درآمد طلاب به زبان ساده
روحانیها هم مثل بقیه مردم یا از راه تخصصشان ارتزاق میکنند و یا به شکل آزاد. تعداد کمی از آنها خانوادههای ثروتمندی دارند، برخی هم کسب و کاری نامرتبط با طلبگی دارند.
بسیاری از مردم نمیدانند که ما طلبهها درآمدمان از کجاست. حتی خیلی از طلبهها هم نمیدانند قرار است از کجا پول در بیاورند. هر وقت هم که از استادها دربارهی آیندهی اقتصادی طلبگی میپرسیم، استادها میگویند شما درستان را بخوانید و غصهی پول را نخورید، خدا روزی را میرساند. خدا روزی را میرساند، قبول. ولی گاهی اوقات لازم است راهش را هم بدانیم تا به قول حضرت ابراهیم، «لیطمئنّ قلبی» خاطرمان جمع شود. غیرطلبهها هم بدانند تا گمانهای بد نکنند.
سعی کردم دادههایی دربارهی فرصتهای شغلی طلبگی جمعآوری کنم. آنها را مختصر میآورم. اگر اشکال یا مورد دیگری به نظرتان رسید، خبرم کنید.
به صورت کلی، روحانیها مثل بقیهی مردم یا از راه تخصصشان ارتزاق میکنند و یا به شکل آزاد. تعداد کمی از آنها خانوادههای ثروتمندی دارند و از همان راه هم رزق و روزیشان را کسب میکنند. بعضی روحانیان، کسب و کاری نامرتبط با طلبگی دارند؛ برای مثال بعضیها مزرعه و باغ دارند، یا صاحب کارگاه و بنگاههای تولیدی هستند، عدهای کارمندی یا بازرگانی میکنند و صد البته بعضی هم وارد سیاست شدهاند. بیشترِ این امور طبیعتاً پیوند چندانی به روحانی بودن آنها ندارد. همانگونه که گاهی یک دانشجوی مهندسی، مغازهدار میشود، یک فارغالتحصیل فلسفه و الهیات، بازاریاب یک شرکت بیمه میگردد یا یک قهرمان ورزشی، به عضویت شورای شهر در میآید.
بحث من درباره راههای آزاد کسب درآمد نیست. میخواهم تنها پیرامون راههایی صحبت کنم که به تخصص طلبگی وابسته است.
کارهای فرهنگی، علمی و تربیتی هرچند حیاتی و گرامی هستند، معمولاً عایدی چندانی ندارند. دلیلش هم این است که برونداد آنها ملموس و محسوس نیست. مردم هم معمولاً حاضر نیستند بابت چیزی که دیده نمیشود پول بدهند. با این حال، زندگی روحانیان میگذرد، اما چگونه؟
۱. شهریه، کم و کارراه انداز
نخستین منبع درآمد طلاب -که از همان آغاز طلبگی شروع میشود- شهریه است. شهریه مبلغ ناچیزی است که مراجع تقلید غالباً از سهم امامِ خمس، ماهیانه به طلاب پرداخت میکنند. بعضیها به حساب بانکی واریز میکنند و تعدادی هم هنوز وجه دستی میدهند. مقدار شهریهی پرداختی مراجع تقلید با هم متفاوت است و هرکدام برای پرداخت شهریه قوانین خودشان را دارند.
علاوه بر این، گاه به گاه مراجع تقلید به مناسبتهای گوناگون هدایایی پرداخت میکنند؛ برای نمونه، در اعیاد مهمی نظیر عید غدیر و فطر، مقام معظم رهبری ۲۵ هزار تومان به حساب طلاب مجرد و ۵۰ هزار تومان برای متأهلها واریز میکند. هدایایی نیز برای ازدواج و بچهدار شدن پرداخت میشود.
دفتر شهریه مقام معظم رهبری برای طلاب مستأجر در قم مبلغ ۱۸۰ هزار تومان و در خراسان مبلغ ۱۵۰ هزار تومان کمکهزینهی اجارهی خانه پرداخت مینماید. شهرک مهدیه قم هم در اختیار حوزهی علمیه است. طبق چارچوبهایی که در سایت مرکز خدمات حوزهی علمیه آورده شده، میتوان با هزینهی کمی و برای مدت محدودی در خانههای این شهرک ساکن شد.
