( 0. امتیاز از )


این کتاب در یک مقدمه، شش فصل و یک خاتمه ارائه شده است. فصل اول را به حکومت جور از نگاه روایات اختصاص دارد. از آنجایی که بحث امامت نیز از بحث‌های مهم در حکومت و ولایت است، ابتدا بررسی مختصری در زمینه‌ی امامت انجام گرفته و سپس از آن روایاتی را که در زمینه‌ی حکومت‌های جور و پادشاهان وارد شده است در ده بند دسته‌بندی شده است. برخی از ورود به حریم حکومت جور به شدت نهی کرده‌اند ولی بعضی از روایات دیگر، افراد شاخص را به حضور در دربار و پذیرفتن ولایت تشویق نموده‌اند. با بررسی رفتار ائمه در مقابل حاکمان جائر نیز می‌توان به نحوه‌ی برخورد آن بزرگواران با حاکمان زمان پی برد که سه مورد مشخص: رفتار حضرت علی‌(ع) با خلفا، رفتار امام صادق‌(ع) و رفتار امام رضا‌(ع) با حاکمان زمان خود را به صورت مختصر بررسی شده است.

در فصل دوم به بررسی اوضاع زمان آل‌بویه و نقش علما در این زمان پرداخته شده که از دغدغه‌های اصلی این دوره، تحکیم پایه‌های امامت و تبیین موضوع غیبت امام دوازدهم‌(ع) می‌باشد. در چنین وضعیتی علمای آن دوره از موضوع حکومت جور نیز غافل نبوده و دیدگاه خود و وظیفه‌ی مردم را بیان کرده‌اند.

در اواخر این دوره شیخ طوسی معتقد است افرادی که توانایی انجام کار دارند باید خود را در معرض پذیرش ولایت از سوی حاکم جائر قرار دهند. در تمام این حکومت، جور به معنای مشروع یا نامشروع بودن اصل نظام سیاسی مطرح است.

در فصل سوم، با زوال عباسیان و ظهور مغولان و ایلخانیان دوره‌ی جدیدی از ارتباط علما با حاکمان شروع می‌شود. گرچه انتظار این است که علما در مقابل حاکمان غیر مسلمان بایستند، اما با تلقی خاصی که از عدل و جور به وجود آمد، به خصوص نزد سید بن طاووس، علما به استقبال مغولان شتافتند و از آمدن آنان استقبال کردند. زیرا این مورد پیشگویی حضرت امیرالمؤمنین‌(ع) بود. اینجا دیگر موضوع اصل نظام سیاسی مطرح نیست، بلکه جور و ظلم در عمل و فشار بر شیعیان باعث شد تا علمای وقت، حاکم کافر را بر حاکم مسلمان ترجیح دهند؛ حاکم مسلمانی که هم در اصل نظام غیرمشروع بود و هم در عملکرد ظالم. از مهم‌ترین نتایج ارتباط علما در این دوره گرایش حاکمان مغول به اسلام بوده است.

در فصل چهارم بحث شده است که با ظهور صفویه، کم کم شیعه و تشیع از انزوا خارج گردید و در حالی که بیشتر مردم ایران سنی مذهب بودند، شیعه‌ی اثنا عشری از سوی شاه اسماعیل بنیانگذار سلسله‌ی صفوی، مذهب رسمی اعلام گردید. از این زمان حیات علمی و سیاسی و اجتماعی علما و مردم وارد مرحله‌ای تازه گردید و احکام خاصی نیز در رابطه با حاکمان صادر شد. در دوره‌ی اول و با ظهور آل‌بویه، علما با حاکمان شیعه مذهب مواجه شدند و در دوره‌ی بعدی با حاکمان کافر روبه‌رو شدند و پس از آن مجدداً با حاکمان شیعه مذهب ارتباط برقرار کردند. در این دوره رابطه‌ی علما با امرا گسترش خاصی پیدا کرد و مظاهر شیعی نیز از اهمیت خاصی برخوردار گردید.

در فصل پنجم، رابطه‌ی علما و نحوه‌ی تلقی آنها از حاکمان قاجار، ویژگی این دوران و ورود ایران به عصر نو و فضایی جدید از روابط سیاسی و اجتماعی، اعم از داخلی و خارجی بررسی می‌شود. در زمان فتحعلی شاه اذن به سلطان مطرح گردید البته صاحب جواهر نیز معتقد است همه‌ی امور باید در دست فقیه باشد. در عین حال بر این نکته نیز اعتقاد داشت که فقیه می‌تواند آن را به سلطان واگذار نماید. اما مهم‌ترین واقعه‌ی این زمان جنبش مشروطیت بود که توانست اختیارات سلطان را محدود نماید.

در فصل ششم، یعنی دوره‌ی مشروطیت، دیدگاه‌های بعضی از علمای این دوره مورد بررسی قرار می‌گیرد. ویژگی مهم این دوره که در پایان آن قرار دارد، با ظهور فقیه مبارز و مجاهد، امام خمینی، مخالفت با سلطان در عمل و نظر توأمان می‌گردد. اگر در دوره‌های قبل مخالفت بیشتر از جنبه‌ی نظری بود، امام خمینی(ره) سلطنت را با مبانی اسلام در تضاد دانست و با اعتقاد بر ولایت مطلقه‌ی فقیه آن را برانداخت و حکومت اسلامی تأسیس کرد.
 
 
کتاب تحول مفهوم حاکم جائر در فقه سیاسی شیعه به قلم محمدرضا احمدی طالشیان در 408 صفحه با شمارگان هزار نسخه برای نخستین بار در سال جاری از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد./ن601



 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر