(
امتیاز از
)
مروري بر گذشته و امروز «دانشگاه الازهر»
الازهر به عنوان يکي از پايگاههاي علمي و فرهنگي جهان اسلام از هزار سال پيش تاکنون در بسياري از امور و قضاياي مرتبط با جهان اسلام و نشر فرهنگ اسلامي در گذشته نقش مهمي ايفا نموده است اما در ساليان اخير اين پايگاه مهم فرهنگي جهان اسلام که روزي استقلال و اعتدال آن زبانزد جهان اسلام بود تأثير گذشته خود را از دست داده است. همچنين برخي اقدامات رئيس کنوني الازهر شيخ محمد طنطاوي در مسائل سياسي و فرهنگي و صادر نمودن برخي فتاوي ديني و ديدار سال گذشته وي با رئيس رژيم صهيونيستي شيمون پرز به سرعت افول اين مرکز مهم جهان اسلام افزوده است. اين درحالي است که پيش از اين الازهر شخصيتهاي علمي متعددي همچون ابنخلدون و السيوطي و طه حسين و... را به جامعه آن دوران تقديم نمود.
الازهر، آغاز و عظمت
مسجد و دانشگاه معروف الازهر مصر، روز 24 جماديالاولي 359 هـ . ق (آوريل 970م) بعد از تصرف مصر توسط اولين خليفه فاطمي معزالدين باشه پايهگذاري گرديد و اين همزمان با سالهاي آغازين تأسيس شهر قاهره و قلعه خليفه فاطمي بود تا با اين کار قاهره مرکز خلافت فاطمي باشد. نام الازهر نيز ريشه از نام حضرت فاطمه زهرا(س) يگانه بانوي دو عالم دارد. الازهر صرفاً عبادتگاهي مهم براي قاهره نبود بلکه مسجد جامع شهر نيز بود.به علاوه اسناد مهم دولتي نيز در آن نگهداري ميشد و در شبستان و صحن آن کلاسهاي درس برگزار ميشد.
نخستينهاي تعليم و آموزش در الازهر
خلافت فاطميون يکي از شاخههاي مذهب شيعه اسماعيلي بود و انقلابيون اسماعيلي در سالهاي اول فعاليت از چنان قدرتي برخوردار نبودند که بتوانند زمام امور را در کنترل خود داشته باشند، از اينرو يک نظام عقيدتي نيرومند با سلسله مراتبي از رعايا و مبلغان به وجود آوردند تا پيروان تازه را به خود جلب کنند.
الازهر و سقوط دولت فاطمي
اما در سال 569 هـ .ق (1171 م) با سقوط دولت فاطمي و روي کار آمدن دولت ايوبي به خلافت صلاحالدين ايوبي عملاً فعاليت علمي الازهر متوقف شد . ايوبيها سعي فراواني داشتند تا تفکر مذهب اسماعيلي را حذف و اصول فقه سني شافعي را به جاي آن رسميت بخشند.براساس اصول فقه شافعي برگزاري نماز جمعه در چند مسجد مختلف يک شهر مجاز نبود به همين دليل در دوران حکومت ايوبي در الازهر نماز جمعه برگزار نگرديد.
الازهر و بازگشت به قدرت
در دوران مماليک به علم و بازسازي مراکز علمي گذشته اهميت بسياري داده شد. در اين دوره بود که اهل تصوف مورد توجه قرار گرفتند و در الازهر نفوذ پيدا کردند. در اين دوران علوم شرعي و لغوي و حديث و آداب و توحيد و منطق و علم کلام و علوم رياضي و نجوم و جبر و هندسه تدريس ميشد.
خلافت عثماني در مصر
با ورود عثمانيها به قاهره، الازهر از غارت درامان نماند ولي کمي بعد به جايگاه مهمي دست يافت و آن بدين جهت بود که استادان الازهر اعضاي برجسته فقهايي بودند که حکومت عثماني در مصر براي قضاوت طبق احکام مذاهب چهارگانه اهل سنت برگزيده بود.
