( 0. امتیاز از )

محمد فاطمی زاده: المقاوم دفتر نشر آثار آیت الله شیخ عیسی قاسم با انتشار بیانیه چهارم در خصوص روند درمانی آیت الله شیخ عیسی قاسم از انجام آزمایشهای تخصصی و عملی نمونه برداری از شیخ عیسی قاسم خبر داد و اعلام کرد جمعه 22 تیر (13جولای) آیت الله عیسی قاسم مورد آزمایشهای تخصصی تر و نمونه برداری از ناحیه مورد نیاز قرارگرفته است تا تشخیص دقیقتری در خصوص بیماری و روند درمانی ایشان صورت پذیرد. آیت الله شیخ عیسی قاسم دو هفته پیش از منزل خود که بیش از یک سال در محاصره بود با آمبولانس به بیمارستانی در بحرین منتقل شده و مورد عمل جراحی قرار گرفته بود و دوشنبه 18 تیر (9 جولای) طبق نظر تیم پزشکی متخصص بعلت فراهم نبودن درمان لازم در بحرین برای ادامه درمان به خارج از بحرین (لندن) منتقل گردید.

در همین رابطه با «عباس بوصفوان» رئیس مرکز پژوهش های بحرین در لندن گفتگو کرده ایم که شرح آن از نظر می گذرد.

*طی روزهای اخیر آیت الله عیسی قاسم برای تکمیل روند درمان خود به بیمارستان لندن اعزام شدند. در خصوص وضعیت سلامتی ایشان توضیح دهید.

شیخ عیسی قاسم بر اساس تصمیم خانوادگی برای مداوا به لندن اعزام شد و به دلیل اینکه مدت طولانی در محاصره بودند، به مداوا و علاج نیاز دارند. زمانی که ایشان تحت اقامت اجباری بود، مداوایشان نیز سخت بود. این مسائل موجب وخیم شدن حال شیخ شد و خانواده و پزشکان ایشان نیز نگران بودند که بیماری شیخ عیسی افزایش یابد. بر همین اساس تصمیم بر مداوای ایشان گرفته شد و این روند ادامه دارد. گروه همراه شیخ اعلام کردند که معاینات ایشان در حال انجام است و همگی نسبت به موفقیت عمل جراحی شیخ عیسی قاسم خوشبین هستند.

*چرا آل خلیفه با علم به وضعیت شیخ عیسی زودتر اقدام به مداوای ایشان نکرد؟ آیا حکومت بحرین به دنبال وخیم تر شدن حال ایشان و احیانا شهادت شیخ نبوده است؟

متاسفانه این موضوع پوشیده نیست که مقامات بحرینی شیخ عیسی قاسم را هنگام اقامت جبری و سلب تابعیت و انجام واجبات و وظایف دینی مانند جمع آوری خمس بسیار اذیت کرده اند. شیخ عیسی در هنگام اقامت جبری قادر به رفتن به بیمارستان نبود و از سوی دیگر پزشکان نیز نمی توانستند در زمان لازم ایشان را ملاقات و مداوا کنند. با توجه به سن بالای شیخ عیسی که 81 سالشان است، بیماری ها نیز تشدید شد. همچنین به شهادت رساندن تحصن کنندگان مسالمت آمیز در برابر منزل شیخ عیسی قاسم نیز موجب فشار روحی بر ایشان شد. اینها نشانگر میزان ضرری است که مقامات بحرین در صدد تحمیل آن بر شیخ عیسی بودند.

*احکام صادر شده از سوی دادگاه های وابسته به رژیم آل خلیفه علیه فعالین سیاسی و حقوق بشری بحرین به ویژه شیخ علی سلمان و نبیل رجب تاچه اندازه انتقام جویانه و غیرعادلانه است؟

دادگاه بحرینی مستقل نیست و جزئی از دستگاه امنیتی کشور است که علیه فعالان حقوقی و خبرنگاران ظلم می کند. هدف قرار دادن شیخ علی سلمان و نبیل رجب نیز در راستای حملات رسانه ای و امنیتی و تیراندازی به سوی تظاهرات کنندگان صورت می گیرد و دادگاه بحرین نیز ماموریت دستگاه امنیتی و اطلاعاتی علیه فعالین بحرینی را تکمیل می کند.

