ها بگردند و این لقمه‌حرامان به اندازۀ کمربندی از اسکناس که به دور کرۀ زمین بکشند، از بیت‌المال این محرومان و انقلاب‌شان به صورت‌های مختلف سرقت کنند؟

اما روزگار سوءاستفاده نوچه‌های صهیونیسم اینک به‌سر آمده است. به همۀ کلاشان و کلاهبرداران و غارتگران بیت‌المال و مفسدان اداری هشدار می‌دهیم که هنوز دیر نشده، به خدمت رهبر رسیده و انواع مسروقه‌ها به عناوین گوناگون را به صندوق بیت‌المال برگردانید.

 به روح امام سوگند که کاسۀ صبر فرزندان خمینی(ره) لبریز شده و عصر قیام علیه مدیریت غرب‌زده ادارات و زورمداران زرسالار فرا رسیده است و سخنمان این که باید یا به ضابطۀ اسلام انقلابی عمل کرد یا کلمۀ مقدس اسلام را از دنبالۀ جمهوری قیچی کرد و اجازه داد تا ما که اینک به دستور غدیر، مطیع فرمان رهبریم، همچون دیگر جمهوری‌ها، آزادانه با مخالفان‌مان به مقابله برخیزیم.

برای ملتی که توانست شاه 2500 ساله را گریان از کشور به دور افکند، سهل است که این مشتی فرصت‌طلب غارتگر را نیز به خانۀ اربابانشان برگرداند یا چنان چه با امام انقلاب پیمان بسته است و 98درصد به اطاعت از اسلام رای داده در سایۀ قرآن به آرامش و عدالت اسلامی برسد.

اگر برای هر خشک و تری، حکمی از خداوند رسیده است و اگر با اجرای این احکام است که اسلام می‌ماند، پس آن‌گاه که قرآن می‌فرماید: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا» و مهم‌تر از آن به‌آشکار می‌فرماید: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ»؛ چرا نمی‌فهمیم که آن دستی که باید قطع شود، همین دست‌ها است و بقای جمهوری اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی برپایۀ اجرای همین احکام انقلابی شرع است.

کجاست «شیخ خلخالی» این دوران که همین فردا در پیشخوان هر دادگستری، طناب داری برپا کند و یکایک دزدان را در انظار مردم به محاکمه کشیده و تبهکاران اقتصادی را قصاص کند تا انقلاب برای مردم و مردم برای انقلاب بمانند و دشمنان، دیگر ما و اسلام‌مان را به سخره نگیرند و امر رهبر بر زمین نماند.

مساله، مسالۀ این یا آن جناح نیست؛ مساله فقط فیش حقوقی 950 مدیر کشور نیست. مساله، خطر انحراف اصل نظام و تحریف ارزش‌های انقلاب است، خطر رهاسازی مهار عدالت و بازی با ارزش‌های خونین نهضت و حاکمیت اشرافی‌گری و نبود نظارت بر نظام بانکی و امور مالی و خطر تاریک‌خانه‌های دیگری است که هنوز افشا نشده است و پرونده‌سازی‌هایی که هزاران تولیدکننده را به بند کشیده و خطر دلال‌های حکومتی که در نقطۀ مقابل اقتصاد مقاومتی عمل می‌کنند.

تجربۀ هفتاد سال سیاست‌ورزی دینی از چهارده‌سالگی تا امروز به من آموخته است که حتی یک آن تردید، ممکن است همۀ دستاوردها را به باد دهد. تجربه‌های من از دهۀ بیست و پیش از نهضت نفت تا دوران موتلفین اسلامی مشهد که تابلوی نفت انگلیس و تابلوی حزب توده را در مشهد همزمان پائین کشیدیم و تابلوی نفت ملی ایران را بالا بردیم تا نهضت مقاومت ملی پس از کودتای 28مرداد و از 15خرداد1342 که شرف حضور در نهضت امام(ره) عزیز را داشتیم تا خفقان دهۀ پنجاه تا پیروزی انقلاب اسلامی و تا امروز، همواره دیده‌ام که هر گاه وادادیم، دستاوردهای مهم را بر باد دادیم.

امروز در بستر پیری و بیماری از همۀ فرهیختگان حوزه و دانشگاه، همۀ نویسندگان و دانشجویان و عدالت‌خواهان و انقلابیون پیر و جوان و خانوادگان شهدا عاجزانه می‌خواهم که به‌پا خیزند و اجازۀ ندهند فساد اداری و بانکی و مدیریتی در دهۀ چهارم جمهوری اسلامی دوباره توجیه شود. همه دست به قلم شوید و جهاد نهی از منکر را زیر پرچم انقلابی‌گری و در مقابل اشرافی‌گری از هر جناح و هر دولت و هر قوه از قوای حکومتی دامن بزنید و نگذارید با توجیهات تکراری به نام قانون یا مصلحت نظام یا اعتماد به دیوان‌سالاری قوۀ قضائیه و قوانین مرده و بی‌خاصیت و عجز دولت‌های پیشین و پسین، این فریضۀ اسلامی و مطالبۀ انقلابی پس از چند سخنرانی و چند پروندۀ کوچک یا جابه‌جایی چند شخص فرو خسبد و دوباره رهبری در این عرصه تنها بماند و انقلاب، بی‌صاحب شود.

و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.
حیدر رحیم‌پور ازغدی
27تیر1395، مشهد مقدس


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر