( 4.2 امتیاز از 40 )
سید محمود خسروشاهی:

به همت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی با همکاری خوشه آسیب شناسی دینی و اخلاقی معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی، وبینار گرامیداشت مقام علمی و فرهنگی عالم مجاهد مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی برگزار شد.

در این مراسم خانم دکتر فروغ پارسا رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، استاد دکترسید محمدمهدی جعفری نویسنده، مترجم، پژوهشگر متون دینی، فعال و زندانی سیاسی دوران پهلوی و استاد بازنشسته دانشگاه شیراز، حجت الاسلام والمسلمین  رضا مختاری پژوهشگر رئیس مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی‌راد پژوهشگر و استاد برجسته حوزه و دانشگاه و حجت الاسلام والمسلمین نقدی مدیر مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی و سید محمود خسروشاهی  فرزند آیت الله خسروشاهی و تولیت کتابخانه  مرکز بررسی های اسلامی به ایراد سخن پرداختند.

گفتنی است این مراسم  از طریق لینک https://sbu.ac.ir/webinar مستقیما پخش شد . در ادامه گزارش مشروحی از این وبینار تهیه شده است که تقدیم می گردد.

مرکز بررسی های اسلامی قم - یونس عزیزی

در پایان این برنامه سید محمود خسروشاهی فرزند مرحوم استاد خسروشاهی که مسئولیت مرکز بررسی های اسلامی و تدوین و  نشر آثار استاد را بر عهده دارد  با تشکر از مهمانان این نشست گفت: خیلی ممنون از خانم دکتر پارسا که محبت کردند زمینه چنین جلسه ای را فراهم کردند و ما زحمتشان دادیم که در ‏این شرایط بحرانی به قم آمدند و در کتابخانه مرکز بررسی های اسلامی خدمتشان بودیم. اساتید بزرگوار که دیگر همه ‏مطالب را گفتند، واقعاً به من نوبت نمی‌رسد که بخواهم حرفی در مورد پدر بگویم یا در مورد فعالیت های ایشان.‏

وی گفت: کتابخانه مرکز بررسی‌های اسلامی را که ایشان راه اندازی کردند، به من گفتند که این به عنوان آخرین آرزو و آخرین کار من هست، و وقتی ما سال ۹۴ کتابخانه را ‏افتتاح کردیم به من گفتند دیگر کار خاصی ندارم در این دنیا و از نظر من دیگر آن وظایفی که باید انجام می دادم در حد توانم ‏انجام شده است.‏

وی اضافه کرد: الان ما در همین کتابخانه هستیم، این کتابخانه را ایشان با هزینة شخصی ساختند، بدون کمک دولت یا موسسات یا ‏اشخاصی، فقط یکی از خیرین ـ حاج آقای سلیمانی ـ کمک کردند به ما در یک مقطعی؛ ولی مجموعه همه اش به ‏زحمت خودشان بود. کتابخانه را وقف کردند، حتی تاکید کردند به اینکه فرزندانم هیچ نفع مالی ندارند و هیچ ریالی از اینجا ‏در اختیارشان نیست و همه باید خرج کتابخانه شود. شاید بد نباشد بگویم که ایشان ثلث مالشان را هم ‏برای کتابخانه گذاشتند، جدای از اینکه خانه ای داشتند، برای اینکه بتوانند هزینة کتابخانه را فراهم کنند فروختند، ‏جدای از اینکه هر جایی سپرده هایی داشتند همه را تبدیل کردند به پول و اینکه برای کتابخانه خرج شود. الان ‏کتابخانه از سال ۹۴ افتتاح شده، بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب در مخزن اصلی ما هست.

فرزند و وصی آیت الله خسروشاهی در ادامه گفت: این ۵۰ هزار جلد یعنی ۳۹ هزار ‏عنوان. این تازه در این حالت هست که ما هنوز کتاب های خود پدر را وارد چرخة کاری نکردیم و کتاب های قیمتی از ‏لحاظ محتوایی، کتاب هایی است که ایشان گفتند در سال ۹۹ اینها را اضافه می کنیم به کتابخانه، چندین هزار، ‏شاید بتوان گفت بالای ده هزار کتاب، کتاب هایی است که ایشان در تمام سفرهایی مختلفی که دور دنیا داشتند تهیه ‏کردند با پول شخصی، و حتی بعد از انقلاب هم هر وقت ایشان به مأموریت می رفتند چه لندن و چه کشورهای دیگر، آن ‏چیزی که برای ما سوغات می آوردند سی چهل کارتن کتاب های جدیدی بود که می گفتند شاید تا ده ها سال بعد ‏اصلا در ایران کسی متوجه نشود که اینها چی هست که بخواهند تهیه کنند.‏

