معصومیت از دست رفته
صدای شیعه: کشش و علاقه بین دو جنس مخالف از دیرباز وجود داشته است، نوع خلقت انسانها که خداوند آنها را زوج آفریده؛ یعنی آنکه زن و مرد به یکدیگر نیاز دارند و در کنار هم تکمیل میشوند. نوع ابراز این علاقه طی سالهای متمادی دچار تغییر و تحول شده است. دوست داشتنهای پنهانی در بین جزوهها و کتابهای درسی، کمکم جای خود را به شماره گرفتن یا شماره دادن به فرد مورد نظر و دگرگونی از حالت حقیقی به مجازی، نوشتن از دلتنگی در وبلاگهای شخصی، پیدا کردن آیدی شخصی در فضاهای مجازی داده و اکنون فهماندن این علاقه در کانالهای مجازی تحت عنوان «کراش یاب» شده است. کراش پدیدهای جدید است که بهواقع میتوان از آن بهعنوان یکی از عوامل مخرب وجهه ازدواج و البته آشناییهای قبل از آن یاد کرد. اگر سن خیلی از این افرادی که وارد چنین مسائلی میشوند و کراشیابی را راهی برای نیل به امیال خود مییابند قد نمیدهد، قطعا پدران و مادران آنها به خوبی بهیاد دارند که پیوند بین پسر و دختر در قالب رسمورسوماتی صورت میگیرد و قبح و شرایط خاص و قابل احترامی وجود دارد. اینگونه نیست که با عملی که بیشتر شبیه یک بازی مضحک است هدف وصال و ازدواج را در سر بپرورانیم لذا امید میرود ابتدا از کانون خانوادهها و سپس توسط نهادهای فرهنگی و اجتماعی تعمیق و تفکر ویژهای در اینباره صورت بگیرد چراکه رسوخ چنین اندیشه و عملی در سطوح علمی و دانشگاهی شبهه بیاهمیت بودن و نگاههای سهلانگارانه به آن را رد و بر اهمیت آن میافزاید که باید هرچه سریعتر و منطقیتر نسبت به آن واکنش نشان داد.
با یکی از همین افرادی که با سرچ در اسامی یک گروه تلگرامی عاشق یک عکس شده است گفتوگو کردهایم. او میگوید: «همه برای من جذابیت دارند، همه یعنی جنس مخالف من، در گروههای بسیاری عضو هستم و سوای اینها تلگرام هم برای من سوژهیاب خوبی است، نه اینکه همه را برای اینکه همسرم شوند دوست داشته باشم اما بعضی وقتها بعضیها را جور دیگری دوست دارم، آنقدر که ترجیح میدهم برای او دور خیلی چیزها را خط بکشم و خیلی از همین دوست داشتنیها را نبینم. به قول معروف روی بعضیها کراش دارم. چندوقت پیش داخل یک گروه تلگرامی و لیست اعضا، یک عکس توجهم را جلب کرد، سوای آن این فرد را در دانشگاه هم میدیدم اما هیچوقت به او نگفتهام که دوستش دارم اما دوستش دارم و نمیداند. چون اگر بفهمد کراش از بین میرود و وارد فاز جدیدی میشود که من این را نمیخواهم. من با فکر این آدم خوش هستم، البته دلایلی دارم، این حس جدید و جالب است، اینکه یک نفر نداند دوستش داری و برای سرگرمی هم بین دوستان اشارهای به برخی ویژگیهای او بکنی، این چیز جالب و نویی است و من هم دوست دارم آن را تجربه کنم.»
دکتر امیرمحمد شهسوارانی، روانشناس و جامعهشناس در اینباره میگوید: «ارتباط بین دو جنس مخالف به موازات توسعه شبکههای مجازی تغییر کرده است. شاید تا چندی پیش میتوانستیم فضای حقیقی را از فضای مجازی جدا کنیم اما اکنون دیوار بین این دو فضا برداشته شده و درهم تنیدهاند و ممکن است باتوجه به اینکه هر دو سه سال حجم علم دو برابر میشود تا سال 1400 مفهومی به نام فضای مجازی و حقیقی به صورت جداگانه نداشته باشیم و همه فضای زندگی شوند. امروز با یکسری پدیدههای انفجار اطلاعاتی مواجه هستیم که منجر به یکسری اتفاقات عجیب و غریب میشود که در گام نخست با یک واکنش و مقاومت نسبت به آنها از سوی افراد روبهرو هستیم. یکی از این اتفاقات «کراش داشتن» یا «کراش یاب» است. باید ذکر شود که ارتباطات ما به دو شکل رسمی و مکتوب و غیررسمی و غیرمکتوب است که این بخش جزء زبان محاورهای محسوب میشود؛ در ایران کلماتی چون «آنتن دادن، نخ دادن یا چراغ دادن» ادبیاتی که میتوان گفت از دهههای 70 به بعد در بین جوانان رایج شد. در واقع این کلمات ابزاری برای مخفی کردن فرد شده است. کراش داشتن در زبان انگلیسی به معنای کشش و علاقه به کسی است.» در زبان فارسی کراش داشتن به این معناست که فرد مقابل از این عشق و علاقه خبر ندارد و در واقع دوست داشتن یکطرفه است.
فردی که گوینده از او خوشش میآید، بهطور معمول غیر همجنس است و فرد خبر ندارد. وقتی فرد مطلع شود این دیگر کراش نیست. اتفاقی که در بین دانشگاهیان باب شده است اینکه افراد به یک کانالی تبدیل شدهاند و کسانی که میدانند فرد مورد نظرشان در آن کانال عضو است، پیغامی سربسته و گاهی حتی با بردن اسم در کانال گذاشته میشود. «کسی که اسمت فلانه و در ترم فلانی، اون روز لباس رنگی پوشیده بودی و فلان کار رو کردی من به تو کراش دارم.» و چون پیام با آیدی فرد ذکر میشود، فرد دوست دارد که فرد موردنظر از این طریق در جریان قرار بگیرد و اگر فرد به کسی دیگر علاقهای نداشت، در فضای مجازی یا حقیقی در صورت به تفاهم رسیدن یک رابطه را آغاز کنند.
نمیتوان گفت که ابراز علاقه بین دختر و پسر وجود نداشته بلکه شکل آن تغییر کرده و در عصر حاضر در کانال این چنینی، فضایی را برای ابراز علاقههای مدرن ایجاد کرده است اما اینکه این شکل از علاقهها در صورتی که هر دو طرف مطلع شوند به ازدواج ختم میشود یا خیر، و آیا اگر خانوادهای تشکیل شود موفق خواهد بود، سوالی است بیجواب که تحقیقاتی در این باره صورت نگرفته است اما آنچه قابل فهم و مشخص است اینکه دوست داشتن بین دو جنس از نامهنگاریهای سنتی به فضای مجازی تغییر کرده است ولی این تنها یک سطح ساده از قضیه را نشان میدهد چراکه اگر در محله یا حتی محیط دانشگاهی کسی به دیگری علاقهمند میشد و قصد ابراز آن را داشت، فرد از مدتی قبل در پی پیدا کردن اطلاعات و جستوجو کردن تاریخچه فرد برمیآمد اما ابراز علاقههایی که بدون شناخت و تنها با یک بار نگاه در یک واحد درسی یا یک ترم میهمان شدن در دانشگاهی اتفاق میافتد نمیتوان گفت علاقهای محکم و وفادارانه برای رسیدن به یک خانه مشترک است.
دکتر شهسوارانی با اشاره به این موضوع که از هر تهدید باید یک فرصت ساخت میگوید: «براساس آیه 216 سوره بقره، «جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد؛ در حالى که برایتان ناخوشایند است. چهبسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شر شما در آن است و خدا مى داند، و شما نمى دانید.»
اگر مقاومت نشان دهیم و با موضعگیری و خشونت برخورد کنیم، جوان از دست ما خارج میشود و به لایههای مخفی اجتماعی کشیده میشود و به تعاملاتی تن میدهد که بعضا هزینه بر است. بهتر است مهارتهای همسرگزینی و چارچوبهای اخلاقی را به صورت سیستماتیک و سواد رسانهای را به آنها آموزش دهیم. آنگاه میتوانند راه درست را جوانان خود پیدا کنند. همچنین والدین و پژوهشگران باید به این درک برسند که ما در نسل روبهرشد نوجوانان و جوانان زندگی میکنیم، نه آنها در زمان ما، پس نمیتوانیم آنها را با زمان خود مقایسه کنیم. الان زمان حال است و باید با مقتضیات زمان حال پیش برویم. اطلاعات درخصوص این پدیدهها باید از طریق نهادهای علمی و دانشگاهی در زمان کوتاه انجام شود چراکه زمان زیادی نداریم و ممکن است در سال دیگر شاهد محتوای دیگری باشیم.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام