(
امتیاز از
)
شما را چه ميشود؟
به گزارش جام جم آنلاين ، شريعتمداري در اين جوابيه با عنوان " آقاي کروبي! شما را چه مي شود؟"، موضوع "بازجوبودن" خود را که در نامه دبيرکل حزب اعتماد ملي مطرح شده را رد کرده و گفته است:" اينجانب را به زعم خود ملامت کرده ايد که بازجو بوده ام. بنده هيچگاه بازجو نبوده ام ولي بارها ابراز تاسف کرده و مي کنم که چرا ثواب بازجو بودن در نظام جمهوري اسلامي ايران که متعلق به حضرت صاحب الزمان(عج) است در نامه اعمال من ثبت نشده است."
مديرمسئول کيهان با بيان اين نکته که اقدام کروبي در انتشار چنان نامه اي، از يک روحاني بعيد به نظر مي رسد، نوشته است:"ديروز آقاي کروبي در اقدامي که از يک روحاني بعيد به نظر مي رسيد فحش نامه مفصلي عليه اينجانب و کيهان صادر کرد. متن اين فحش نامه به طور همزمان در روزنامه هاي زنجيره اي و سايت هاي ضدانقلاب به اصلي ترين خبر تبديل شد و دو روزنامه اعتماد و اعتمادملي آن را به عنوان تيتر اول خود برگزيدند که انشاءالله اين هماهنگي برخي از اصلاحاتچي هاي داخلي و سايت هاي ضدانقلاب خارجي مثل دهها و صدها مورد ديگر تصادفي! بوده باشد."
شريعتمداري، بازتاب گسترده نامه کروبي عليه کيهان را در "راديوهاي بيگانه نظير اسرائيل و راديو آمريکا و سايت هاي سلطنت طلب و ضدانقلاب" نشانه آن دانسته است که "به خاطر دفاع از اسلام و نظام اسلامي و خط مبارک امام(ره) مورد عتاب و فحاشي دشمنان تابلودار خارجي قرار گرفته ايم و از همزباني احتمالا ناخودآگاه برخي دوستان داخلي با آنها عميقاً متأسفيم."
مديرمسئول کيهان سپس توضيح داده که منظورش از ايرادگرفتن به موضوع "اعدام کودکان را متوقف کنيد!" که در روزنامه متعلق به کروبي – اعتماد ملي- به چاپ رسيده بود، نه از جنبه بررسي فقهي آن بلکه بخاطر همصدايي آن با اسراييل و امريکا بوده است.
شريعتمداري در اين باره مي نويسد:" ماجرا اين بود که جنابعالي در صفحه اول روزنامه خود با تيتر درشت خطاب به جمهوري اسلامي ايران نوشته بوديد «اعدام کودکان را متوقف کنيد»! چنانچه گويي همه روزه در ايران اسلامي دهها کودک را به جوخه اعدام مي سپارند و جنابعالي خواستار توقف آن شده ايد!! راستي! آقاي کروبي مگر دقيقاً در همين روزها رژيم اشغالگر قدس به جرم کودک کشي مورد اعتراض و خشم مردم جهان قرار ندارد؟ و مگر نخست وزير رژيم صهيونيستي ادعا نمي کند که اتهام کودک کشي را جمهوري اسلامي ايران به اسرائيل وارد کرده است؟ بنابراين اگر ادعاي شما خطاب به نظام اسلامي که «کودک کشي را متوقف کنيد»! همصدايي-البته ناآگاهانه- با اسرائيل و آمريکا نيست، پس چيست؟! چرا به جاي آن که از ادعاي اسرائيل پسند خود نگران باشيد، به کيهان که اين همصدايي را ملامت کرده است فحش مي دهيد؟! يعني شما نمي دانيد که ادعاي شما را دقيقاً و بي کم و کاست اسرائيلي ها عليه ايران اسلامي مطرح کرده اند؟ اگر مي دانيد که چه عرض کنم؟ و اگر نمي دانيد که دانستن اين مسائل يکي از مصاديق «سواد» است!"
وي مي افزايد:"... در فحش نامه خود به گونه اي ناشيانه کوشيده ايد صورت مسئله را عوض کنيد و موضوع اعدام افراد زير 18 سال را مطرح کرده و از نگارنده، پرسيده ايد «شما بر مبناي کدام دانش فقهي و حوزوي متعرض محتواي اعلاميه من درباره ضرورت قانون مجازات افراد زير 18 سال مي شويد؟» آقاي کروبي! چرا طفره مي رويد؟ موضوع را عوض نکنيد! بنده به بحث فقهي شما اعتراض نکرده ام بلکه به ادعاي اسرائيل پسند جنابعالي که هم دروغ محض و هم تهمت ناروا به اسلام و انقلاب است اعتراض داشته ام."
مديرمسئول کيهان با اين استدلال اعتقاد دارد کروبي به جاي انتشار نامه سرگشاده عليه وي، بايد از مردم بخاطر انتشار بيانيه اش در باره اعدام کودکان از مردم "پوزش" مي خواست.