افزون بر مراجع تقلید، برخی مؤسسات حوزوی نیز به طلبههای خودشان شهریه پرداخت میکنند. توضیح آن که بعد از اتمام پایه ۶، طلاب برای ادامهی تحصیل دو گزینه دارند: یا تحصیلات خودشان را به شکل آزاد ادامه میدهند و یا وارد مؤسسات فقهی و تخصصی میشوند. طلبههای آزادخوان میتوانند زمانبندی و نوع کلاسها، اساتید و برنامهی تحصیلیشان را با اختیار خودشان انتخاب کنند. اما طلبههایی که وارد مؤسسات میشوند، ذیل قوانین مؤسسه قرار میگیرند، موظفند مطابق با برنامههای آن مراکز پیش بروند و میتوانند از مزایا و شهریهی آنجا استفاده کنند.
شماری از طلاب برای امرار معاش، وارد مشاغل حوزوی میشوند؛ مشاغلی همچون تدریس، تبلیغ، عقیدتی و سیاسی، نویسندگی، مشاوره، کار اداری، دفترداری، وکالت و قضاوت. البته حوزهی علمیه طبق مقرراتش شهریهی طلابی را که وارد بعضی از این مشاغل شده باشند، قطع میکند.
۲. تدریس، گزینهی همیشه روی میز
تدریس در مدارس و مؤسسات حوزهی علمیه انتخاب اول بسیاری از روحانیان است. یک طلبه میتواند از همان سالهای اول طلبگی تدریس را شروع کند. بسیاری از مدارس علمیه هم -خصوصاً در شهرستانها- به استاد احتیاج دارند. دستمزد استادان حوزهی علمیه به سابقهی تدریس، رتبهی علمی استاد، نوع درس و برخی متغیّرهای دیگر بستگی دارد. این مبلغ از ساعتی ۱۰ هزار تومان شروع میشود و تا ساعتی ۴۰ هزار تومان یا حتی بیشتر میتواند برسد.
البته مؤسسات حوزوی که زیر نظر وزارت علوم هستند (نظیر مؤسسه امام خمینی، جامعة المصطفی، دانشگاه باقرالعلوم و جامعة الزهرا) طبق ضوابط این وزارتخانه به اساتیدشان حقوق میدهند. این حقوق هم معمولاً تفاوت چندانی با دستمزد حوزهی علمیه ندارد.
بعضی طلاب با فراخوان استخدامی، جذب آموزش و پرورش میشوند و به تدریس دروس مرتبط (یا حتی غیرمرتبط) با دروس حوزوی میپردازند. حقوق معلمان مطابق آییننامههای وزارت آموزش و پرورش است؛ مثلاً یک معلم رسمی با ۲۴ ساعت کار در هفته، از سالهای اول ماهیانه تقریباً یک و نیم میلیون تومان حقوق میگیرد و هرچه سابقهی کارش بیشتر شود، دستمزدش هم بیشتر میشود. البته دستمزد معلمان پیمانی -که استخدام رسمی آموزش و پرورش نشدهاند- تفاوت دارد.
تدریس در رشتههای معارف اسلامی دانشگاه هم از گزینههای معدودی از طلاب است. دستمزد این طلاب هم تابع ضوابط دانشگاه و وزارت علوم است؛ برای مثال طلبهای که به صورت حق التدریس در دانشگاه مشغول به تدریس شود، مبلغ ناچیزی در حدود ۱۵ هزار تومان به ازای هر ساعت دریافت میکند. اما اگر همین طلبه بتواند عضو هیأت علمی دانشگاه شود، حقوق ماهیانهاش تا ۴ میلیون تومان میرسد. آییننامهی استخدامی اعضای هیأت علمی را میتوانید از اینترنت دانلود کنید. اما طلبهها باید حداقل سطح سه را گرفته باشند.
۳. تبلیغ؛ منبر، کلاس، محراب
طلاب بعد از آن که در دفتر تبلیغات اسلامی عضو شدند و در دورههای خاصی شرکت کرده، کد عضویت دریافت کردند، میتوانند به صورت فردی یا گروهی در ایام تبلیغی (ماه محرم، ماه مبارک رمضان و ایام فاطمیه) عازم مناطق مختلف شوند و فعالیتهای گوناگون تبلیغی انجام دهند؛ بعضی طلاب امام جماعت و سخنران مساجد میشوند، بعضی دیگر معلّم موقّت مدارس میشوند، عدّهای در گوشه و کنار و در سطح شهر نمایشگاه و ایستگاه مشاوره برپا میکنند و ... .
دفتر تبلیغات اسلامی حوزهی علمیه طبق مقرّرات خاصی، مبالغی را به عنوان هدیهی فعالیت تبلیغی به مبلّغین پرداخت میکند. این مبلغ برای مبلّغین ایام تبلیغی بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان متغیّر است. صد البته گاهی طلاب در همین ایام، هدایایی را نیز از مردم دریافت میکنند.
روحانیان علاوه بر ایام تبلیغی میتوانند ذیل طرح هجرت به تبلیغ مشغول شوند؛ یعنی برای مدتی طولانیتر (مثلاً یک سال) ساکن روستا یا شهری میشوند و به عنوان روحانی و امام جماعتِ آن منطقه خدمت میکنند. دفتر تبلیغات به روحانیان طرح هجرت بسته به شدت محروم بودن شهر یا روستای محلّ تبلیغ ماهیانه تا ۲ و نیم میلیون تومان پرداخت میکند. البته شهریه این طلاب طبق قوانین حوزه علمیه قطع میشود.
۳. نویسندگی؛ یادداشت، مقاله، کتاب
نویسندگی معنای عامّی دارد که از نوشتن یادداشت و مقاله و کتاب علمی گرفته تا داستان و فیلمنامه و حتی توییت را شامل است. اما آنچه به عنوان شغل طلبگی در نظر دارم، نوشتن یادداشت، مقاله و کتاب علمی است.
اولاً باید بدانید که بازار نشر اوضاع مطلوبی ندارد. مردم زیاد اهل خواندن کتاب و نوشتههای طولانی نیستند و برایش هم زیاد پول خرج نمیکنند. اما به هر حال، نوشتنْ یکی از واجبات طلبههایی است که میخواهند در میدان علم بمانند. نوشتههای علمی مخاطب خودشان را دارند.
معمولاً نویسندگی درآمد ثابتی ندارد؛ بلکه قراردادی و به اصطلاح «فریلنس» است. نویسنده ممکن است از جایی سفارش دریافت کند و طبق قراردادی که بین خودشان میبندند، دستمزد دریافت کند. البته نویسندگی هم از آن کارهایی است که تا اسم و رسمی پیدا نکرده باشی، تحویلت نمیگیرند.
تألیف و نشر کتاب گاهی نه تنها سودی ندارد، بلکه برای مؤلف و ناشر ضرر هم دارد! اما پژوهش و مقالهنویسی میتواند منبع درآمد ناچیزی برای نویسنده باشد. برخی نشریات برای مقالههای علمی به ازای هر صفحه، بین ۱۵ تا ۵۰ هزار تومان حقالتحریر پرداخت میکنند. این مبلغ به اعتبار علمی محقّق و ترویجی یا پژوهشی بودن مقاله و عاملهای دیگر بستگی دارد.
بعضی از نشریهها و خبرگزاریها نیز حاضرند به یادداشتنویسهای ثابتشان دستمزد اندکی پرداخت کنند.
اگر طلبهای در یک زمینهی خاص علمی (مثلاً علم اقتصاد) خوب کار کرده و شناختهشده باشد، میتواند از نهادهای مختلف در ازای مبالغ بالایی سفارش کار پژوهشی دریافت کند. این گونه کارها اگر گروهی هم باشند بهتر میتوانند ثمر بدهند.
فی الجمله اگر عالمانه، محقّقانه و خوب بنویسید، راهتان را پیدا میکنید. برخی از مقالات، ارزش علمی چندانی ندارند. نویسنده و محقّقِ خوب، کارَش میگیرد.
۴. مشاوره؛ برای طلبههای روانشناس
یکی از راههای مشاور شدن، تخصص در رشتهی روانشناسی دانشگاه است. طلاب میتوانند بعد از پایان سطح دو، وارد دانشگاه شوند و در این رشته ادامهی تحصیل دهند. البته مؤسسهی امام خمینی نیز -که یک مؤسسهی حوزوی است- رشتهی روانشناسی دارد و مدرک معتبر دانشگاهی اعطا میکند.
طلاب روانشناس میتوانند مشغول به کار شوند و طبق تعرفههای مصوب سازمان نظام روانشناسی، از مراجعین حق مشاوره دریافت کنند. حق مشاوره به تناسب میزان تحصیلات دانشگاهی، به ازای هر جلسهی ۴۵ دقیقهای از حدود پنجاه هزار تومان تا صد و چهل هزار تومان در نوسان است.
۵. کار اداری؛ کارمندی در حوزه
اگر سری به ادارات و سازمانهای حوزوی بزنید، احتمالاً متوجه میشوید که بسیاری از کارمندان، از طلبههای حوزهی علمیه هستند. عدهای از طلبهها مشاغل اداری را انتخاب میکنند و به خدمترسانی به سایر طلبهها مشغول میشوند.
۶. دفترداری، خطبه خواندن و ثبت اسناد
دفترداری یک شغل اداری ذیل قوهی قضائیه است. دفترداران، اسناد مالکیت، ازدواج، طلاق، اجاره، وکالت و ... را ثبت رسمی میکنند. البته فراخوان استخدام سازمان ثبت اسناد و املاک محدود و دیر به دیر اتفاق میافتد. از آنجا که غیرطلاب هم میتوانند وارد این حرفه شوند، احتمال این که یک طلبه بتواند جذب این مراکز شود، کم است. حق التحریر دفترداران، طبق بخشنامهی رسمی سازمان ثبت اسناد به ازای نوع سندی که ثبت میکنند معیّن میشود؛ مثلاً حق التحریر ثبت وصیتنامه حدود ۱۰۰ هزار تومان، وقفنامه ۲۰۰ هزار تومان، وکالت نامه بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان و سند اموال منقول و غیرمنقول بسته به ارزش اموال از ۶۰ هزار تومان به بالاست.
۷. وکالت؛ پرمتقاضی و پردرآمد
وکالت حرفهی دانشجویان حقوق و الهیات و نیز طلبهها است. خواستار زیادی هم دارد. طلبههایی که سطح ۲ را گرفتهاند، با داشتن پایان خدمت سربازی (یا معافیت دائم) میتوانند در آزمون وکالت شرکت کنند. اگر قبول شوند، حدود ۲ سال با عنوان وکیل پایه دو، به کارآموزی مشغول میشوند. در این مدت هر ماه دو جلسه در دادگاه حاضر میشوند و گزارش آن را به وکیل سرپرستشان میدهند. وکلای پایه دو با اجازهی وکیل سرپرست میتوانند وکالت پروندههای کوچک را هم قبول کنند و حق الوکاله بگیرند. بعد از این مدت و پس از گذراندن آزمون تشریحی و اختبار، پروانهی وکالت پایه یکم میگیرند و میتوانند رسماً کارشان را شروع کنند.
از لحاظ درآمد، مبلغ حق الوکاله اصولاً توافقی بین وکیل و موکل است. اما معمولاً در دعاوی مالی ۱۰ درصد و در دعاوی غیرمالی متغیّر است. یک وکیلِ خوب، میتواند ثروتمند شود.
۸. قضاوت؛ تخصص طلاب
قضاوت از مشاغلی است که به شدّت نظام اسلامی به آن نیاز دارد؛ چون پروندههای قضایی زیاد و تعداد قضات به نسبت کم است.
شاید قاضی شدن از طریق حوزهی علمیه آسانتر از دانشگاه باشد. برای قاضی شدن، طلاب باید سطح دوی حوزوی را تمام کنند. قوهی قضائیه طلاب علاقهمند به قضاوت را به دو صورت جذب میکند: جذب عمومی و جذب اختصاصی. در جذب عمومی، آزمون قضاوت (از مکاسب و کفایه) و مصاحبهی شفاهی گرفته میشود. اما در جذب اختصاصی، فقط مصاحبه میگیرند. طلابی که سطح سه را تمام کردهاند، یا سطح دوییهایی که در رشتهی حقوق دانشگاه، مدرک کارشناسی گرفتهاند، میتوانند به روش اختصاصی جذب قوهی قضائیه شوند. اما طلاب سطح دویی که کارشناسی حقوق ندارند، مشمول جذب عمومی هستند.
آنهایی که قبول شدهاند، حول و حوش دو سال با عنوان پایهی دوم قضائی دورهی کارآموزی را میگذرانند. در این مدت حقوقی هم دریافت میکنند. (ماهیانه تقریبا ۲ میلیون تومان.) پس از کارآموزی، قاضی میشوند و بسته به سنوات خدمت و سابقهی کار، حقوقشان بالا میرود؛ مثلاً یک قاضی با پانزده سال سابقه، حدود ۱۵ میلیون تومان در ماه درآمد دارد.
البته قضاوت گرچه دخل بالایی دارد، اما شغل خطیری است و توانایی ذهنی و تقوای بالایی میطلبد. بد نیست به روایات راجع به سختگیری خداوند به قاضیان عادل در حسابرسی روز قیامت نگاهی بیندازید.
اینها که گفتم، برخی از مهمترین و عادیترین راههایی است که خدا به روحانیها روزی میدهد. اما زمین خدا وسیع است و ذهن انسان هم خلّاق؛ قطعاً راههای ریز و درشت دیگری هم هستند. مهم این است که هم طلبههای تازهوارد بدانند بیپول نمیمانند، تا با خیال راحت درسشان را بخوانند، و هم غیرطلبهها بدانند که آخوندها چطور پول در میآورند.