وی اضافه کرد: همین کار را در مصر هم که رفته بودند انجام دادند و آرشیوی را در اختیار من قرار دادند که استفاده شود. تاکید درستی ‏حاج آقای مهدوی راد داشتند، ایشان در مصر بالای ۵۰ کتاب برای تبلیغ شیعه چاپ کردند، ولی حرفشان این بود که ‏لازم نیست اسم ما باشد و اسم جمهوری اسلامی باشد، ما باید غیرمستقیم کمک کنیم و غیرمستقیم عقاید صحیح را ‏بگوییم. بعضی از دوستان اصرار دارند که جزو آمار کاریشان اینها را مطرح کنند، اما خوب تمام کتاب ها را هم ‏نمونه‌هایش را داریم، و با چه سختی‌ای چاپ می‌شده و با چه سختی‌ای به ناشرین می رسیده که این کار را انجام دهند. ‏کتابخانه را وقف کردند برای طلبه ها، برای دانشجوها، حول و حوش گنجایش کتابخانه از لحاظ مخزن اصلی صدهزار ‏کتاب هست در مرحله اول. اکثر همین کتاب ها را هم که اینجا داشتیم توسط خودشان از شخصیت های محترم ‏جمع‌آوری شده و بعد بازبینی کردند، شاید بتوان گفت که اگر این ۳۹ هزار عنوان و ۵۰ هزار جلد، دو سوم آن را ‏خودشان تا تایید نمی کردند ما اجازه فهرست نویسی نداشتیم، همه را با دقت زیر نظر داشتند و خیلی کتاب های ‏دیگری هم مانده که ما باید انجام بدهیم. ‏

وی خاطر نشان شد: این قضیه هم عرض کنم در مورد آثار ایشان، دست خط ها که حاج آقای مهدوی راد فرمودند، اینقدر مطلب زیاد ‏است، اینقدر کتاب چاپ نشده ایشان دارند و اینقدر پوشه های مربوط به کارهایشان در لندن، در روم، در مصر و جاهای ‏دیگر، و چیزهایی است که من بعد از فوتشان دارم به طور اتفاقی می بینم، جاهایی که احتمال نمی دادیم هم فعالیت ‏داشتند، اینقدر زیاد است. اول جمع آوری اینها و دسته بندی اینها و بعد فهم اینها که باید از اساتید محترم استفاده شود ‏چون این اصلا در توان من نیست، هر کدام در یک فضای خاصی، یک عالم خاصی دارد. انشاءالله آنها را به تدریج و نه ‏در زمان طولانی آماده می کنیم و از محضر اساتید باید استفاده کنیم و مزاحمشان بشویم، ‏آقای دکتر جعفری که ارادت خاصی من خدمتشان دارم چون همیشه ذکر خیرشان بود با ابوی، و آقای دکتر مهدوی ‏راد، آقای مختاری، آقای نقدی که خیلی با ابوی محشور بودند و اساتید دیگر؛ یک دسته بندی می کنیم کارها را ‏انشاءلله و بعد مزاحم حضرات خواهیم بود و خانم دکتر پارسا هم که حتما لطف می کنند و همکاری می کنند.

سید محمود خسروشاهی گفت: ‏می توانم بگویم بالای ۵۰ جلد کتاب که حداقل ۳۰ تای آن را خودشان آماده کرده بودند و ما جزو برنامه هایمان ‏سرعت برای این کار بود. ۵۰ جلد اقلاً مانده است، بدون کتاب‌سازی، بدون اینکه از این طرف و آن طرف بخواهیم ‏چیزی را جمع کنیم که این همه یک کتاب است، نه؛ مطالبی است که چاپ نشده خیلی هایش اصلا تا حالا یا متفرق ‏اگر در نشریات خارجی بوده، آنها هم برنامه هست انشاءلله انجام بدهیم. کتابخانه را هم طبق وصیت ایشان تا آنجایی ‏که می شود باید گسترش بدهیم، به روز بشود، دیجیتالی هم باشد، و همه آن چیزهایی که در شأن ایشان بوده و ‏خواسته ایشان بوده. انشاءلله اگر بتوانیم. ‏چیز دیگری نمی توان گفت. سخت است، اصلا هم نمی توانم حتی ذره ای این را بپذیرم که ایشان نیستند، در واقع ‏هستند و یک ذره هم نمی توانم در آن راهی که ایشان تلاش کردند بتوانم انجام وظیفه کنم، فکر می کنم اصلا دیگر ‏نشدنی است. فقط سعی می کنم از بین نرود و آن تاریخ مستند که هم برای جهان اسلام است، هم برای شخصیت ‏های داخلی است و هم روشنفکرها را ایشان پوشش دادند. ‏

وی در پایان تصریح کرد: نکته آخر در رابطه با ایشان که شاید در جلسه گفته نشده یا من نشنیده ام، علاقه و ارادت و دفاع ایشان از آیت ‏الله کاشانی بوده که هر جایی توانستند دفاع کردند و هر جایی هم نقد داشتند به دکتر مصدق آن را هم ‏بدون تعارفات بیان کردند. اما در عین حال ایشان بعضی از کارها و کتاب هایشان را با آقایان به قول معروف مصدقی ها انجام می ‏دادند، یعنی وقتی قرار بوده از دانش افراد استفاده کنند اصلا به مواضع سیاسی کار نداشتند. حداقل دو نفر از همکاران ‏ایشان که کمک می کردند و بهتر بگوییم از شاگردان ایشان که کمک می کردند، مصدق دوست ‏به تمام معنا بودند؛ ولی با هم همکاری صمیمانه داشتند، هیچگونه محدودیتی نداشتند که الان افکار با من جور نیست، در ‏همه زمینه ها از کسی که می شود استفاده کرد باید استفاده کرد. این حالت حذفی و این حالت تکفیری و از این حالتی ‏که در جامعه می بینیم، خیلی ناراحت بودند همیشه و می گفتند ما همه با هم آمدیم و کارها را انجام دادیم ولی الان دسته بندی شدیم و ‏گروه گروه شدیم، هیچ وقت وارد این حرف ها هم نشدند، هیچ وقت وارد بازی های سیاسی نشدند، دوری ‏کردند و می خواستند کار علمی انجام بدهند.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر