تأثیر فعالیتهای شیعهستیزانه وهابیت بر روابط تاجیکستان و ایران
صدای شیعه: حجتالاسلام جعفر مرادی (عضو هیأت علمی آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی): پس از جنگهای خونینی که میان گروههای سلفی و نهضت اسلامی تاجیکستان از یک سو و دولت سکولار این کشور از سوی دیگر ایجاد شد، کشوری که به جنگ ملاهای وهابی با دولت موسوم است، اندک اندک هیأت حاکمه این کشور روابط فرهنگی و حتی سیاسی خود با ایران را تقلیل داده و ایران را در موضعگیریهای سیاسی خود از کشوری برادر و همنژاد به کشوری متخاصم تبدیل کردند.
البته از مدتها قبل (از دهه هفتاد شمسی) نیز عدهای از تاجران چمدانی تاجیک در بازارهای ایران به دام گروههای وهابی افتاده و با وعده یادگیری قرآن کریم و با طمع دریافت دستمزدهایی بیش از سود تجارتشان، جذب مدارس غیرقانونی تندرو در بخشهایی از ایران شده بودند، مدارسی که توسط غیرشیعیان در برخی نقاط کشورمان برپا شده بود.
این افراد در بازگشت به کشور خود بساط تعلیمات تکفیری را پهن کرده و به نام فارغالتحصیلان زاهدان یا تحصیلکردگان ایران به فعالیتهای مسمومی اشتغال یافتند و ای بسا افراد دیگری که با دختران تاجیک ازدواج کرده و به بهانههای خانوادگی ارتباطات مسموم و مداومی را با این کشور آغاز کردند، این همان روشی است که تروریستهای خارجی در سوریه از آن استفاده کرده و زمینه ارتباط خارجیان با مردم این کشور و سپس ناامنی را فراهم ساختند.
این اتفاقات بهانهای برای ایجاد موج ناجوانمردانهای از تبلیغات شیعهستیزانه و ایرانهراسانه در این کشور دور افتاده از فرهنگ ایرانی شده است، تا بدانجا که دولت سکولار این کشور نیز افراد و اتباع خود حتی کسانی که از مجاری رسمی در ایران تحصیل کردهاند را با برچسب «تروریست» تحت فشار قرار میدهد و دو ملت فهیم و فرهیخته ایرانی و تاجیک را از هم دور میسازد.
البته مسئولان سیاسی دولت تاجیکستان و اتاقهای فکر این دولت طبعاً به خوبی واقف هستند که نزدیک شدن به عربستان سعودی که پدرخوانده تروریستهای جهان و کشوری است که زادگاه و بستر خیزش تفکرات وهابی بوده و اصلیترین مروج آن است، با ادعای هراس از نفوذ تفکرات تروریستی در کشورشان قابل جمع نیست و عقلای ایران و قوم تاجیک میفهمند که نمیتوان شعار گریزان بودن از تروریسم و به بهانه آن، کاستن از مراودات فرهنگی با ایران را با ارتباط با این معدن شرارت و فتنه در جهان گرد هم آورد!
در این راستا چند اقدام فرهنگی ضروری به نظر میرسد:
ضرورت دارد متولیان فرهنگی از جمله سازمان ارتباطات اسلامی، جامعه المصطفی العالمیه، وزارت خارجه، مجمع جهانی اهل بیت، معاونت فرهنگی سپاه قدس، آستان قدس رضوی و نهادهای مستقل فرهنگی گرههای ایجاد شده در رابطه دو ملت ایران و تاجیک را بگشایند.
در مذاکرات با دولت این کشور نسبت به فعالیتهای عامدانهای که منجر به ایجاد شکاف فرهنگی بین دو ملت میشود، هشدار داده شود مانند پخش 45 دقیقه فیلم ضد ایرانی که ملت بزرگ ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکرد و متأسفانه دقیقاً همزمان با دیدار دکتر ظریف وزیر خارجه ایران در ماه گذشته از این کشور در تلویزیون این کشور پخش شد.
باید طرف تاجیک تغافل را به کنار نهاده و درک کند که کانونهای تبلیغ وهابیت در ایران که در دهههای هفتاد و هشتاد شمسی برخی بازرگانان و اتباع تاجیک را تحت تأثیر قرار دادهاند، ارتباطی با دولت و نظام مقدس اسلامی نداشتهاند و برخورد شایستهای با این جریان در ایران شده و خواهد شد.
جریانهایی که بر تفکرات تکفیری در تاجیکستان تأثیر گذاشتهاند، هرگز از طرف مراکز علمی دانشگاهی و حوزوی رسمی ایران مورد حمایت نبودهاند.
همچنین دولتمردان ایرانی باید توجه داشته باشند که گروههای سلفی و تندرو، لزوماً به دلیل انتساب به اسلامگرایی، هم افق و در راستای اهداف انقلاب اسلامی نیستند. چه بسا دولتی سکولار و لائیک که به دلیل عمل اجتماعی آزادانه، (با تمام اشکالاتش) از دولت سلفی و وهابی مفیدتر باشد! همچنان که بدون شک حکومت السیسی در مصر برای اقلیت های مصر از حکومت سلفی محمدمرسی به مراتب بهتر عمل میکند.
باید به طرف تاجیک تفهیم کرد که ایجاد شکاف قومیتی در منطقه نه به نفع اهداف حکومت سکولارها در تاجیکستان و نه به نفع ملت بزرگ ایران بلکه فقط و فقط در راستای اهداف رژیم صهیونیستی است که سیاستهای منطقهایاش را سعودیها دنبال و اجرا میکنند. ایجاد دعوای برادری به خاطر نارضایتی یا رشوه از سوی بیگانگان نمیتواند خیرخواهانه باشد.
تبلیغات ضد ایرانی در آن کشور و اقداماتی مانند اعمال فشار بر تاجیکهایی که در ایران هستند و نیز وابستگان آنها، تبدیل یک سوءتفاهم فرهنگی به یک مسأله امنیتی و سیاسی و حاد کردن مسألهای عادی است! طبعاً نمیتوان این توجیه را پذیرفت که عدهای برای جذب سرمایههای سعودیها چنین تعاملی با ما داشته باشند. هیچ برادری از برادرفروشی به طمع خرسندی بیگانه خیر نمیبیند.
ایران انتظار ندارد واژگان تکفیری در کشور تاجیکستان که توسط تحصیلکردگان سعودی در افواه و السنه مردم جای گرفته و به راحتی تعابیری مانند مشرک و کافر را درباره ایرانیان به کار میبرند، مورد بیتوجهی یا حمایت عملی هیات حاکمه قرار گیرد. بسیار باید دقت کرد که همواره چنین بوده که گروههای تکفیری قبل از ایجاد بحرانهای اجتماعی تروریستی، ارتکازات زبانی و ذهنی مردم را دستکاری و دچار تغییر میکنند.
شایسته است دولت تاجیکستان برای خنثیسازی تبلیغات ایرانستیزانه در تاجیکستان که توسط افراد تحصیل کرده در سعودی ترویج میشود اقدامات عملی موثری انجام دهد.
به طرف تاجیک باید تذکر داد که برخوردهای سلبی و خشن با تاجیکهایی که به صورت قانونی و رسمی وارد ایران شدهاند را کنار بگذارد. عمده این افراد که درصدد درمان، تجارت، گردشگری و بعضاً در حال تحصیل در مراکز دانشگاهی ایران هستند، همان دیدگاههایی را تجربه میکنند که ایرانیان درباره تاجیکها دارند! در ایران تاجیکها چیزی جز احترام و تکریم را نسبت به خود نمیبینند.
البته تاکنون اقدامات دولت تاجیک برآورنده هدف آنها نبوده است، زیرا انتسابهای دور از واقعیت که پنهان و آشکار علیه ایران مطرح میشود، توسط تاجیکهایی که ایران را می شناسند نه تنها جدی گرفته نمیشود، بلکه نشانهای از غرضورزی و برادرستیزی قلمداد میشود.
این گونه سختگیریها و نیز تماسهای مکرر و لاینقطع با تاجیکها برای معرفی خود یا مراجعت به کشور و تبدیل کشور تاجیکستان به یک پادگان نظامی هیچ تناسبی با سکولاریسم و شرایط و الزامات آن ندارد و چه بسا منجر به شیفتگی بیشتر مردم تاجیک برای مطالعه و بازدید از ایران شود، زیرا ایرانیها به دلایل اعتقادی و علل فرهنگی با تمامی اتباع بیگانه حتی اتباع کشورهای متخاصم با ایران، برخوردی به غایت مهربانانه و احترام آمیز دارند.
در پایان از نهادهای فرهنگی و مسئولان مذاکره کشورمان با طرف تاجیک میخواهیم با توجه به مسائل فرهنگی و نکات ذکر شده، ترمیم رابطه فرهنگی بین دو ملت فهیم و فرهیخته ایرانی و تاجیک که ایرانیان آن را بخش جداافتاده از فرهنگ ایرانی میدانند اصلیترین مهمه خود بیانگارند.
منبع: فارس
انتهای پیام