وي همچنين با زيرسوال بردن دانش فقهي حجت الاسلام والمسلمين مهدي کروبي، از "باليدن" وي به سوابق خود در انقلاب انتقاد کرده و نوشته است:"... در فحش نامه کذايي به سوابق خود اشاره کرده و به آن باليده ايد که ضمن تقدير و تحسين به خاطر اينهمه شکسته نفسي و تواضع!! نظر جنابعالي را به فرمايش تعيين کننده حضرت امام(ره) جلب مي کنم که مي فرمودند «ميزان حال فعلي افراد است» . بنابراين بهتر است براي ارزيابي «حال فعلي» افراد، معيارهاي بنيادين امام راحل(ره) را ملاک قضاوت قرار دهيم به يقين مي پذيريد که «دو صد گفته چون نيم کردار نيست»! هست؟!"
شريعتمداري، موضوع بازجوبودن خود را نيز بطور کلي رد کرده و نوشته است:"... خدا را شکر مي کنم که به لطف او مانند کساني نيستم که براي کسب قدرت همراه بادهاي سياسي به اين سو و آن سو کشيده مي شوند و مثلاً در زمان حضرت امام(ره)، گروهک نهضت آزادي را غيرقانوني مي دانند و بعدها با همين افراد که به قول امام راحل(ره) آمريکايي هستند، پالوده مي خورند و يا يک روز از خط امام دم مي زنند و روز ديگر با کساني که به آن بزرگوار اهانت کرده اند، ائتلاف مي کنند! و يا يک روز با حضرت امام(ره) عليه دزدان بيت المال همصدا مي شوند و روز ديگر از يک مفسد اقتصادي پولهاي کلان مي گيرند و... "
مديرمسئول کيهان همچنين قلم زدن عليه " -به اصطلاح- روشنفکران" را افتخار بزرگي براي روزنامه اش دانسته و تصريح کرده است:"...براي کيهان افتخار بزرگي است که عليه دشمنان اسلام و امام و انقلاب قلم زده و هويت واقعي آنها را افشا کرده است. کساني که؛ «فرهنگ شهادت را خشونت آفرين» مي دانستند! اسلام را متعلق به 1400 سال قبل دانسته و قوانين آن را غيرقابل اجرا معرفي مي کردند! شهادت امام حسين عليه السلام را نتيجه خشونت طلبي- نستجيربالله- جدش رسول خدا (ص) در جنگ هاي صدر اسلام مي دانستند! کساني که «انقلاب اسلامي را عامل عقب افتادگي» مي ناميدند! آنها که مي نوشتند «ائمه اطهار(ع) هم قابل انتقاد هستند»! و يا «اصلي ترين مشکل ما براي برقراري دموکراسي در کشورمان اين است که در ايران هنوز خدا نمرده است»! و مي نوشتند «منشأ خشونت همين احکام فقهي است»! و «افکار امام خميني(ره) بايد به موزه تاريخ سپرده شود»! و مي نوشتند «حجاب و حياي زنان مظهر و نماد عقب افتادگي است»! و..."
شريعتمداري، چنين افرادي را "جرثومه هاي فساد و تباهي" و "جريانات منحرف و ضد خدا و اسلام" خوانده و با ابراز تعجب از موضع کروبي روحاني در باره آنان نوشته است:"...اين سوال جدي مطرح است که چرا حضرتعالي با اين جرثومه هاي فساد و تباهي ائتلاف سياسي داشته و در مقابل اهانت هاي صريح - و نه پنهان و مخفي- آنان مهر سکوت بر لب زده و مي زنيد؟! بديهي است که نمي توانيد لاطائلات مکتوب اين عده در جبهه سياسي وابسته به خود را انکار کنيد، چرا که تماماً آشکار و علني بوده است. و صد البته نمي توانيد سکوت خود در برابر اين اهانت ها را توجيه بفرمائيد! حالا قضاوت بفرمائيد شما قابل ملامت هستيد که با اين جماعت همراه بوده ايد يا کيهان که عليه آنها قلم زده است؟! آيا شما حامي روحانيت و فقاهت و مراجع بوده ايد؟ يا کسي که با اين جرثومه هاي فاسد در افتاده است؟!"
مديرمسئول کيهان، اين اتهام کروبي عليه خود را که "وابستگي به گروههاي ضدانقلاب" داشته و پس از انقلاب، لباس مطبوعاتي پوشيده است را هم رد و تاکيد کرده است که هرگز عضو گروهي نبوده و حتي در جمع کساني بوده است که زندانيان مسلمان را از جمع منافقين جدا کردند.
وي در پاسخ به کروبي که گفته است ترديد دارد شريعتمداري در طول عمر خود امام خميني (ره) را ديده باشد، نوشته است که "بارها توفيق زيارت آن بزرگوار را داشته ام و از جمله، بعد از دستگيري اعضاي حزب توده با واسطه شهيد محلاتي که در آن زمان نماينده حضرت امام(ره) در سپاه بودند براي مباحثه با احسان طبري درباره مارکسيسم و نقد آن مأموريت يافتم و بعد از بازگشت مرحوم احسان طبري به اسلام- که نتيجه مستقيم مراجعه وي به شخصيت عظيم حضرت امام(ره) و آثار استاد شهيد مطهري بود- مورد لطف حضرت امام(ره) نيز قرار گرفتم."
شريعتمداري بدون آنکه به صراحت در باره اعتراض کروبي به اينکه چرا روزنامه کيهان را که روزنامه اي متعلق به بيت المال است، به تريبون حمايت از نامزدي خاص در انتخابات رياست جمهوري تبديل کرده، پاسخي بدهد، نوشته است که "مگر به خاطر انتخابات بايد دفاع از اسلام و انقلاب را تعطيل کرد؟"
مديرمسئول کيهان همچنين با سکوت در برابر برخي از پرسشهاي کروبي از جمله در باره عملکرد انتخاباتي کيهان در دوره گذشته و کنوني و نيز، مدرک تحصيلي خود ، در مجموع ابراز عقيده کرده است که نامه سرگشاده کروبي، "فحش نامه اي" است که "ديگران برايتان نوشته و جنابعالي امضاء فرموده ايد." ديگراني که به عقيده شريعتمداري، " برخي از ضدانقلابيون" هستند که " به بهانه کيهان، بغض ها و کينه هاي فروخورده خود از امام(ره) و انقلاب را خالي کرده اند؟!"
شريعتمداري نوشته است:" جناب آقاي کروبي! باور بفرمائيد- و چنانچه باور نداريد در آينده اي نزديک به چشم خود مي بينيد- که برخي از اطرافيان شما نه فقط کمترين ارادتي به شما ندارند بلکه حضرتعالي را تنها در حد يک بلندگو براي اظهارات ساختارشکنانه مي خواهند. چرا؟! آنها در پي آنند که شما را بيرون از نظام قلمداد کنند تا انتخابات آينده را آنگونه که آمريکايي ها با صراحت اعلام داشته اند به انتخاباتي دو قطبي که يک قطب آن پاي در بيرون نظام دارد تبديل کنند."
وي مي افزايد:"...بديهي است که حضرتعالي علي رغم انتقادات جدي که به برخي از مواضع و عملکردتان وجود دارد، شخصيتي در حوزه نظام اسلامي هستيد همانگونه که آقاي مهندس موسوي نيز چنين است. ...بنابراين کيهان اگر هم انتقادي مي کند خيرخواهانه و دلسوزانه است حتي اگر لحني تلخ داشته و گاه با تمثيل ها و لطيفه هايي همراه باشد که فقط تمثيل است و طنز و همانطور که مي دانيد «مثل عين ممثل» نيست، اما برخي از اطرافيان شما حضرتعالي را بيرون از نظام مي پسندند همانها که در گذشته اي نه چندان دور در مقابل شما ايستاده بودند. حالا قضاوت بفرمائيد کدام دوست و کدام دشمن است؟"
خبرهاي ويژه عليه کروبي
اما شريعتمداري، تنها به اين پاسخ رسمي اکتفا نکرده و در ستون "خبر ويژه" امروز خود در مطلبي با عنوان "اين آقاي نامزد، حتما تدارکاتچي خواهد شد"، از اينکه کروبي در مصاحبه با خبرنگاران خارجي، "برخي عناصر افراطي" را به همراه داشته، به شدت انتقاد کرده و تلويحا از کروبي به عنوان "مرتجع، غضنفر اصلاحات، طرف زدو بند با جناح مقابل و ..." نام برده است.
روزنامه کيهان در ادامه همين ستون با تلاش براي القاي اين نکته که ياران کروبي، در صدد خالي کردن پشت او به نفع ميرحسين موسوي در آخرين روزهاي مانده به برگزاري انتخابات هستند و به همين دليل، کروبي "تحت فشار شديد رواني است"، مطلب ديگري را با عنوان "طرحي براي آخر هفته!" به چاپ رسانده و مدعي شده است:"..... برخي از اعضاي حزب اعتماد ملي در محافلي تاکيد کرده اند که اگر در هفته آخر منتهي به انتخابات متقاعد شوند که کروبي راي ندارد براي وادارکردن او به کناره گيري به نفع موسوي بطور دستجمعي استعفا خواهند داد."
کيهان سپس وعده داده است که در روزهاي آينده ، "بخشهاي مهمتري از فتنه اطرافيان کروبي را که اين روزها سخت توسط جماعتي خطرناک احاطه شده، " بازگو کند.
اين روزنامه در ادامه اخبار ستون ويژه خود از اعدام "دل آرا دارابي" به جرم قتل يک زن ثروتمند 65 ساله دفاع و از "اشک تمساح براي سارقي که مقتول را با 16 ضربه چاقو کشت!" توسط "طيف گسترده اي از رسانه هاي زنجيره اي و ضدانقلاب در داخل و خارج از کشور" به شدت انتقاد کرده است.
انتهای پیام