( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: گردهمایی مروجان و فعالان نهج‌البلاغه با حضور اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و فعالان حوزه نهج‌البلاغه در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد. آیت‌الله دین‌پرور در این گردهمایی با بیان مطالب خود پرداخت و عنوان کرد: نهج‌البلاغه یک کتاب شناسنامه‌دار و یک کتابی است که طی هزار سال گذشته مورد قبول واقع شده است. این کتاب در طول قرن‌ها به عنوانی اثری شناخته‌شده که به واسطه یک محدث، ادیب و فقیه برجسته با دقتی وافر در نقل حدیث گردآوری شده است.

وی ادامه داد: تا قرن ششم هیچ کسی در صحت این متاب تردید نکرد. بعد از گذشت سیصدسال از تالیف نهج‌البلاغه برای نخستین‌بار «ابن خلّکان» در کتاب «وفیات الاعیان» در عباراتی غیر تحقیقی بیان می‌کند: بعضی می‌گویند نهج‌البلاغه را سیدمرتضی جمع کرد و برخی می‌گویند سیدرضی جمع کرده، برخی نیز می‌گویند که سیدرضی از خودش این کتاب را درست کرده است. ببینید این عبارات چقدر غیرتحقیقی است. باید مشخص می‌کرد این «بعضی افراد» چه کسانی هستند. این چند عبارت منشأ اشکالاتی شد که قرن به قرن تکرار شد.

دین‌پرور افزود: نهج‌البلاغه کتابی است که یک اثر ویژه در دنیا دارد. در سال 82 خبری در رسانه‌ها منتشر شد که عهدنامه امیرالمومنین(ع) در سازمان ملل به ثبت رسمی رسیده است. در آن زمان محمدجواد ظریف در سازمان ملل بود. ما مسئله را از ایشان جویا شدیم و ایشان گفت که نه، این موضوع صحت ندارد. اما ایشان گفت: در سال 2002 گزارشی در مورد توسعه انسانی جامعه عرب در سازمان ملل منتشر شد. در برخی فصول گزارش برخی از بیان بزرگان به عنوان سوابق تاریخی موضوعات مطروحه درج شده بود. در بخش زمامداری، بخشی از فرمان علی(ع) به مالک اشتر منتشر شده بود.

وی خاطرنشان کرد: نهج‌البلاغه یک حقیقت علمی است و منشوری است که نیاز به سند ندارد. این متن هر جا مطرح شود جای خودش را باز می‌کند. علت مخالفت با این کتاب این است که این منشور هر جا برود ماهیت حکومت‌های وابسته به استعمار را زیر سوال می‌برد. نهج‌البلاغه در دنیای امروز جایگاه مهم اجتماعی و سیاسی دارد. متاسفانه دانشگاه‌های دنیا متوجه این حقیقت هستند و درصددند این کتاب را از درجه اعتبار ساقط کنند. در سال 70 یکی از علمای شیعه به من گفت که مدرک دکتری نهج‌البلاغه از انگستان دارد. او گفت استادش او را وادار کرده است طوری رساله خود را بنویسد که در صحت انتساب نهج‌البلاغه به علی(ع) تشکیک کند.

در ادامه نشست حجت‌الاسلام مهدوی کنی به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت و عنوان کرد: امام علی(ع) در خطبه 187 در وصف خود می‌فرمایند: «إِنَّمَا مَثَلِي بَيْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِي الظُّلْمَةِ يَسْتَضِيءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا؛ همانا من در ميان شما چونان چراغ درخشنده در تاريکى هستم، که هر کس به آن روى مى‌آورد از نورش بهره‌مند مى‌گردد.» همچنین در خطبه 189 می‌فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي؛ اى مردم از من بپرسيد پيش از آنکه مرا نيابيد.» ما که مخاطب کلمات علی(ع) هستیم باید پیش از اینکه این فرصتی که در اختیارمان هست را از دست بدهیم قدر آن را بدانیم. متاسفانه این کلمات در میان ما غریب است و خود امیرالمومنین(ع) نیز غریب غریبان هستند.

وی ادامه داد: باید به این سوال پاسخ داد که با وجود اینکه حجم زیادی از کلمات علی(ع) در دیگر منابع ذکر شده است چرا ما روی نهج‌البلاغه تاکید و تکیه می‌کنیم؟ اگر ما به این سوال پاسخ بدهیم اهمیت نهج‌البلاغه در میان کلمات اهل بیت(ع) روشن خواهد شد. در میان تمام کلمات اهل بیت(ع) کلمات امام علی(ع) جایگاه ویژه دارد. منتخب بیانات ایشان در حوزه فصاحت و بلاغت که یک تاثیرگذاری عمیق در آن نهفته است، این کتاب را به منبع اصلی پس از قرآن تبدیل کرده است.

وی در پایان گفت: مانند آنچه در مورد قرآن کریم بیان شده است، هم خواندن این کلمات می‌تواند اثر داشته باشد و هم عمل به آنها. برای گرامی داشتن محتوا، پرداختن به الفاظ هم موضوعیت دارد. اما نباید تنها به این بسنده کرد و باید در مورد زیستن در فضای نهج‌البلاغه هم کار شود. باید اندیشید که چه کنیم نهج‌البلاغه در فضای زندگی مردم تجلی پیدا کند و به آن اهمیت داده شود. این مسئله هم به خلاقیت و هم به ابزار روز نیازمند است.

در پایان نشست سیدمجتبی عزیزی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: امام علی(ع) در خطبه 149 می‌فرمایند: «غدا ترون ايامي و يکشف لکم عن سرائري؛ فردا قدر روزگار مرا در می‌یابید، و راز درونم آشکار خواهد شد». علی(ع) مرد آینده بشریت است. شناخت کلام او مانند شناخت خود او به سهولت به دست نمی‌آید. خود ایشان در این عبارت می‌فرمایند فردای بشریت مرا خواهد شناخت.

وی ادامه داد: در باب جایگاه نهج‌البلاغه کثرت مواجهه به این کتاب امری است که شارحان نهج‌البلاغه را به تعجب آورده است. سیدرضی این کتاب را نه به عنوان کتاب حدیثی بلکه به عنوان گزیده بلاغی جمع‌آوری کرده است. اما چرا محتوای نهج‌البلاغه بر بحث ادبی آن غلبه کرد؟ به نظر می‌رسد این امر به دلیل یک تدبیر از ناحیه امیرالمومنین(ع) است. حضرت هرگاه مخاطب عام داشتند با فصاحت و بلاغت سخن می‌گفتند. کلمات ایشان در نهج‌البلاغه مانند خطبه حضرت فاطمه(س) در کوفه و خطبه امام سجاد(ع) در شام و خطبه سیدالشهداء(ع) در منا است.

وی ادامه داد: لذا اهل بیت(ع) هرگاه مخاطب عام داشتند فصیح و بلیغ سخن می‌گفتند. از طرف دیگر هرگاه مخاطب عام باشد، باید به مهمات امور جامعه پرداخت؛ لذا در نهج‌البلاغه مسئله آموزش احکام خیلی کم مشاهده می‌شود و غالبا مسائل و امور کلی مورد نیاز جامعه بیان شده است. این می‌شود که ما هرچه نیاز داریم را در نهج‌البلاغه می‌یابیم و راه‌های نجات جامعه اسلامی در آن مطرح شده است.

منبع: ایکنا


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر