( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: بیش از 14 قرن از حادثه عاشورا می‌گذرد. در طول این سال‌ها کاتبان، شاعران، راویان و سخن‌پردازان بسیاری درباره این واقعه گفته و نوشته‌اند، اما به نظر می‌رسد بیش از همه، شعر و ادبیات در این حوزه اثرگذار بوده و توانسته این بار سنگین را به دوش بکشد. در حوزه ادبیات گونه‌ها و سبک‌های مختلفی از شعر وجود دارد؛ شعر آئینی یکی از این گونه‌هاست که درباره مدیحه و منقبت و یا مرثیه و سوگ سروده می‌شود و یا به آئین‌های ملی و مذهبی اختصاص دارد

ادبیات آئینی پس از سال‌های متمادی در حوزه عاشورا صیقل خورده و به کمال خود رسیده و در گستره ادبیات امروز هویتی بارز و شاخص یافته است. تاکنون شاعران از همه قالب‌ها و سبک‌های نو و کلاسیک بهره گرفته و سعی کرده‌اند مفاهیم، اهداف و پیام عاشورا را انتقال دهند و در این راستا شاعرانی مانند سیدعلی موسوی‌گرمارودی در کتاب «در سایه‌سار نخل ولایت» و سیدحسن حسینی در کتاب «گنجشک و جبرئیل» توانسته‌اند همه ظرفیت‌ها را برای سروده‌های آئینی خود به کار گیرند.

به نظر می‌رسد شعر آئینی که نوحه‌ها و مرثیه‌ها را نیز در بر می‌گیرد، از عصر صفویه به اوج خود رسیده و در این میان هیچ حادثه‌ای به اندازه عاشورا شعرآفرین نبوده است. پیش از صفویه شاعران به دنبال یافتن علل و ریشه واقعه عاشورا بودند و به دلایل قیام امام حسین(ع) اشاره می‌کردند و در این راستا از منابع تاریخی عصر عاشورا نیز بهره می‌بردند، اما در دوره صفویه سعی بر این بود که مردم را بگریانند.

در عصر انقلاب اسلامی بیشترین حجم شعر آئینی به مرثیه‌ها و سوگ‌سروده‌ها اختصاص یافته است و در طول این سال‌ها، این نوع شعر سبک‌های مختلفی را به خود دیده و امروز شاهد سبک‌های جدیدی هستیم که اغلب نسل جوان طالب آن هستند و آن را می‌پسندند. اینکه شاعران سبک شعری را تعیین می‌کنند یا نسل جوان تحمیل‌کننده این نوع سبک به شاعران هستند، جای بحث و بررسی دارد که در این نوشتار به آن پرداخته می‌شود

اینکه عاشورا تا به امروز زنده و پویا بوده، مرهون نگاه شاعرانی است که چنین نگاهی به این موضوع داشته‌اند و این موضوع را یک جریان در زندگی خود قرار داده‌اند؛ از این رو اگر مصادیقی چون آزادگی، انسانیت، جوانمردی، ایثار، از خودگذشتگی و ... را در زندگی خود گسترش دهند، مفهوم عاشورا زنده خواهد ماند. از سوی دیگر برخی مفاهیم و موضوعات در شعر عاشورایی مورد غفلت شاعران قرار گرفته است و یا آثار کمی خلق کرده‌اند که نیازمند کار بیشتر در این حوزه است

در این راستا به سراغ عبدالجبار کاکایی، شاعر، ترانه‌سرا و منتقد ادبی رفته و نظرش را درباره شعر عاشورایی و مطالبات نسل امروز از این نوع شعر را جویا شده‌ایم. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید؛

ـ هر روزی از دهه نخست ماه محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت‌ها یا وقایع مرتبط با جریان کربلاست. این در حالی است که به نظر می‌رسد شاعران در سرودن شعرهایی به نام این شهدا یا شخصیت‌ها غفلت کرده‌اند؟

آئین عاشورا سال‌هاست که در کشورمان برگزار و هر سال هم بر شور و وجد آن افزوده می‌شود، اما اینکه در رابطه با سلایق نسل امروز کسی پاسخگو نبوده، دلیل بر کم‌کاری نیست؛ چرا که سلیقه‌ها تغییر یافته و طبیعی است که آثار سنتی کمتر مورد توجه قرار گیرد. اگر نسل جوان دیوان‌های سنتی شاعران گذشته را بخوانند، آثار بسیاری درباره شهدای صحنه کربلا و اهل بیت امام حسین(ع) وجود دارد، اما از دوره موسوم به تجدد، وضعیت ادبیات متحول شد و به نظر می‌رسد مردم مطالبات تازه‌تری دارند و دوست دارند موضوع عاشورا را از منظر شعر امروز ببینند

ـ وضعیت شعر عاشورایی پس از پیروزی انقلاب را چطور ارزیابی می‌کنید؟

شعر امروز از سوی متولیان و برگزارکنندگان و گردانندگان آن بعد از دوران تجدد چندان به مباحث آئینی نزدیک نبوده است و تعداد زیادی از آنها دغدغه طرح موضوع مذهبی را نداشته‌اند، به همین دلیل ادبیات تازه پایه گذاشته شده انقلاب که پس از پیروزی در سال 1357 گرایشات دینی بیشتری نسبت به جریان‌های همسو دارد، سعی داشته به موضوعات عاشورایی دامن بزند

ـ در حال حاضر این نوع شعر تا چه اندازه مورد توجه متولیان و شاعران است؟

در حال حاضر نیز نهادها و سازمان‌های دولتی از شعر عاشورایی حمایت می‌کنند و جشنواره‌هایی نیز در این حوزه برگزار می‌شود، به عنوان مثال هر سال در شیراز سوگواره عاشورایی برگزار می‌شود و غیر از آن در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه شاعران و ... برنامه‌هایی اجرا می‌شود، اما اینکه گفته شود شاعران کم‌کار شده‌اند و یا در این حوزه کارهای کمتری خلق شده، قدری بی‌انصافی است؛ چرا که واقعاً کارهایی در این زمینه صورت گرفته است، اما در برخی موارد سلایق گوناگون است و شاید نتوان جوابگوی تمام سلایق بود.

ـ مطالبات نسل جوان از ادبیات عاشورایی چیست؟ شاعران ما توانسته‌اند به این مطالبات پاسخ دهند؟ آیا شاعران تعیین کننده ذائقه نسل جوان بوده‌ یا آنها مطالبات خود را تحمیل کرده‌اند؟

این موضوع مشترک است، مطالبات باید تشخیص داده شود، یعنی باید نیاز زیبایی‌شناسانه مردم از سوی شاعر درک شود و شاعر براساس آن نیاز، شعر خلق کند. در حال حاضر نمی‌توان با همان ترکیب‌ها و سبک شعر گذشته با جوان سخن گفت؛ چرا که در نوحه نیز گرایش‌های زیادی به وجود آمده است و گاهی اوقات افراط هم می‌شود و جستجوی همین مطالبات آنها را به بیراهه می‌برد، اما به هر حال مطالباتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

ـ چرا مداحان به نوحه‌های سست و ضعیف روی آورده‌اند؟

اینکه مداحان به نوحه‌های سست و ضعیف روی آورده‌اند فقط به این دلیل بوده که مردم به دنبال شعرها و نوحه‌های متفاوت هستند، یعنی از سنت‌ها و نظام سنتی آثار گذشته خسته شده‌اند، همان طور که آئین عزاداری در شکل و ماهیت خود و در شهرهای گوناگون تغییر می‌یابد و چیزهایی به آن اضافه می‌شود و تحول پیدا می‌کند، نوحه‌ها هم نیازمند تغییر هستند.

مفاهیم قالب‌هایی دارند که اگر عوض نشوند، منجمد خواهند شد و به تدریج از بین خواهند رفت؛ از این رو در رابطه با موضوع عاشورا، باید طرز بیان و نه مفهوم آن تغییر یابد. ایثار، از جان گذشتگی و ایستادگی در برابر ظلم از مفاهیم ثابت عاشوراست، اما بیان آنها باید متناسب با روزگار ما باشد.

با توجه به اینکه در این عرصه تولید فراوان است و به سلیقه‌های استاندارد نرسیده؛ از این رو به نظر می‌آید کار کمی در این حوزه انجام شده و یا در برخی موارد افراط‌هایی دیده می‌شود، اما به نظرم جریان‌هایی گذرا وجود دارد که به سمت نو کردن مفاهیم عاشورایی می‌رود که این موضوع به ندرت در شعر شاعران شاخصی مانند مرحوم سیدحسن حسینی در کتاب «گنجشک و جبرئیل» وجود دارد که نگاه نویی به صحنه عاشورا داشت و در آثار سایر شاعران نیز به صورت پراکنده دیده می‌شود

ـ یعنی سست شدن شعرها و نوحه‌ها به دلیل آن است که مفاهیم تغییر یافته؟

مفاهیم تغییر نیافته، بلکه افراط در متفاوت بودن وجود دارد؛ چرا که متفاوت بودن برای همه، تبدیل به سبک شده است. یک مداح، شاعر، منبری و ... می‌خواهند متفاوت باشند؛ زیرا مردم در روزگاری زندگی می‌کنند که تنوع حرف اول را می‌زند و کلیشه‌ای و سنتی نگاه کردن خسته‌کننده شده است. جهان امروز جهان شتابناک و گذرنده‌ای است و تأمل انسان سنتی به جهان دستخوش شتاب انسان امروز است.

انسان امروز علاقه‌مند است در معرض تنوع باشد و سبک‌های جدید را تجربه کند و جهان مجازی صحنه‌ها را برای ما آنچنان تکراری کرده که خسته‌کننده شده است و این گونه نیست که انسان امروز بتواند 10 سال تحت تأثیر یک نوحه قرار گیرد و این سبک‌ها باید عوض شود، به همین دلیل آثار امروز باید متناسب با مطالبات انسان امروز باشد.

ـ شاعر باید چه کاری انجام دهد که در این دنیای پرتنوع و شتاب زده شعرهایش فخامت و استواری لازم را داشته باشد؟

شاید نتوانید فخامت و استواری شعر سنتی را در آثار امروز بیابید. تنوع دلیل بر این نیست که شعر زیبا نباشد، ممکن است شعر زیبا باشد و تنوع هم داشته باشد، به همین دلیل کار شاعر این است که کشف کند و یکی از مهمترین اتفاقات شاعر نیز همین است و شاعر را با کشف می‌شناسند، که برخی آن را خلق می‌نامند

ـ راهکار پیشنهادی شما در این زمینه چیست؟

باید در وجود شاعر انرژی دانایی وجود داشته باشد تا نکته‌هایی را ببیند و بیان کند که وقتی مخاطب آن را می‌شنود جذب آن شود، وقتی یک شاعر بتواند چنین انگیزشی را در مخاطب به وجود آورد، اینها همه کشف است، اما اغلب شاعران روزگار ما اهل کشف نیستند، بلکه آثار دیگران را در ویترین خود به نمایش می‌گذارند که این موضوع چندان لذت‌بخش نیست. شاعر باید چیزی را به جهان اضافه کند، نه اینکه چیزهای جهان را جا به جا کند. اگر توانست چیزی اضافه کند دیده می‌شود، حتی اگر یک بیت یا یک شعر بسراید، اما اگر چیزی به آن اضافه نکند، حتی اگر دیوان‌هایی هم بسراید به سرعت از بین خواهد رفت.

منبع: ایکنا


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر