(
امتیاز از
)
نقش پشتپرده عربستان در جنگافروزي در منطقه
پايگاه خبري "مرکز الحرمين " در مقاله خود به قلم "ناصر عنقاوي " نويسنده و تحليلگر عرب نوشت: عربستان سعودي تاکنون با هيچ يک از همسايگان خود به طور مستقيم وارد جنگ نشده است اما به جنگهايي از طريق ديگران و به صورت غيرمستقيم راه انداخته است.
عنقاوي افزود: بله در دهه هفتاد ميلادي عربستان در نواحي خطوط مرزي با يمن جنوبي درگير شد اما ديري نپاييد که عربستان شکست خورد و در نهايت ناچار به عقبنشيني شد. اين درگيري تعداد اندکي کشته بر جاي گذاشت. البته در آغاز دهه 90 با اختلاف بر سر قطعه زمين (الخفوس ) بين عربستان و قطر درگيري به وجود آمد که دو کشته بر جاي نهاد.
اين نويسنده تاکيد کرد: ظرفيت نظامي عربستان همين است. اين کشور طي جنگ 8 ساله صدام حسين عليه ايران با بعثيها همکاري کرد، عربستان جنگ عراق عليه ايران را مغتنم شمرده و دور از چشم عراق اقدام به تشکيل شوراي همکاري خليج فارس کرد که با پايان جنگ، عراق همين کشورهايي (کويت و عربستان )که از او پشتيباني کرده بودند، هدف تيرهاي خود قرار داد.
عنقاوي تصريح کرد: عربستان از طريق جريان "وهابيت " سياسي از شبه نظاميان افغاني در جنگ افغانستان عليه اشغالگران شوروي سابق وارد عمل شد. اين کشور با حمايت مالي خود در چندين جنگ ديگر، از نيکاراگوئه گرفته تا عراق شرکت داشت.
نويسنده اين مقاله گفت: بعد از اشغال عراق توسط آمريکا ، عربستان ضد آمريکا نبود بلکه با شيعيان عراق يعني اکثريت جمعيت به اين دليل که شيعيان عامل نفوذ ايران در عراق هستند، در تقابل بود.
وي افزود: سعوديها وارد جنگ نمي شوند مگر از راه بکارگيري ديگران با حمايت از فتح الاسلام يا از طريق جيره خواران و مزدوران اينجا و آنجا. حتي در جنگ داخلي يمن در سال 1994 ، در صف کمونيستها براي برهم زدن وحدت اين کشور ايستادند و با حمايت از دو خلبان جيره خوار اروپايي اقدام به بمباران يمن شمالي کرد تا اينکه آمريکاييها با هشدار به عربستان آنها را متوقف کردند.
عنقاوي گفت: عربستان با استفاده از قبائلي که ساکن اين کشور هستند و بر قبائل همجوار تاثير ميگذارند و از طريق حمايت مالي و راههاي ديگر حتي از راه کودتاها براي ضربه زدن به دشمنان خود اقدام ميکند (همانطوري که حدود 5 سال پيش در سلطنت عمان و حدود دو سال قبل در سوريه با تکرار عمليات عبدالحميد السراج که در سال 1958 براي از بين بردن وحدت ميان مصر و سوريه اتفاق افتاد.)
وي افزود: اما در رويارويي مستقيم، عربستان ترسوتر از آن است که وارد معرکه شود شگفتانگيز اينکه در روند اشغال منطقه "الخفجي " توسط صدام در جنگ 1991 گارد ملي قطر نيروهاي عراقي را به عقب راند و ارتش عربستان و گارد ملي آل سعود از صحنه درگيري پا به فرار گذاشتند. اين بدان معناست که عربستان در جنگهاي آينده جز از طريق حمايت مالي همه جانبه از طرفداران خود ، حضور فيزيکي نخواهد داشت .
اين نويسنده در مقاله خود تصريح کرد: آيا پادشاه عربستان (عبدلله ) خطاب به هيئت وزارت کشور عراق متشکل از شيعه و سني نگفت که کشورش 50 ميليارد براي سقوط صدام اختصاص داده است و اگر شرايط مطلوب نباشد دو برابر اين مبلغ را نيز براي سقوط ( حکومت شيعه ) در عراق اختصاص خواهد داد.
وي گفت: در خصوص رابطه با ايران ، عربستان خيلي به اين رابطه تمايل ندارد و به جاي تفاهم به مقابله با ايران گرايش دارد يعني ايجاد تنش به جاي تنش زدايي که طي دهه اخير شاهد روابط آن با تهران بودهايم.