*آیا جامعه بین الملل و همچنین جوامع اسلامی نسبت به وضعیت مردم بحرین اهتمام و توجه جدی دارند؟

بلاشک اکنون نمی توان از مسأله بحرین عبور کرد؛ مشکلات در بحرین آشکار است و قدرتی ظالم به مردم تعدی و به حقوق آنها تجاوز می کند و آن را ادامه می دهد. طبیعتا جامعه بین الملل به ویژه آمریکا نسبت به این تعدی ها مسئولیت دارد. زیرا آمریکا بر روی این تجاوزات حکومت بحرین پوشش سیاسی قرار می دهد. سازمان ملل نیز باید وظایف خود را در این زمینه انجام دهد. زیرا مدعی حمایت از حقوق بشر است و این موضوع نباید لقلقه زبان آنها شود. به نظر نمی رسد که حکومت های مستبد جهان عرب و حکومت های مستبد حوزه خلیج فارس بهتر از آل خلیفه باشند و متاسفانه همه آنها به استبداد کمک می کنند و این وضع را بدتر می کند. تجهیزات نظامی و سرمایه سیاسی برای حمله به مردم بحرین از سوی امارات و سعودی ها و اتحادیه عرب تامین می شود.

*ما شاهد عادی سازی روابط رژیم بحرین با صهیونیست ها و ایفای نقش منامه در اجرای پروژه موسوم به معامله قرن برای نابودی مسأله فلسطین هستیم. به صورت کلی عوامل عادی سازی روابط برخی رژیم های عربی با رژیم اشغالگر قدس چیست؟

معتقدم که عادی سازی روابط بین طرفین صورت گرفته و باید منتظر زمان اعلام افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در منامه و یا افتتاح سفارت بحرین در تل آویو باشیم. زیرا روابط دوجانبه طرفین و تبادل هیأت ها بر کسی مخفی نیست؛ البته کسانی که از بحرین به تل آویو می روند، نماینده ملت بحرین نیستند و مردم بحرین کاملا با آن مخالف هستند. آنها نماینده حکومت و نشانگر روش حکومت بحرین هستند. برای این روابط با صهیونیست ها نیز 3 دلیل وجود دارد؛ اول اینکه رژیم های حاضر در حوزه خلیج فارس معتقدند که برقراری رابطه با اسرائیل موجب نزدیکی آنها به آمریکا می شود و آمریکا نیز متحدی است که ضامن بقای این حکومت ها می باشد.

علت دوم محور سعودی است که برای نزدیکی با اسرائیل تلاش می کند و شعار دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را سر داده است که متاسفانه این اقدامات محور سعودی، ضررهای زیادی برای محورهای عربی و اسلامی داشته است. سعودی ها همانگونه که علیه «جمال عبدالناصر» در زمان جنگش ضد اسرائیل اقدام کردند، اکنون نیز علیه محور مقاومت به اسرائیل نزدیک شده اند.

علت سوم هم برای این روابط، نیاز کشورهای حوزه خلیج فارس به تخصص اسرائیلی ها علیه ساکنان کشورهایشان از طریق تغییر و اعطای تابعیت است؛ درست همانگونه که اسرائیلی ها در روند شهرک سازی های خود انجام می دهند. این روند اکنون داخل بحرین نیز صورت می گیرد. همچنین به تخصص اسرائیلی ها در خلع قدرت ساکنان و شهروندان کشورهای خود نیاز دارند. زیرا کشورهای حوزه خلیج فارس، مردم را خطری راهبردی برای رژیم خود می دانند؛ درست همانگونه که اسرائیلی ها، مردم فلسطین را خطری برای خود می دانند.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر