آغازجنگ سرد بين ايران وامريکا
روز يکشنبه، بازرسان آژانس بينالمللى انرژى اتمى براى اولين بار در رابطه با تاسيسات جديد و بحثبرانگيز غنى سازى اورانيوم که در قم ساخته شده است، بازديد کردند. ساخت اين مرکز پنهانى بوده است ولى وجود اين محل ماه قبل آشکار شد.
هر چند يافتههاى اين گروه تا چند هفته قابل انتظار و پيشبينى نيست، اما بعيد است که آنها بتوانند کشف و ثابت کنند که ايران قصد ساخت سلاح اتمى را دارد.
بنا به گزارشهاى رسيده از واشنگتن ايران از زمانى که امريکا به وجود چنين تاسيساتى پى برد يک ماه زمان داشت تا بتواند هرآنچه را که در ارتباط با ساخت سلاح هستهاى در اين تاسياست وجود داشت را خارج کند، اما سازمانهاى اطلاعاتى امريکا بر اين باورند که اين تاسيسات هنوز به مرحله بهرهبردارى نرسيده است و قابليت اين را ندارد که بتواند سلاحهاى هستهاى توليد کند. (اين درحالى است که اين تاسيسات به صورت محرمانه ساخته شده است و با بسيار هوشيارانه به گونهاى است که مىتواند حملات هوايى را تحمل کند.)
اما بازرسى از قم تنها بخشى از گفتوگوهاى ايران با قدرتهاى غربى و روسيه و چين در تاريخ اول اکتبر در ژنو بود. ساير موارد به توافق براى انتقال اورانيوم غنى شده ايران به خارج از کشور براى تبديل آن به سوخت مورد نياز براى رآکتور تهران است که همچنان به صورت يک معما باقى مانده است.
اکنون رهبران ايران از پذيرش اين توافقنامه طفره مىروند. اين توافقنامه تنها به عنوان آغازى براى ادامه مذاکرات در ارتباط با برنامه هستهاى ايران قلمداد مىشود. (درحالى که اين انتقال ميزان اورانيوم ذخيره شده در ايران را کاهش مىدهد، برنامه غنى سازى اورانيوم تهران را تغيير نمىدهد و يا حتى هيچ بازدارندگىاى در ارتباط با چرخش برنامه هستهاى ايران به سمت سلاحهاى هستهاى ندارد).
معامله پيشنهاد شده به عنوان يک تاکتيک از سوى ايران قلمداد مىشود چرا که به نظر مىرسد که منعکس کننده پذيرش اين تاکتيک توسط غرب در ارتباط با برنامه غنى سازى اورانيوم باشد. از همه اينها گذشته اورانيومى را که روسيه قرار است تا 19.75 درصد غنى کند همان اورانيومى است که ايران با وجود تمام فشارهاى سازمان ملل غنى کرده است و توسط رهبران اسرائيل که اصرار داشتند ايران بايد به هيچ وجه غنى سازى انجام ندهد مورد انتقاد قرار گرفته بود. همچنان، آژانس بينالمللى انرژى هستهاى اعلام کرده بود تا به اين توافقنامه تا روز جمعه پاسخ بدهد، ايران به سادگى اجازه داد تا اين زمان بگذرد و اعلام کرد که در آيندهاى نزديک طى هفته جارى به اين توافقنامه پاسخ خواهد داد.
چرا تاخير؟ شايد رهبران ايران به سادگى سياست مخاطره کردن را در ارتباط با انتقال اورانيوم و يا حتى ميزان اين انتقال را مىپذيرند.
پذيرش ايران براى مذاکره در واقع خط قرمز ايرانىها را در مقابل غرب تغيير مىدهد. نه تنها ايران با تغيير موضع خود مذاکره با امريکا را در حاشيه نشست ژنو برد بلکه روند مذاکرات به سمت خواستههاى آنها پيش رفت. اين درحالى است که جورج بوش، رئيسجمهور سابق امريکا، اصرار داشت که ايران اجازه ندارد که به تکنولوژى غنى سازى اورانيوم دست پيدا کند، اما مذاکرات امروز روى اين مساله متمرکز نيست که آيا ايران بايد تکنولوژى غنى سازى اورانيوم را داشته باشد يا خير بلکه تمرکز اين مذاکرات بر روى چگونگى استفاده از اورانيوم ذخيره شده توسط ايران است.
انتقال اورانيوم ايران به روسيه براى غنى سازى بيشتر مىتواند همان چيزى باشد که ايران مىخواهد. امروز دولت احمدىنژاد بيش از هر زمان ديگرى به مذاکره با غرب نياز دارد. با توجه به چالشهايى که وى در ارتباط با دوران بعد از انتخابات با آن مواجه شده است، جايگاه بينالمللى دولت مىتواند با اين توافقنامه جايگاه خود را مستحکم کند.
اگر عدم موفقيت در مذاکرات با غرب، به تحريمهاى بيشتر منجر شود، اداره حکومت با مشکلات بيشترى مواجه خواهد شد.
پاسخ به توافقنامه هستهاى مىتواند آزمون مهمى در جهت نظام ايران باشد چراکه درحالى که استراتژى اين کشور خواستار رد اين مساله است، خواستههاى واقعگرايانه اين کشور مىتواند بهترين گزينه براى پذيرش اين توافقنامه باشد. اگر ايران نتواند در ارتباط با مساله کوچکى همچون تامين سوخت رآکتور تهران به نتيجه نرسد، آن زمان اميد زيادى براى رسيدن به يک تفاهم واقعگرايانه ميان ايران و امريکا در ارتباط با بخش وسيعترى از برنامه هستهاى ايران، مساله عراق، لبنان و درگيرى اسرائيل و فلسطين وجود نخواهد داشت. بنابراين، درحالى که اين تفاهمنامه کمى بيش از يک مکانيزم اعتماد است،عدم موفقيت آن به معناى آغاز يک جنگ سرد بين ايران امريکاست و حاوى اين پيام است که خاورميانه بيش از اين روى آرامش نخواهد ديد.
مترجم : آرزو ديلمقانى
انتهای پیام