درباره داستان تکاندهنده ثریا در قبر
منکر وضع وخیم فقر در میان طبقات فرودست، حاشیهنشین و فراموش شده نیستیم، ولی کمی تامل در اجزای خبر ثریا روشن می کند این خبر، فیک و ساختگی است.
سیدامیر سیاح در یادداشتی نوشت: یک سایت خبری بنام رکنا که بیشتر به موضوعات زرد و حوادث میپردازد، هفته پیش از سرنوشت زنی تهرانی بنام ثریا که در حوالی مرقد امام خمینی(ره) در فلاکت زندگی میکند گزارشی منتشر کرد. در این گزارش، خانم ثریا به خبرنگار این سایت گفته اخیرا از شدت گرسنگی بخاطر یک فلافل، داخل قبری در بهشت زهرا به سه مرد، تن فروشی کرده است.
چندسایت معتبر و پربیننده دیگر خبر را منعکس و به آن، پروبال دادند و حتی با مسئولان استانداری تهران هم درباره وضعیت ثریا مصاحبه کردند و به این ترتیب به خبر تکان دهنده ثریا، سندیت و اعتبار بیشتری دادند.
خبر در کانالهای خبری هم رفت و در گروههای فجازی دست به دست شد به طوری که طی 2 روز میلیون بار در کانالهای مختلف دیده شد و البته خدا می داند چقدر اعصابها را خرد و عواطف را جریحه دار کرد. العربیه و دیگر رسانه های ضدایرانی منطقه هم این خبر را با آب و تاب منعکس کردند و آبروی ایران و ایرانی را بردند.
منکر وضع وخیم فقر در میان طبقات فرودست، حاشیه نشین و فراموش شده نیستیم، ولی کمی تامل در اجزای خبر ثریا روشن می کند این خبر، فیک و ساختگی است. اصلا هرکسی بهشت زهرا رفته باشد می داند بخاطر خیرات مردم برای امواتشان، در روزهای عادی کسی آنجا گرسنه نمی¬ماند در آخرهفته ها که میتواند یکی دو ساعته قوت یک هفته خانواده ای را هم جمع کند.
تولید و انتشار چنین اخبار فیکی در روزهای التهاب جامعه را قبلا هم تجربه کرده ایم. داستان تجاوز، قتل و سوزاندن جسد خانمی بنام "ترانه موسوی" در مرداد88 که داستانش حتی در کنگره آمریکا هم روایت شد اما هیچ نشانی، شماره ای و حتی دوست و پدر و مادر و قوم و خویشی نداشت و بعدها معلوم شد عکسش هم متعلق به خانمی ساکن کانادا بوده و اول بار، این داستان را یک وبلاگ گمنام بدون صاحب مشخص، منتشر کرده بود.
در شرایطی که امروز ندانمکاری های مستمر مسئولان از یکسو و جنگ روانی رسانه های جیره خواران سعودی، از سوی دیگر، جیب و سفره و اعصاب و روان مردم را در منگنه قرارداده و یاس و تلخکامی و خشم عمومی را به حد خطرناکی رسانده، ساختن خبر «تن فروشی زن تهرانی گرسنه در قبر بخاطر فلافل»، همدستی روشن با نوچههای بنسلمان است.
جالب اینکه که سایت رکنا به ساختگی بودن این خبر اعتراف و آنرا حذف کرده اما فقط خبرگزاری فارس و سایت مشرق، دروغ بودن این داستان مردم آزار را منتشرکردند و دیگر سایتهای زرد، همچنان اصل داستان را در حال انتشار نگهداشته اند. گویی فرصتی برای جمع آوری لایک و ویو یافته اند حتی به قیمت مشوش کردن افکارعمومی و تلخکام و مایوس کردن مردم.
از دادستان محترم انتظار می رود این همدستی آشکار با دشمن را تحت پیگرد قراردهد تا بازی با اعصاب مردم برای چند لایک، اینقدر بی هزینه نباشد. از اصحاب رسانه و قلم و تریبون هم تقاضا می شود در این اوج «نبرد اراده ها» که امید و استواری مردم در برابر فشارهای داخلی و خارجی، می تواند سرنوشت کشور را مشخص کند، در انتشار خبرهای تلخ، اختیاط کنند. فسادستیزی و انعکاس پیگیری مشکلات باید خوب کردن حال مردم باشد نه تلخکامی، خردکردن اعصابها، نگران و مایوس کردن عموم.