(
0
)
امتیاز از
ایران با امام حسین(ع) جذابتر است
گفت وگو با یک توریست ایتالیایی که در ایام عزاداری تاسوعا و عاشورا در ایران حضور داشته است
آنها که فرسنگها دور از این سرزمین و فرهنگ و باورهای مذهبی ما ایرانیان هستند از کربلا چه می دانند و از عاشورا چه دیده اند؟ این را شاید بشود از برخی توریستها و گردشگران اروپایی و آمریکایی که اتفاقا چند سالی است پایشان به کشورمان باز شده، پرسید؛ آنها که دست بر قضا در ایام محرم و در گرماگرم آیینهای عزاداری اصیل و سنتی مهمان کشورمان بوده اند؛ یکی مثل « رنه دو ترویل »؛ گردشگر ایتالیایی که هم به ایران و فرهنگ ایرانیان علاقهمند است و هم بارها به کشورمان سفر کرده که دفعاتی از آن در ایام سوگواری و اجرای آیینهای عاشورایی بوده است. رنه اولین بار سال ۲۰۰۹ و برای یادگیری زبان فارسی به ایران آمد.
اولین آیین مذهبی که در ایران شاهد اجرایش بودی، چه و کجا بود؟
من تاکنون 15بار به ایران سفر کردهام و در یکی از این سفرها که به قصد یادگیری زبان فارسی و در دانشگاه فردوسی مشهد بود در خوابگاه دانشجویی با دوستانی آشنا شدم که به اجرای آیینهای مذهبی پایبند بودند. از سویی فرصتی فراهم شد تا چند باری به حرم امام رضا(ع) بروم و برخی از آیینها و مراسم مذهبی بهویژه آیینهای مربوط به اعیاد و عزاداری ایرانیان را از نزدیک ببینم که برایم تازگی و جذابیت داشت. البته تشرف به حرم خودش به تنهایی آدم را جذب و مسحور می کند، اما با این آیینها رنگ و بوی دیگری می گیرد و آدم را به حال و هوای خاصی می برد که جای دیگری تجربهاش نمی کنی؛ یک جور حال و هوای شاد توام با حزن.
برایت پیش آمده که در مراسم عاشورا حضور داشته باشی؟
بله، در طی سالهای گذشته فرصتی پیش آمد تا سه بار طی ماه مبارک رمضان و سه بار هم در مراسم تاسوعا و عاشورا در ایران باشم.
ایام عاشورا در کدام شهرهای ایران بودی؟
من عاشورای تهران، اصفهان و شیراز را دیدهام و در مراسم روضه و نوحه خوانی در اصفهان در بین جمعیت بودم. تمام این مراسم برای من مثل یک نمایش بزرگ بود؛ یک گردهمایی عظیم که شور و حال و رنگ بوی خاصی دارد و آدمی را به دل تاریخ می برد، به جایی که سراسر غم است و حزن و اندوه، درعین حال باشکوه و تماشایی. مثلا تماشای هیاتهای بزرگ زنجیرزنی و سینه زنی در خیابانهای منتهی به میدان نقش جهان اصفهان که شکوه این میدان جهانی تاریخی را دوچندان کرده بود، نه تنها من را که همه اعضای گروه تور ایتالیایی همراهمان را در بهت و حیرت برده بود.
گفتی سه بار در ایام محرم در ایران بودی و در مراسمش حضور داشتی، آیا پیش آمد که در آیینی از آیینهایش مشارکت داشته باشی؟
بله، اتفاقا دو بار که مهمان یکی از دوستانم در پونک تهران بودم، در مراسم پخت حلیم در روز تاسوعا شرکت کردم. تمام شب مشغول پختن و هم زدن حلیم بودیم. افراد زیادی آن شب آنجا بودند و هرکدام به نوبت میآمدند و دعا میخواندند و آرزو میکردند و حلیم هممیزدند. شب عجیب و خاطره انگیزی بود. حال و هوای صمیمانه و معنوی آن شب را خیلی دوست داشتم و هیچگاه از یادم نمی رود. روز بعدهم برای پخش کردن نذری به آنها کمک کردم. در آن خانه یکی از بهترین نذریهای تاسوعا پخت و پخش می شد و آدمهای زیادی از سراسر تهران برای گرفتن نذری به آنجا میآمدند و خیلی شلوغ بود.