افق روشن
اشغال مصر توسط قواي ناپلئون بناپارت فرانسوي در سال 1213 هـ . ق (1798 م) آغاز فصل نويني براي مصر و الازهر بود دوراني که آموزش قرون وسطايي به آموزش پيشرفته تبديل گرديد و به واسطه آشنايي با علوم اروپايي، آموزش رشتههاي غيرديني نيز پايهگذاري گرديد. در اين دوره ناپلئون براي راضي نگه داشتن علماي الازهر با جلب رضايت آنان انستيتو مصر را ايجاد نمود تا متخصصين فرانسوي نظريات فني خويش را ارائه دهند، ناپلئون بناپارت در مراسم روز ميلاد حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي (ص) شرکت نمود و درباره امور سياسي با دانشمندان به گفتوگو نشست. در سال 1299 مصر توسط قواي استعمارگر بريتانيا اشغال گرديد. شيخ محمد عبده يار ديرين سيد جمالالدين اسدآبادي که جهت آشنايي با فرهنگ ديگر ملتها از طرفداران بيداري مسلمانان در سراسر دنياي اسلام بود ظهور کرد. افکار او در جهان اسلام نفوذ بسياري داشت که سبب شد وي پس از حوادثي مقام مفتي اعظم مصر را به دست آورد که طرحهاي علمي او براي توسعه الازهر بسيار مهم قلمداد ميگردد. وي در آن زمان خواهان تنظيم برنامه درس ثابت شد که جايگزين روش پراکنده گذشته گردد و برگزاري امتحانات و آزمونها را نيز مهم قلمداد کرد.
در تاريخ 15 نوامبر 1930 ميلادي اساس و سازمان الازهر به کلي دگرگون گرديد و به يک دانشگاه امروزي تبديل شد. در سالهاي بعد دانشگاه الازهر آموزشهاي نوين علمي را از جمله تخصصهاي مختلف پزشکي و مهندسي و رياضيات و شيمي و اقتصاد و غيره را در ضمن آموزشهاي دانشگاهي خود گنجاند.
ساختار سازماني الازهر
طبق تصويب دولت در سال 1961 الازهر به عنوان مجموعهاي علمي و اسلامي مسئول حفاظت و ترويج ميراث اسلامي است و ساختار آن به شرح ذيل است: شوراي عالي الازهر متشکل از امام الازهر يا شيخ بزرگ به عنوان رئيس شورا، قائم مقام الازهر يا معروف به وکيل الازهر، رئيس دانشگاه، دبيرکل مجمع پژوهشهاي اسلامي، مشاور حقوقي، دبيرکل شوراي عالي.
سازمانهاي تحت پوشش الازهر عبارتند از:
کتابخانه: در سال 1896 م و در زمان شيخعبده تأسيس و داراي نيم ميليون نسخه کتاب و بيش از 40000 کتاب خطي نادر است که دومين کتابخانه بزرگ مصر است.
کميته فتوي: در سال 1935 ميلادي به دستور شيخ مصطفي المامقي تأسيس گرديد که متشکل از 12 متخصص در زمينه مذاهب چهارگانه فقه اهل سنت است.
مجله الازهر: نشريهاي است که فعاليتهاي الازهر از جمله فعاليتهاي تبليغي و ترويجي و ديني آن را معرفي مينمايد.
پژوهشکده علوم و تحقيقات اسلامي و مديريت عالي تحقيقات: مسئوليت اين پژوهشکده انجام تمامي امور تحقيقاتي مربوط به مباحث اسلامي و نظارت بر چاپ و نشر و تدارک کنفرانس عالي سالانه است.
اداره مرکزي مؤسسات الازهر: مسئوليت نظارت بر امور آموزش و مناطق و خدمات و اداره کل امور قرآن و خدمات به دانشجويان داخلي و خارجي را برعهده دارد.
اما دانشگاه نوين الازهر که مشتمل به 14 دانشکده است نيز در سال 1961 ميلادي تأسيس گرديد که دانشکدههاي آن عبارتند از: دانشکدههاي فقه و قانون اسلامي، الهيات اسلامي، زبان عربي، مقالات عربي و اموي، دعوت اسلامي، اقتصاد، آموزش و پرورش، زبان و ترجمه، علوم، روانشناسي، دندانپزشکي، مهندسي، کشاورزي، پزشکي. اين دانشگاه ارتباطات گستردهاي را با مراکز علمي و ديني جهان اسلام از تمامي مذاهب داراست.
الازهر و تقريب مذاهب
در نيمه نخست قرن بيستم با تلاشهاي آيتالله العظمي بروجردي و به ابتکار مرحوم علامه آقاي شيخ محمد تقي قمي و همياري علماي الازهر در رأس آنان شيخ محمد شلتوت، شيخ آن زمان الازهر در سال 1327 هجري شمسي مرکزي به نام دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه تأسيس گرديد که همان موقع مجلهاي را به نام رسالة الاسلام منتشر مينمود که به طور مطلق بهترين مجله عصور اسلامي است چرا که بزرگترين علماي همه مذاهب اسلامي در آن قلم ميزدند، اين مرکز با پشتکار علامه شيخ محمد تقي قمي و همياري علماي الازهر خدمات فراواني را در راستاي تقريب مذاهب اسلام تقديم نمود و سالها کار خود را ادامه داد تا اينکه به دلايل سياسي از ميان رفت که در سالهاي اخير برخي فعاليتهاي خود را از سر گرفته است.
نقش سياسي الازهر
نقش سياسي الازهر تا قبل از آغاز دهه هشتاد ميلادي انکارناپذير است.
به زعم مورخان، الازهر و علماي آن نقش مهمي را در مبارزه و مطالبه حقوق مردم مصر از حاکمان سلسله آسيايي مماليک برجي در مصر داشتند. الازهر در زمان استعمار فرانسه و هجوم ناپلئون به مصر در خط مقدم مبارزه بود. بناپارت براي انتقام، الازهر را به توپ بست. همچنين نقش انکارناپذير دانشجويان الازهر در مبارزه با استعمار فرانسه در تاريخ با قتل کليبر معاون ناپلئون توسط سليمانالجلي دانشجوي الازهر ماندگار گرديد.
اين نقش سياسي در دوران مقاومت مردم مصر بر ضد استعمارگران انگليسي و انقلاب 1919 و انقلاب جمال عبدالناصر در سال 1952 نيز نمايان بود. همچنين که عبدالناصر سخنراني مشهور خود بر ضد انگلستان و امريکا و فرانسه را در جنگ 1956 از منبر الازهر انجام داد.
شيوخ الازهر در تاريخ سياسي مصر نقش مهمي را ايفا مينمودند و فتواهاي سياسي آنان بسياري از مجاري امور در مصر را تغيير دادند يکي از مهمترين فتاوي الازهر حکم جهادي بود که علماي الازهر مصر در سال 1947 در مورد قضيه فلسطين و اشغالگران صهيونيستي دادند. همچنين اينکه بسياري از گروههاي جهادي و اسلامگرا از بطن الازهر به جامعه وارد گشتند.اما بعد از سرکار آمدن عبدالناصر وي تلاشهايي را براي کم کردن نقش الازهر آغاز نمود و به موجب قانون انتخاب رئيس (شيخ) و قائم مقام الازهر را برعهده رئيس جمهور گذارد. وي همچنين با تعيين وزير شئون الازهر شيخ آن را ضعيف نمود و تمام اموال اوقاف الازهر را به نفع دولت مصادره کرد و شيخ الازهر را تبديل به يک کارمند دولتي نمود. از اين زمان بود که نقش سياسي الازهر به طور کامل به سمت افول رفت. متأسفانه در سالهاي بعد شاهد بوديم شيوخالازهر با تأييد اعمال اشتباه دولت مصر از جمله معاهده صلح با رژيم صهيونيستي بيش از پيش نقش اين نماد علمي با آن سابقه مبارزه را به سراشيبي سقوط سوق دادند. امروز الازهر ديگر آن نقش مهم را در قضاياي مربوط به جهان اسلام ندارد.
انتهای پیام