( 0. امتیاز از 0 )

مـــؤسـسه كتاب‌ شناسی شیعه در قم، تاكنون آثاری ارزشمند درشناخت چهره‌‌ ها و خاندان‌ های شاخص درمیان روحانیت شیعه به اهل نظر و علاقه‌ مندان عرضه كرده است. 

 

 

از جمله این آثار، كتاب «خاندان علم و تقوا، فقاهت و سیاست»‌ است كه به بررسی پیشینه و چهره‌ های نامدار فامیل خسروشاهی در تبریز پرداخته است. فاضل فرزانه آیت‌ الله سید هادی خسروشاهی در دیباچه این اثر، پیرامون زمینه‌ های تدوین این مجموعه تاریخی می‌ نویسد:
 
«در سال 1332 که دومین سالگرد رحلت والد معظم، آیت‌ الله سید مرتضی خسروشاهی بود و در آن زمان اینجانب هم 15-14 سال بیشتر نداشتم، شرح حال ایشان را در حد معلومات یک فرزند نوجوان نوشتم و با استقراض 100 ریال از آقا میرزا حسن ـ  که در مسجد بازار پس از منبر والد نوحه می‌ خواند ـ آن را چاپ کردم که به قیمت سه ریال به بازار نشر عرضه شد! از آن زمان که فهمیدم پدرم علاوه بر فضلا و علمایی که در تبریز می‌ شناختم یا بعد‌‌ها شناختم، استاد مشاهیری چون: مرحوم آیت‌ الله سید محمد حجت کوه‌ کمری (از مراجع قم)، علامه شیخ عبدالحسین امینی (صاحب الغدیر)، آیت‌ الله آقا میرزا محمد مجاهدی (از معاریف اساتید حوزه علمیه قم) و امثال آنان بوده است، فکر کردم شرح حال مبسوط‌ تری از والد بزرگوار و اجداد عظام خود که هر کدام به نوبه خود در شمار علمای برجسته نجف، تبریز و قم صاحب رساله علمیه و مرجع تقلید بخشی از مردم مسلمان ایران بوده‌ اند تهیه و منتشر کنم.
 
در این کاوش به‌ طور طبیعی به مرور کوتاهی بر تاریخ «خسروشاه‌» هم پرداختم که در این بررسی به نام و شرح حال و آثار فلاسفه و علمای برجسته‌ ای از آن خطه مانند فیلسوف نامدار شمس‌ الدین خسروشاهی و فقیه معروف سلّار برخوردم که اشاره کوتاهی به شرح حال، شخصیت و موقعیت علمی ـ فلسفی آنان را در آغاز این کتاب بی‌ مناسبت ندیدم.
 
با همین اندیشه هرگونه نامه، سند یا عکسی را که در بین اوراق به دست می‌ آوردم ـ که بعضی از آنها را در اصطلاح سند لای کتاب می‌ نامند ـ  جمع‌ آوری و نگهداری می‌ کردم. مجموعه انبوه این یادداشت‌ ها، اوراق و اسناد چه درباره خاندان و چه راجع به علمای آذربایجان یا تاریخچه و منطقه خسروشاه همچنان در طول نیم قرن گذشته در کتابخانه اینجانب و در بین اسناد خاص نگهداری‌‌ می‌ شد و فرصت تنظیم، ترتیب، تکمیل و نشر آنها نبود تا آنکه فرزند گرامی و ارجمند جناب سید محمود خسروشاهی ـ که به یاری حق مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم بود و به فکر جمع‌ آوری و نشر مقالات و نوشته‌ های قدیمی حقیر است ـ از اسناد و مدارک مربوط به تاریخ این خاندان آگاه شد و درخواست تعجیل در تکمیل و نشر آنها را داشت که کارهای روزمره مانع این توفیق‌‌ می‌ شد». 
 
مؤلف محترم در بخشی دیگر از مقدمه خویش، درباره چگونگی تدوین وپردازش خاندان علم و تقوا، فقاهت و سیاست» نیز آورده است: 
 
