مهم ترین آرمان مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی بازگشت به دوران طلایی عظمت اسلام بود
به همت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی با همکاری خوشه آسیب شناسی دینی و اخلاقی معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی، وبینار گرامیداشت مقام علمی و فرهنگی عالم مجاهد مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی برگزار شد.
در این مراسم خانم دکتر فروغ پارسا رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، استاد دکترسید محمدمهدی جعفری نویسنده، مترجم، پژوهشگر متون دینی، فعال و زندانی سیاسی دوران پهلوی و استاد بازنشسته دانشگاه شیراز ، ،حجت الاسلام والمسلمین رضا مختاری پژوهشگر رئیس مؤسسه کتابشناسی شیعه ، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد پژوهشگر و استاد برجسته حوزه و دانشگاه و حجت الاسلام والمسلمین نقدی مدیر مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی و سید محمود خسروشاهی فرزند آیت الله خسروشاهی و تولیت کتابخانه مرکز بررسی های اسلامی به ایراد سخن پرداختند.
گفتنی است این مراسم از طریق لینک https://sbu.ac.ir/webinar مستقیما پخش شد . در ادامه گزارش مشروحی از این وبینار تهیه شده است که تقدیم می گردد.
مرکز بررسی های اسلامی قم - یونس عزیزی
خانم دکتر فروغ پارسا که مدیریت برگزاری این برنامه را بر عهده داشتند سخنران اول جلسه بودند که در ادامه می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم. مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ينْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
در آغاز نشست صلوات و سلام میفرستیم بر پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی و اهل بیت طیبین و طاهرینشان. عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت استادان و حضار گرامی.
انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی افتخار دارد که امروز برنامه ای را در تجلیل و بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی برگزار نماید.
در این فرصت لازم است که تشکر کنم از آقازاده مرحوم استاد خسروشاهی، جناب آقای سید محمود خسروشاهی که برگزاری این برنامه را تدارک دیدند و تشکر میکنم از بقیه بزرگوارانی که قبول زحمت کردند و ما را در این برنامه یاری نمودند.
در واقع بزرگداشت و تجلیل از علما تجلیل از علم و دانش و بزرگداشت از ارزش و اهمیت خردورزی است.
مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی را باید به حق در شمار طلایه داران و پیشگامان حرکت و نهضت و اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی در ایران معاصر بدانیم. در واقع تحول عمده ای که به همت سید جمال الدین اسدآبادی در آغاز سده ۱۴ هجری به وقوع پیوست و منجر به احیای اندیشه دینی در جهان اسلام شد، دو مولفه مبنایی و ساختاری داشت: مولفه اول آن بازگشت به قرآن و مولفه بعدی آن در واقع اتحاد و وحدت جهان اسلام بود.
سید جمال الدین اسدآبادی شعار بازگشت به قرآن را به مثابه کتاب آسمانی همه مسلمانها مطرح کرد و همین طور ایده اتحاد و وحدت جهان اسلام را مطرح کرد که مرحوم استاد خسروشاهی هم به جد به این دو مولفه اعتقاد داشتند.
در واقع ایشان مانند سید جمال الدین اسدآبادی؛ قهرمان احیای اندیشه و فرهنگ دینی، معتقد بودند تا زمانی که مذهب اسلامی با هم درگیری و نزاع داشته باشند، ماهرگز به دوران طلایی عظمت و شکوه اسلام باز نخواهیم گشت.
مهم ترین آرمان و آرزوی مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی و همین طور مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی بازگشت به دوران طلایی عظمت، شوکت و مجد اسلام بود و استاد خسروشاهی تمام تلاش و فعالیت های سراسر حیات علمی و فرهنگی خودشان را معطوف به این ارمان و آرزو کردند.
مرحوم استاد خسروشاهی که ما امروز در صدد تجلیل از مقام علمی و فرهنگی ایشان هستیم، در حوالی سالهای ۱۳۱۷ شمسی در تبریز در خاندان علم و فقاهت به دنیا آمدند. پدر ایشان مرحوم سید مرتضی خسروشاهی از مجتهدان و بزرگان خطه آذربایجان بودند و چنانچه ما در زندگی نامه استاد خسروشاهی ملاحظه میکنیم، خاندان خسروشاهی و بسیاری از اجداد ایشان اهل علم و دانش بودند. مرحوم خسروشاهی مقدمات تحصیل خودشان را در همان تبریز گذراندند. در محضر والد بزرگوارشان و همینطور استادان خطه آذربایجان، مباحث مقدماتی را آموزش دیدند و برای آموزشهای بالاتر و تحصیلات تکمیلی به حوزه علمی قم مهاجرت کردند. در قم هم ایشان از محضر بزرگان حوزه در آن زمان یعنی حوالی سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۳۱ از مرحوم آیت الله بروجردی، مرحوم آیت الله شریعتمداری و همین طور در سالهای بعد از محضر امام خمینی و علامه طباطبایی استفاده کردند و مدارج علمی خودش را طی کردند و از جانب بسیاری از بزرگان اجازاتی دریافت نمودند.
مروری بر خاطرات استاد خسروشاهی نشان میدهد که ایشان از ابتدای نوجوانی علاقمند به مسایل سیاسی بودند و از همان ابتدای نوجوانی وارد حلقهها و گروههای مبارزاتی علیه رژیم پهلوی شدند. در واقع وقتی ما به خاطرات ایشان در برخورد با آیت الله کاشانی مواجه میشویم، همین طور خاطره ای که ایشان از نخستین ملاقاتشان با مرحوم شهید بهشتی تعریف کرده اند، متوجه میشویم که در آن زمان ایشان ۱۵ سال بیشتر نداشتند.
مرحوم استاد خسروشاهی در همان اوان نوجوانی با اندیشههای نواب صفوی آشنا میشوند و در همان زمان از ایشان درخواست میکنند که مبانی فکری جمعیت فداییان اسلام را برای ایشان تشریح کنند. این درخواست منجر به تالیف کتابی به نام «رهنمای حقایق» از سوی فداییان اسلام میشود که در حقیقت مانیفست جمعیت فداییان اسلام بوده. همین درخواست دقیقا نشان میدهد که حضور مرحوم استاد خسروشاهی در عرصه سیاست از سر احساسات نبوده و در صدد تحقیق و پژوهش درباره این جمعیت بودند و به نوعی حرکت علمی ایشان را در همین مواجه با جمعیت فداییان اسلام متوجه میشویم. البته استادخسروشاهی در یکی از مقالات و خاطرات خاطر نشان کردند که عضو جمعیت فداییان اسلام نبودند و مثل بسیاری از طلاب صرفا هوادار و دوستدار این جمعیت بودند . طبعاً وقتی که استاد خسروشاهی در دوران نوجوانی این خصوصیت و ویژگیها را داشتند در حوالی سالهای ۴۲ و ۴۳ که نهضت ۱۵ خرداد به همت مرحوم امام خمینی رحمه الله علیه آغاز میشود استاد خسروشاهی از از دنباله روان اندیشههای انقلابی حضرت امام خمینی بودند. بر اساس مدارکی که از سازمان اطلاعات و امنیت آن زمان، ساواک، وجود دارد، جناب خسروشاهی در آن حوالی رهبری بسیاری از تظاهرات انقلابی قم را به عهده داشتند و در همان زمان گروهی را به عنوان هیأت مجاهدین اسلام راه اندازی کرده بودند و با همکاری جمعی از طلاب قم اندیشههای حضرت امام خمینی را پیگیری و دنبال میکردند. به همین دلیل بود که از همان زمان، یعنی از سال ۴۲ و ۴۳ به بعد مرحوم خسروشاهی همواره مورد توجه ساواک بودند و بارها دستگیر شدند، بارها تبعید شدند و هرگز این فعالیت سیاسی خودشان را رها نکردند. مروری بر تاریخ نشان می دهد که گروههای حوزوی آن زمان مبارزات خودشان را حول محور عدالت اجتماعی، آزادی بیان و تبیین معارف اسلامی متمرکز کرده بودند و آن هیأت مجاهدین اسلام هم که به همت جناب خسروشاهی پایه گذاری شده بود، این مسایل را پیگیری میکرد.
