(
امتیاز از
)
تقليد کورکورانه و رفتار غيرعقلايي از نشانههاي وهابيت است
يعقوب توکلي استاد دانشگاه و جريان شناس معاصر عصر سهشنبه در شانزدهمين نشست دفتر گفتمان انقلاب اسلامي که با عنوان «وهابيت آتشي بر جان اسلام» برگزار شد، سير تاريخي پيدايش فرقه وهابيت را تشريح کرد.
وي اولين نمونههاي ظهور عناصر فکري جريان وهابيت را در تحريم زيارت قبول دانست و اظهار داشت: از نخستين پديدآورندگان اين جريان فکري بايد از عبدالله بن محمد اوکبرايي نام برد که پيرامون زيارت قبور و به خصوص قبور ائمه (ع) تشکيک وارد کرد و به دنبال او افراد ديگري نيز بودند که عليه شيعيان به مبارزه برخاستند و حتي اقدام به کشتار بيرحمانه ساکنان و زائران اماکن متبرکه از جمله کربلا و نجف کردند.
توکلي حاکمان وقت را حامي جريان سرکوب شيعه دانست و افزود: به دليل فضاي سياسي حاکم که انديشه مبارزه و سرکوب شيعيان رادر سر ميپروراند، اين نظرات مورد استقبال واقع شد و بحث مخالفت و تحريم زيارت قبور ائمه در تخريب اماکن مقدسه و کشتار زائران بروز و ظهور يافت.
به گفته اين پژوهشگر تاريخ، علماي اهل تسنن نوعا خود خشونت عليه شيعيان را نپذيرفته بودند و همين علت بروز برخي مخالفتها گشت که مخالفت اين علما با اين تيميه از اين نوع است. از اين تيميه، ميتوان به عنوان جديترين فردي نام برد که مجموعهاي از اقدامات ضد شيعي را صورت داد و با در هم آميختن قواعد کلامي، فقهي و احکام عملي از دل آنها مسئله شرک بودن زيارت قبور را مطرح کرد.اين تيميه خود معتقد به بازگشت به منش و روش سلف صالح بود و هر آنکس را مخالف اعتقاداتش ميديد، مشرک ميانگاشت و به سبب اين افکارش مورد لعن علماي شيعه و سني واقع شد.
توکلي تفاوتهاي مبنايي اين تيميه و علماي اهل سنت را عامل گسترش وهابيگري دانست و تصريح کرد: از جمله نقاط تمايز اين تيميه با ساير علماي اهل سنت اين بود که وي مبارزه با حاکم جائر مسلمان يا متظاهر به اسلام را جايز ميدانست در صورتي علماي مذکور، حاکم اسلامي را صرف نظر از اعتقادات، افکار و شيوه به حکومت رسيدنش، واجب الاطاعه ميدانستند و همين تفاوتهاي اعتقادي سبب شد اين تيميه در مباحث سياسي نيز روشهايي غير از علماي اهل تسنن داشته باشد و بعدها کساني که خواهان اصلاح در جهان اسلام بودند، تحت نفوذ افکار اين تيميه قرار گرفتند و همين حضور رگههاي فکري اين تيميه در فضاي سياسي سبب شده آرا وي در مسائل اعتقادي نيز ظهور و گسترش يابد.
وي از محمد بن عبدالوهاب به عنوان موسس ظاهري فرقه وهابيت نام برد که به جهت تاثيرپذيري از افکار و آرا اين تيميه و نيز مجالست و مباشرت با برخي نظريهپردازان انگليسي از جمله همفر تلاش بسياري در ترويج وهابيت داشت.
تاريخ نگار معاصر ايران، در تشريح ميزان اثرگذاري انگليس در گسترش نفوذ فرقه وهابيت، استعمار انگليس را مولد اصلي و عامل پيشرفت وهابيگري دانست و اظهار داشت: انگليس در طول ساليان متمادي با وارد ساختن ذهنيت انگليسي هراسي و نيز پنهان ساختن نقش خود در شورشها و کودتاها اهداف خود را پيش برده و حتي در به قدرت رساندن کامل دولت آل سعود و نفوذ وهابيت تاثيرگذاري بوده است، اما نميتوان به صراحت گفت ايدهها و آرا اين عبدالوهاب منبعث از اين افکار است، بلکه مهمترين عامل گسترش افکار اين عبدالوهاب را بايد در محيط سنتگرايانه حجاز دانست.
توکلي در بخش ديگري از سخنانش با تاکيد بر اينکه هيچگاه نبايد تلاش افراد ولو مخالفان خود را در انجام امور ناديده بگيريم، به تلاشهاي فراوان اين عبدالوهاب در به جريان انداختن فرقه وهابيت اشاره کرد و گفت: دشمن براي رسيدن به هدف از هيچ تلاشي فروگذار نخواهد کرد و از اين رو هيچگاه نبايد او را کوچک بپنداريم. شخصي چون اين عبدالوهاب در پيشبرد اهداف خود و در ترويج وهابيگري، با وجود محدوديت امکانات، سفرهاي بسياري به شهرهاي داخلي عربستان و حتي خارج از آن انجام داد. حتي از سوي خانواده خويش نيز طرد شد اما از اعتقادات خود دست برنداشت و از اختلافات بين سران قبائل در جهت منافع خويش سود برد که اوج موفقيت وي در اتحاد با عبدالعزيز، سعودي بود.
وي خشونت، بيرحمي، تعصب و رفتار غيرعقلايي را از مهمترين ويژگيهاي وهابيون دانست و افزود: غيرعقلايي بودن ناشي از تقليد کورکورانه و فقدان روش عقلايي و نيز مقدسنمايي در بسياري از امور آنها بود و به خاطر همين شخصي چون ابنعبدالوهاب براي نفوذ بر افکار مردم جامعه خويش، مسير خود را همسان با مسير پيامبر معرفي ميکرد.
اين استاد دانشگاه به هوشياري بيشتر در خصوص اقدامات وهابيت در سراسر جهان تاکيد کرد و گفت: با کمي دقت متوجه ميشويم که تمامي اقدامات سرکوبگرانه و تخريبي وهابيون در زمانهاي معين از جمله عاشورا، عيد غدير و نيمه شعبان و... صورت گرفته است. اين رويارويي سخت و هدفمند ايشان با اعتقادات ساير مسلمانان و خصوصا شيعيان رانشان ميدهد و اين مسئله لزوم هوشياري شيعه را در خصوص توجه عميقتر به مباني ديني و عدم تغافل از تلاشهاي وهابيون دو چندان مي سازد.
توکلي در پاسخ به سوال يکي از حاضرين پيرامون ماهيت جريان القاعده گفت: بين جريان القاعده و وهابيت تفاوتهايي وجود دارد که اين تفاوتها نيز عمدتا به محل ظهور اين دو جريان فکري برميگردد.
وي اضافه کرد: القاعده جرياني برآمده از دل وهابيت است که متشکل از نيروهاي مخالف عرب اهل تسنن است. اين واقعيت وجود دارد که در بين القاعده کساني هستند که به طور جدي مخالف غرب هستند ونميتوان آنها را جاسوس غرب دانست ولي مسئله اساسي توافق القاعده و وهابيت بر سر موضوع شيعه ستيزي در نقاط مختلف جهان است و همين مسئله بهترين فرصت را براي غرب ايجاد کرده است که از جريان به سود خود بهرهبرداري کنند.
انتهای پیام