عنقاوي افزود: اما عربستان تاکنون جرأت قطع رابطه با تهران را نداشته است . همانطوري که پيداست اين کشور همسو با تشديد موضعگيري کشورهاي غربي عليه ايران ، به شدت موضع خود افزوده است .چنانچه رسانههاي سعودي در هجوم رسانهاي و تبليغاتي عليه ايران گوي سبقت را ربودهاند و ميبينيم شبکه العربيه از زمان انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري ايران تاکنون به چنين اقدامي دست زده است ولي اين کشور به احتمال قويتر از طريق گسترش تنش با ايران ريسک نخواهد کرد مگر اينکه اروپاييها و آمريکائيها شروع کننده آن باشند.
عنقاوي اين پرسش را در مقاله خود مطرح کرد: علت ناراحتي عربستان از ايران چيست ؟ نفوذ عربستان در منطقه به علت رقابت کم شده است و سعوديها از يک رقابت سالم ناتوان هستند لذا بر چهار محور زير حرکت خود را برقرار کردند.
وي افزود: نخست حرکت رسانهاي، عربستان mbc فارسي، راديو به زبان فارسي و العربيه نت فارسي را راه اندازي کرده، شبکه العربيه، روزنامه الشرق الاوسط و سايت ايلاف از سه سال حملات خود را عليه ايران براه انداختند اما پس از انتخابات اخير ايران، اين روند تشديد شد.
اين نويسنده گفت: رسانههاي سعودي و مزدوران آنها در لبنان تبليغ مستمر خود عليه ايران را با اين فرض که ايران دشمن نخست عربها و حتي خطرناکتر از اسرائيل است ، ادامه دادند .
وي تصريح کرد: دوم حرکت نظامي ، تا جايي که عربستان و اسرائيل به بهانه اينکه ايران از پروژه هستهاي خود عقبنشيني نميکند دولت اوباما و اروپا را براي حمله نظامي به ايران تشويق ميکنند. امير "بندر بن سلطان " در دوران بوش و با توجه به آموختههايش از پدر و عموهايش به آمريکا قول داده بود که در هر حملهاي عليه ايران با آنها همکاري کند.
اين نويسنده تاکيد کرد: اين دو (عربستان و اسرائيل) شايعه ضعيف بودن ايران را ترويج مي کنند و اينکه پس از چند حمله هوايي زمينگير، دچار مشکلات و ضعفهايي خواهد شد و چه بسا به سقوط نظام حاکم منجر شود.
عنقاوي در اين مقاله نوشت: سوم تجزيه داخلي ايران ، طوري که عربستان از دو جنبش جدايي طلب در اهواز و بلوچستان حمايت کرده و سايتهاي رسانهاي براي آنها مهيا و شبکههاي عربستاني به ويژه العربيه فعاليت آنها را انعکاس و اقدامات آنها را پوشش خبري مي دهد. همچنين عربستان براي گروه جدايي طلب اهواز در رياض دفتري ايجاد کرده و از يک دفتر ديگر در قاهره هم حمايت مالي ميکند.
وي افزود: چهارم : اقدامات تروريستي، بوسيله حمايت از سازمان مجاهدين خلق[گروهک تروريستي منافقين] که دهها تن از رهبران ايران را به شهادت رسانده و صدام پايگاههاي نظامي آنها را در اردوگاه اشرف حمايت ميکرد. هم اکنون عربستان، مصر، اردن و بعضي از کشورهاي اروپايي ، آمريکا و اسرائيل ، با کمکهاي سياسي، معنوي و مالي خود از مجاهدين خلق[منافقين] حمايت ميکنند . ( حدود يک سال قبل اين گروهک از ليست سازمانهاي تروريستي حذف شد که اين اقدام ابتدا از سوي لندن صورت گرفت).
اين نويسنده گفت: حمايت عربستان از سازمان مجاهدين خلق[منافقين] يعني نقض تمام توافقنامههاي امنيتي امضاء شده ميان دو کشور ( ايران و عربستان ) و در ادامه تهران نيز قادر است که اين توافقنامههاي فيمابين و مقابله به مثل را کان لم يکن تلقي کند.
وي تصريح کرد: سعوديها هر وقت که روابط شان با کشوري دچار تنش ميشود، آن را به شهروندان خود منعکس ميکنند، مشابه کاري که با 2 ميليون يمني در عربستان در آستانه اشغال کويت توسط عراق انجام دادند و آنها را بيرون کردند يمنيها جز لباسي که بر تن داشتند با خود چيز ديگري نبردند و مايملک آنها مصادره شد. حادثهاي که در تاريخ معاصر عرب نظيري براي آن ديده نشده است.
عنقاوي تاکيد کرد: هم اکنون سناريو بار ديگر تکرار ميشود اما با حجاج و عمرهگزاران ايراني ، تا جاييکه با وجود اعتراضات وزارت خارجه ايران پيوسته آنها با سختي و مشکلات مواجه ميشوند، حجاج ايراني در اين ميان ضعيفترين حلقه هستند که سعودي ها از طريق آن ، خشم نهفته و بيمار خود را ارضا ميکنند ، همين وضع در مورد حجاج سوريه و فلسطينياني که از غزه ميآيند و در سال گذشته نيز از سفر حج باز ماندند، صدق ميکند.