هم دوست من و هم بقیه مردم سیاه پوشیده بودند و من میدانستم ایرانیها در مراسم سوگواریشان سیاه میپوشند؛ مخصوصا سوگواری امامانشان. بنابراین من هم برای همراهی و همدردی با ایرانیانی که دوستشان دارم، روز تاسوعا و در آن مراسم لباس مشکی پوشیدم.
در بین تمام مراسم عاشورایی که در ایران دیدی، کدام یک نظرت را بیشتر جلب کرد و در کدام شهر حس معنوی بیشتری گرفتی؟
آیینهای عاشورایی یزد باشکوه و اصیل و تماشاییاند. نخل گردانی و عزاداری مردم در روز اربعین در شهرستان تفت هم برایم جالب و پرابهت بود. حتی ایستادن کنار ایستگاههای صلواتی در شهرهای مختلف ایران و نوشیدن چای و قهوه در یزد هم خیلی دلچسب بود. در مراسم نخل گردانی مردم یزد، آنچه برایم جالب بود، حضور و مشارکت مردم سوگوار با نظم و هماهنگی بسیار در مراسم بود. ریتم هماهنگ دستها که بالا میروند و همزمان بر سینهها فرود میآیند و قطرات اشکی که آرام و بی صدا روی گونهها می نشیند، برایم بسیار قابل توجه بوده و نوای سوزناک و حزن انگیز نوحه خوان و خلوص مردم که در ایستگاههای صلواتی از عزاداران پذیرایی میکردند هم تجربه خاص و منحصربه فردی بود. میدانم که اکنون در یزد امکاناتی فراهم شده تا گردشگران خارجی بتوانند در تکیهها و در جایگاه ویژه حضور داشته باشند و از نزدیک این حال و هوا را درک کنند. در واقع حال و هوای تکیههای یزد و همینطور تکیههای تهران مثل تکیه بازار تجریش فضای زیبا و دیدنی برای گردشگران خارجی علاقهمند به شرکت در این مراسم فراهم میکند و از آنجا که چندی است خودم در آوردن تورهای ایتالیایی به ایران مشارکت دارم که بسیاریشان در همین ایام به ایران سفر می کنند، تجربیات مشابه زیادی از آنچه خودم دیدم و شنیدم، از آنها می شنوم که در هیچ کجای دیگری نمیتوانند تجربهشان کنند؛ مراسم معنویای که به جذابیت ایران افزوده است.
من تاکنون 15بار به ایران سفر کردهام و در یکی از این سفرها که به قصد یادگیری زبان فارسی و در دانشگاه فردوسی مشهد بود در خوابگاه دانشجویی با دوستانی آشنا شدم که به اجرای آیینهای مذهبی پایبند بودند. از سویی فرصتی فراهم شد تا چند باری به حرم امام رضا(ع) بروم و برخی از آیینها و مراسم مذهبی بهویژه آیینهای مربوط به اعیاد و عزاداری ایرانیان را از نزدیک ببینم که برایم تازگی و جذابیت داشت. البته تشرف به حرم خودش به تنهایی آدم را جذب و مسحور می کند، اما با این آیینها رنگ و بوی دیگری می گیرد و آدم را به حال و هوای خاصی می برد که جای دیگری تجربهاش نمی کنی؛ یک جور حال و هوای شاد توام با حزن.
برایت پیش آمده که در مراسم عاشورا حضور داشته باشی؟
بله، در طی سالهای گذشته فرصتی پیش آمد تا سه بار طی ماه مبارک رمضان و سه بار هم در مراسم تاسوعا و عاشورا در ایران باشم.