در واقع استاد خسروشاهی را بایستی در حلقه ای از علمای حوزه طبقه بندی کنیم که در صدد اصلاح اندیشه دینی بودند و رخوت و سستی حاکم بر حوزههای علمی در آن زمان را بر نمیتابیدند. همکاری ایشان با مرحوم آیت الله طالقانی با جناب علی حجتی کرمانی و همچنین با استاد شهید بهشتی در همین رابطه بوده، و با هدف اصلاح اندیشه دینی و همان اهدافی که حرکت سید جمال الدین اسدآبادی داشت مشغول مبارزه بودند.
استاد خسروشاهی به اندیشه تحول معرفت دینی از همان دوران جوانی در چندین مجله و نشریه اسلامی فعالیت داشتند، اگر بخواهیم اسامی این مجلات را نام ببریم واقعا اسامی زیادی دارد، مکتب اسلام، مکتب تشیع، راه حق، ندای حق، مجموعه حکمت، نور دانش، مهد آزادی و چندین مجله دیگر در شمار نشریاتی بودند که ایشان در آنها فعالیت می کردند و البته جناب خسروشاهی بیش از همه در مجله مکتب اسلام قلم زنی میکردند و روشنگری جوانان را امر مهمی میدانستند.
استاد خسروشاهی در حوالی ۱۳۵۲ شمسی یک مرکزی را به عنوان مرکز بررسیهای اسلامی در قم تاسیس کردند و خیلی برای شخص من جالب بود که در همان زمان این مرکز را به ثبت رساندند و هدف و راهبرد اصلی ایشان هم از همان زمان ترویج اندیشههای تقریبی برای وحدت جهان اسلام بود. چنان که بعد از پیروزی انقلاب هم در داخل یا خارج از کشور هرگاه مسئولیت موسسه و مرکزی را به عهده میگرفتند در واقع همین ایده و همین هدف یعنی تقریب بین مذاهب و وحدت جهان اسلام را مدنظر داشتند.
فعالیتهای قلمی و مکتوب ایشان تقریبا از همان دوران جوانی آغاز شد و تا آخرین روزهای حیات هم ادامه داشت و به عنوان یک مورخ به ثبت و ضبط وقایع و همین طور به تالیف و کتابت اهمیت زیادی میدادند. حاصل این تلاشها تدوین دهها کتاب و مقاله و ترجمه منابع اسلامی بود که همه به نوبه خودشان ارزش تاریخی دارند.
استاد خسروشاهی در مراکز مختلفی که بعد از انقلاب یا پیش از انقلاب همین طور که عرض کردم فعالیت داشتند، به منشورات و مطبوعات اهمیت میدادند و انتشار ترجمههای قرآن کریم به زبانهای مختلف حاصل این دغدغه ارزشمند ایشان است. چنان که ایشان موفق شدند که ترجمه قرآن کریم به زبانهای ایتالیایی، المانی، انگلیسی و خیلی از زبانها را به واسطه یا بیواسطه پیگیری کنند و ترجمه های زیادی را منتشر نمایند.
حیات علمی و سیاسی استاد خسروشاهی فراز و فرودهای بسیاری داشته و طبیعی است که به مثابه یک دانشمند متتبع و جستجوگر در ادوار مختلف زندگی رویکردهای اندیشگی مختلفی داشته باشند. ولی به نظر میرسد که در همه ادوار زندگی دو خصیصه را از خودشان دور نکردند، نخست آن که همواره به تاریخ و تاریخ نگاری اهمیت میدادند و در مواجهه با جریانها و وقایع ، به عنوان یک مورخ در پی کشف روابط بین امور و علت پیدایی آنها بودند و به لحاظ تعلق خاطری که به تاریخ نگاری داشتند ، به معرفی شخصیتهای برجسته جهان اسلام و تاریخ معاصر همت گماشتند.
دومین ویژگی ایشان این بود که از مسیر اعتدال و میانه روی خارج نشدند. در واقع اگر ما روحانیت و علمای حوزوی قم را در سه جریان طبقه بندی کنیم؛ یکی جریان اسلام سنتی، دیگر جریان اسلام رادیکال و سوم جریان اسلام تجددخواه یا میانهرو، باید گفت که مرحوم استاد خسروشاهی به جریان سوم یعنی اسلام میانهرو تعلق دارند.
در توضیح و تبیین این مطلب باید بگویم که ما مرحوم استاد خسروشاهی را میشناسیم به عنوان یک عالم شیعی به آموزههای اهل بیت علیهم السلام اعتقاد داشتند به امامان شیعه عشق میورزیدند، اما در مسیر افراطی گری و نفی و جرح دیگر مذاهب هرگز برنیامدند.
وقتی به مجموعه آثار ایشان نگاه کنیم نیز این اعتدال کاملاً وجود دارد . یعنی هم شاهد ترجمههای نهج البلاغه علی بن ابیطالب علیه السلام هستیم هم شاهد صحیفه سجادیه امام سجاد هستیم، و هم در عین حال آثاری در باره بزرگان اهل سنت مثل سید قطب، عبده ، اربکان، حمیدالله و دیگر دانشمندان اهل سنت تألیف نموده اند. جناب خسروشاهی اهمیت میدادند به اینکه مواضع و مبانی این بزرگان را ثبت و ضبط کنند و همواره با علمای اهل سنت ارتباط داشتند.
در واقع اندیشههای تقریبی ایشان هم برآمده از همین ویژگی اعتدال و میانه روی ای هست که در طول زندگی همیشه داشتند.
به اعتقاد من این رویکرد اعتدالی و تقریبی هم در دوران عسرت طلبگی یعنی در دوران تنگناهایی که رژیم پهلوی برای ایشان ایجاد کرده بود و هم در دوران اقتدار جمهوری اسلامی زمانی که ایشان به مقام سفارت جمهوری اسلامی در واتیکان میرسند در ایشان کاملاً مشاهده میشود.
در یکی از مقالاتی که من از مرحوم استاد خسروشاهی دیدم، ایشان از جریان نواندیشی دینی در ایران حمایت میکنند و معتقدند که این جریان در پی حرکت اصلاحی سید جمال الدین اسدآبادی در ایران و جهان عرب به وجود آمده و مبدأ تحولات عمیقی شده است. البته ایشان به هر روی به نوعی آسیبها و نارساییها هم در جریان روشنفکری قایل هستند، ولی از این جریان طرفداری میکنند و معتقد هستند وجود جریان نواندیشی در حوزهها از بسیاری از افراطها و انحرافاتی که ممکن است در حوزه وجود داشته باشد، جلوگیری میکند. استاد خسروشاهی به حوزویان توصیه می کنند که به مقتضیات زمان و مکان و مسایل مورد نیاز جامعه توجه کنند، به علوم روز، به دانشهای روز و فن آوریهای نوین آشنا شوند و مهم تر از همه تاکید می کنند که طلبه ها به زبان های مهم دنیا تسلط پیدا کنند.
یکی از ویژگیهای برجسته استاد خسروشاهی تسلط ایشان به چندین زبان است که به جز زبان فارسی و ترکی که زبان مادری ایشان بود به زبان عربی، انگلیسی و به زبان ایتالیایی هم اندکی آشنایی داشتند. تسلط به زبان واقعا یک خصیصه خیلی مهمی است که در بسیاری از شخصیتهای موفق تاریخ جهان این خصیصه وجود دارد که در وسعت اندیشه و شرح صدر این دانشمندان تأثیر داشته است.
روحیه اعتدالی و میانه رو ایشان باعث شد که یک شخصیت جهانی و یک شخصیت بین المللی داشته باشند و در کشورهای مختلف دنیا ؛ مصر، ترکیه، الجزایر، پاکستان و همین طور در کشورهای اروپایی ایشان مورد اقبال و احترام دانشمندان بودند.
استاد خسروشاهی بیتردید یکی از بزرگمردان تاریخ ایران و یکی از بزرگان تاریخ تشیع هستند و با کارنامه درخشانی که حاوی هزاران برگ از تالیفات و مکتوبات و منشورات ایشان هست، بیتردید در تاریخ جاودانه خواهند ماند و ما اینک در عین حال که از فقدان ایشان متاثر هستیم و در حسرت حضور فعال ایشان هستیم، اما امیدواریم آیندگان به خصوص فرزند برومند ایشان راه پدر را ادامه بدهند و همچنان از برکات وجود ایشان بهره مند شویم.