وي گفت: عربستان آماده بکارگيري تمامي گزينههاي خود براي جنگ است، از حج گرفته تا پروژههاي فاسدي که بندر بن سلطان و ترکي فيصل طراحي کردهاند اما اينکه نتيجه به مقابله نظامي منجر شود، امري دور از ذهن است اما محال نيست که عربستان با در اختيار گذاشتن سرزمين و حمايت مالي از آمريکا و اروپا به طرح يک هجوم عليه ايران بپيوندد ، مشابه طرحي که براي صدام حسين به راه انداختند علي رغم درک سعوديها از هزينه اين کار و با وجود احتمال فرو افتادن موشکهاي ايران بر سکوهاي نفتي سعودي .
عنقاوي گفت: "سئوال اينجاست: قطب نماي سياست خارجي عربستان به کجا اشاره مي کند ؟ دو موضوعي که به هم مرتبط هستند: بياهميت کردن موضوع فلسطين و حل و فصل آن در صورت امکان و به هر شکلي و متمرکز شدن روي موضوع ايران و مقابله با آن بوسيله ماشين جنگي اسرائيل يا آمريکا يا هر دوي آنها .
بايد در صحنه سياسي فلسطيني آرامش برقرار شود و نفوذ ايران بياثر شود سپس يک چتر هستهاي ضد موشکهاي ايراني گسترده شود و طرحي که کلينتون در ژانويه گذشته از آن پرده برداشت که عربستان و کشورهاي ديگر حوزه خليج فارس بايد هزينه آن را بپردازند تا به مرحله دوم برسند و آن هم حداقل انجام حمله هوايي به ايران.
در سطح فلسطين : طرح صلح (عربي /سعودي) ، يعني صلح و عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي مقابل عقب نشيني از سرزمين هاي اشغالي 1967 امروز ديگر مطرح نيست، بلکه هدف متوقف کردن شهرک سازي حتما براي يک سال در کرانه باختري از سوي صهيونيستها مسئلهاي که با مخالفت نتانياهو مواجه شد. وي گفته بود که آماده است به طور مقطعي و براي 6 ماه آن را متوقف کند. در مقابل عربستان فضاي خود را در اختيار هواپيماهاي اسرائيلي قرار داده تا در مسير عادي سازي روابط خود با اسرائيل قرار گيرد همانطوري که اردن و مصر چنين کردند ".
عنقاوي گفت: اوباما و کنگره و نماينده آنها جورج ميشل ، از کشورهاي عربي ميخواهند تا در ابتدا به اصطلاح بهاي صلح را بپردازند و در اين رابطه اوباما نامهاي با دستخط خود براي ملک عبدالله در خصوص تشويق وي براي اجراي مطالبات اسرائيل در مقابل توقف شهرک سازي نوشت . در حالي که 200 عضو کنگره تفاهمنامهاي را با عربستان در خصوص عادي سازي روابط خود با اسرائيل امضاء کردند ، ميگويند که پادشاه عربستان ديکتههاي[تحميلي] آمريکا را نپذيرفته و ميشل ميگويد : سعوديها و کشورهاي ديگر عربي از درخواست آمريکا استقبال کرده و پذيرش آنها بسيار خوب بوده است.
عنقاوي تصريح کرد: مهم اين است که عربستان ميخواهد از پرونده فلسطين به هر شکل ممکن رهايي يابد، زيرا اين پرونده براي اين کشور باري سنگيني شده و ميخواهد به هر بهاي ارزاني آن را بفروشد.
وي افزود: عربستان در صدد پرداختن به وضعيت ايران وسعي در انشقاق داخلي و مشغول کردن ايران به مشکلات داخلياش است موضوعي رهبران ديني و وهابي در چتها و سايتهاي اينترنتي خود به آن توصيه ميکنند.
اين نويسنده گفت: روزنامههاي عربستاني اين روزها از درگيري ميان ( العربيه ) و (العالم ) سخن ميگويند و نظرات کاربران در انترنت هم اميدوار کننده است که حقايقي هم از عربستان در بحبوحه اين تنش سياسي ميان اين دو کشور بر ملا شود.
وي در پايان گفت: ملاحظه ميشود که بيشتر تحليلگران ميگويند که ( العربيه / عربستان ) خود آغازگر هجوم عليه ايران بوده است. شايد مصطفي العاني پژوهشگر بعثي بارز که از سوي عربستان حمايت ميشود و مرکز مطالعات رسانهاي اختصاصي براي حمايت از آل سعود را تأسيس کرده است تنها کسي است که در اظهاراتي به CNN گفته است: رسانههاي ايراني خود هجوم عليه عربستان را آغاز کرده و عربستان خود قرباني تروريست است نه صادر کننده آن.
انتهای پیام