ایام عاشورا در کدام شهرهای ایران بودی؟
من عاشورای تهران، اصفهان و شیراز را دیدهام و در مراسم روضه و نوحه خوانی در اصفهان در بین جمعیت بودم. تمام این مراسم برای من مثل یک نمایش بزرگ بود؛ یک گردهمایی عظیم که شور و حال و رنگ بوی خاصی دارد و آدمی را به دل تاریخ می برد، به جایی که سراسر غم است و حزن و اندوه، درعین حال باشکوه و تماشایی. مثلا تماشای هیاتهای بزرگ زنجیرزنی و سینه زنی در خیابانهای منتهی به میدان نقش جهان اصفهان که شکوه این میدان جهانی تاریخی را دوچندان کرده بود، نه تنها من را که همه اعضای گروه تور ایتالیایی همراهمان را در بهت و حیرت برده بود.
گفتی سه بار در ایام محرم در ایران بودی و در مراسمش حضور داشتی، آیا پیش آمد که در آیینی از آیینهایش مشارکت داشته باشی؟
بله، اتفاقا دو بار که مهمان یکی از دوستانم در پونک تهران بودم، در مراسم پخت حلیم در روز تاسوعا شرکت کردم. تمام شب مشغول پختن و هم زدن حلیم بودیم. افراد زیادی آن شب آنجا بودند و هرکدام به نوبت میآمدند و دعا میخواندند و آرزو میکردند و حلیم هممیزدند. شب عجیب و خاطره انگیزی بود. حال و هوای صمیمانه و معنوی آن شب را خیلی دوست داشتم و هیچگاه از یادم نمی رود. روز بعدهم برای پخش کردن نذری به آنها کمک کردم. در آن خانه یکی از بهترین نذریهای تاسوعا پخت و پخش می شد و آدمهای زیادی از سراسر تهران برای گرفتن نذری به آنجا میآمدند و خیلی شلوغ بود.
هم دوست من و هم بقیه مردم سیاه پوشیده بودند و من میدانستم ایرانیها در مراسم سوگواریشان سیاه میپوشند؛ مخصوصا سوگواری امامانشان. بنابراین من هم برای همراهی و همدردی با ایرانیانی که دوستشان دارم، روز تاسوعا و در آن مراسم لباس مشکی پوشیدم.
در بین تمام مراسم عاشورایی که در ایران دیدی، کدام یک نظرت را بیشتر جلب کرد و در کدام شهر حس معنوی بیشتری گرفتی؟
آیینهای عاشورایی یزد باشکوه و اصیل و تماشاییاند. نخل گردانی و عزاداری مردم در روز اربعین در شهرستان تفت هم برایم جالب و پرابهت بود. حتی ایستادن کنار ایستگاههای صلواتی در شهرهای مختلف ایران و نوشیدن چای و قهوه در یزد هم خیلی دلچسب بود. در مراسم نخل گردانی مردم یزد، آنچه برایم جالب بود، حضور و مشارکت مردم سوگوار با نظم و هماهنگی بسیار در مراسم بود. ریتم هماهنگ دستها که بالا میروند و همزمان بر سینهها فرود میآیند و قطرات اشکی که آرام و بی صدا روی گونهها می نشیند، برایم بسیار قابل توجه بوده و نوای سوزناک و حزن انگیز نوحه خوان و خلوص مردم که در ایستگاههای صلواتی از عزاداران پذیرایی میکردند هم تجربه خاص و منحصربه فردی بود. میدانم که اکنون در یزد امکاناتی فراهم شده تا گردشگران خارجی بتوانند در تکیهها و در جایگاه ویژه حضور داشته باشند و از نزدیک این حال و هوا را درک کنند. در واقع حال و هوای تکیههای یزد و همینطور تکیههای تهران مثل تکیه بازار تجریش فضای زیبا و دیدنی برای گردشگران خارجی علاقهمند به شرکت در این مراسم فراهم میکند و از آنجا که چندی است خودم در آوردن تورهای ایتالیایی به ایران مشارکت دارم که بسیاریشان در همین ایام به ایران سفر می کنند، تجربیات مشابه زیادی از آنچه خودم دیدم و شنیدم، از آنها می شنوم که در هیچ کجای دیگری نمیتوانند تجربهشان کنند؛ مراسم معنویای که به جذابیت ایران افزوده است.
Reference : روزنامه جام جم