«در دیدار کوتاهی با دوست ارجمند حجت‌ الاسلام جناب آقای علی‌ اکبر مهدی‌ پور در قم به ایشان پیشنهاد کردم وی زحمت تنظیم این اوراق و اسناد را به عهده بگیرد، به‌ ویژه که او از آشنایان قدیمی خاندان ما و مرید پدر... ‌ ولی برای تسریع در کار به پیشنهاد ایشان این کار به محقق جوان و نویسنده معاصر آقای کریم فیضی که آثاری درباره استاد محمدرضا حکیمی، فیلسوف عدالت و شخصیت‌ های دیگر دارد، واگذار شد. آقای کریم فیضی که از همشهریان عزیز و جوانی کوشا و پرکار است و در آن ایام در مرکز نشر آثار علامه محمدتقی جعفری به کار تحقیق و پژوهش مشغول بود، این پیشنهاد را پذیرفت و قرار شد در تعطیلات تابستان بدان بپردازد. پس از نخستین دیدار تمامی اوراق و یادداشت‌ های چاپ شده درباره شرح حال پدر و دو برادر و جزوه‌ های مشکوة المصابیح، مقدمه سیاست حسینی، اسلام و دموکراسی و غیره، همراه نمونه‌‌‌ هایی از اجازات، نامه‌ های مراجع و بزرگان، اسناد ساواک و حدود یک‌ دهم از عکس‌‌‌ ها و نامه‌‌‌ ها را در اختیار ایشان قرار دادم که خوشبختانه در زمان کوتاهی به تنظیم آنها پرداخت و مقدمه‌ ای مفصل و 50 صفحه‌ ای نیز بر آن افزود و محصول آن کتابی شد که هم‌ اکنون در اختیار شما قرار می‌ گیرد. البته تکمیل، اضافات، بازبینی و ویرایش نهایی سرانجام باز نصیب خود حقیر شد و چند هفته‌ ای از وقت مفید ما را گرفت و چون در بخش‌ های خاصی ناگفته‌‌‌ هایی مانده بود، چاره‌ ای جز افزودن برخی مباحث نبود.

هدف ما در این کتاب شناخت اجمالی و فهرست‌ وار موقعیت علمی و تاریخی تبریز و خسروشاه و اشاره‌ ای فهرست‌ وار به اسامی عده‌ ای از علمای نامدار این خطه از ایران اسلامی است و بخش بسیار مختصری از اسناد، مدارک و عکس‌ های مربوط به آن نیز در اختیار علاقه‌ مندان به تاریخ معاصر قرار می‌ گیرد. از زحمات دوستان سپاسگزارم که اگر کوشش ایشان و اجرای عملی طرح و برنامه نبود، این اوراق و اسناد همچنان در میان انبوه اوراق و کتاب‌ های حقیر در قم، تهران و دفتر مرکز بررسی‌ های اسلامی باقی می‌ ماند و پس از ما هم البته سرنوشت آنها معلوم نبود که چه خواهد شد و به هر حال اگر اقدامی هم‌‌ می‌ شد به نحو مطلوب کنونی نمی‌ توانست باشد.

امیدوارم دوستان، اساتید و فضلای حوزه‌‌‌ ها نشر این کتاب را به عنوان اصل مثبت! تلقی نکنند و هر گونه نقد و نظر یا تکمیل و توضیحی دارند، در اختیار ما قرار دهند تا در چاپ احتمالی بعدی کامل‌ تر، مفیدتر و به عنوان کتابی که درباره علمای بزرگوار آذربایجان و بیانگر گوشه‌‌‌ هایی از تاریخ معاصر ایران است، در اختیار عموم قرار گیرد. اصولاً در زمینه‌ های تاریخی اگر معاصرانی آگاه تاریخ را ننویسند، در آینده تاریخ‌ سازان! آن را خواهند نوشت که البته نوعاً به شکل واقعی و حقیقی نخواهد بود، به‌ ویژه در عصر ما که هنوز اولاد و احفاد خاندان‌‌‌ ها و صاحب اسناد و عکس‌‌‌ ها زنده‌ اند، تحریف‌ گرانی! به تاریخ‌ سازی می‌ پردازند و در کتاب‌‌‌ ها و نشریاتی که فعلاً قصد نقد و بررسی آنها را ندارم، مطالبی می‌ نویسند که کاملاً از واقعیت‌‌‌ ها به دور است. وقتی در کتابی به نام انقلاب تبریز یا انقلاب‌نامه تألیف واعظ معروف برادر گرامی و دوست محترم مرحوم حاج شیخ محمدحسن بکایی حتی یک بار هم نامی از برادر بزرگوارم، آیت‌ الله سید احمد خسروشاهی و نقش او در مبارزات تبریز و کل آذربایجان به میان نمی‌ آید و یا در کتابی راجع به زندگی و مبارزات آیت‌ الله قاضی دوستانی که در آن دوران شاید هنوز به دنیا نیامده بودند به تحریف تاریخ و نقل اکاذیب درباره آیت‌ الله آقا سید احمد خسروشاهی و برادر دیگرم آقا سید جعفر خسروشاهی می‌ پردازند، ظاهراً سکوت ما دیگر توجیهی ندارد. البته تصحیح و نقد کتاب‌ های دوستان را برای فرصت دیگری می‌ گذارم و فعلاً همین کتاب و نمونه‌‌‌ هایی از اسناد و گزارش‌ های مندرج در آن برای اهل خرد کافی خواهد بود. امید آنکه دوستان و قلم به دستان اهل عدل و انصاف سعی در اخفای حقایق نکنند که اگر پاداش دنیوی! هم نداشته باشد، بی‌ تردید اجر اخروی خواهد داشت.»
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر