( 0. امتیاز از )


صدای شیعه : در پي انتشار بيانيه اخير ميرحسين موسوي، داوطلب شکست خورده دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري آيت الله سيد احمد علم الهدي امام جمعه مشهد با انشار مطلبي به برخي از سياه‌ نمايي‌هاي بيانيه 17 موسوي پاسخ داده است.
متن اين مطلب به شرح زير است:

جناب آقاي مهندس مير حسين موسوي
علي‌رغم اينکه بنا دارم به انبوه فحاشي‌ها و دشنام‌هايي که در سايت‌هاي مختلف هواداران شما و مطبوعات وابسته نثار بنده مي‌شود پاسخي ندهم ولي چون چند جمله در ارتباط با سخنراني در روز چهارشنبه گذشته در ميدان انقلاب در بيانيه شما ملاحظه کردم فکر کردم خاطر شما را به نکات ذيل معطوف نمايم.

1- شما اين بيانيه را با سلام به ابي‌عبدالله شروع کرده و نميدانم مقصودتان کدام ابي‌عبدالله است اگر مقصود شما اباعبدالله الحسين (ع) است بايد عرض کنم اين بيانيه شما در ابتدا دچار يک پارادوکس است شما به ابا عبدالله الحسين سلام داده‌ايد و تصريح فرموده‌ايد: حرب لمن حاربکم و در همان سطور اوليه افرادي که علي رئوس الاشهاد نشان داده شدند پرچم مشکي مثلث که بر روي آن نوشته شده بود يا حسين شهيد دور سر چرخاندند و در آتش انداختند و اعلام حرب با حسين نمودند آنها را مردم خداجوي خوانديد آيا اين اظهار شما شبيه آن نيست که در عصر تاسوعا وقتي عمر سعد به لشگر خود فرمان يورش به طرف سيدالشهدا (ع) داد آنها را خيل الله ناميد و فرياد زد (( يا خيل الله ارکبي و با الجنه ابشري )) ( اي لشگر خدا سوار شويد به بهشت شما را بشارت باد )

2- شما فرموديد بنده از بلندگوي دولتي صحبت کردم يقينا حدود دوميليون و 500 هزار مخاطب بنده هم در آن روز به نظر شما جمعيت دولتي بودند وحبذا به دولتي که اين همه جمعيت دارد.
شما فرموديد: بنده مردم را به جنگ بايکديگر دعوت کردم به اينکه يک عده را حزب‌الله و يک عده را حزب الشيطان ناميدم اين اشکال شما قبل از اينکه به بنده وارد باشد به خدا وارد است که در قرآن در زمان پيغمبر امت اسلام را که به مراتب محدودتر از جمعيت اين کشور بوده‌اند به حزب الله و حزب الشيطان تقسيم کرده است. چون در مورد حزب‌الله در آيه 56 سوره مائده که خداوند مي‌فرمايد (( ومن يتول الله ورسوله والذين امنوا فان حزب الله هم الغالبون )) حزب‌الله را پذيراي ولايت خدا و رسول و کساني که ايمان آورده‌اند ( که مقصود از الذين امنوا الذين آمنوا در آيه قبل است که به اتفاق سني و شيعه بر اميرالمونين (ع) تطبيق شده ) معرفي مي‌کند که اين ولايت پذيران در امت اسلامند و در آيه 19 سوره مبارکه مجادله مي‌فرمايد: (( استحوذ عليهم الشيطان فانساهم ذکرالله اولئک حزب الشيطان الاان حزب الشيطان هم الخاسرون )) ( شيطان برآنها مستولي شد و ياد خدا را به آنها فراموشاند آنها حزب شيطانند ) آنها که مرجع ضمير هم در عليهم و انساهم هستند در آيه 14 همين سوره مشخص شده‌اند که مي‌فرمايد: (( الم تر الي الذين تولوا قوما غضب الله عليهم ما هم منکم ولا منهم ويحلفون الکذب وهم يعلمون )) ( آيا نمي بيني کساني که دوستي ورزيدند با گروهي که خدا برآنها غضب کرده است در حالي که اين افراد نه از شمايند و نه از آنها به دروغ قسم مي خورند و از دروغ خود آگاهند ) که مقصود بخشي از امت اسلام بودند که منافق شدند وبا يهود همدست گرديدند پس به گفته شما خداوند در اينجا با تقسيم امت به حزب الله وحزب الشيطان آنها را به جنگ داخلي واداشته است .

3- شما نقد فرموده‌ايد که چرا بنده بخشي از جامعه را بزغاله و گوساله ناميدم اين تعبير را خدواند در قرآن در دو آيه عنوان فرموده است يکي در آيه 179 سوره مبارکه اعراف: (( ولقد ذرانا لجهنم کثيرا من الجن والانس لهم قلوب لايفقهون بها ولهم اعين لا يبصرون بها ولهم اذان لا يسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون )) در اين آيه کساني که دل دارند و فهم ندارند چشم دارند و بصيرت ندارند به چهارپايان تشبيه شده‌اند آيا کساني که قدرت فهم امتياز اصل مترقي ولايت فقيه را ندارند و با آن دشمني مي‌ورزند و شعار عليه آن مي‌دهند مصداق اين اشخاص نيستند آيه دوم در سوره مبارکه فرقان آيه 43 و44 مي‌فرمايد: (( ارايت من اتخذ الهه هواه افانت تکون عليه وکيلا ام تحسب ان اکثرهم يسمعون او يعقلون ان هم الا کالا نعام بل هم اضل سبيلا )) در اين آيه هم کساني که هواي نفس خود را معبود خود قرار دهند به انعام وچهارپايان تشبيه شده‌اند آيا کف و سوت زن‌هاي روز عاشوراي حسيني با آن قيافه‌هاي منکر مصداق اين اشخاص نيستند.

4- شما فرموديد به اينکه بنده گفتم (( مردم توجه کنند جنگ است )) مردم را به جنگ و شورش داخلي دعوت کردم من اين سخن را از خود نگفتم بنده پيرو ولي فقيه زمان رهبر عظيم الشان حکيم هستم که از ابتداي اين غائله اعلام فرمودند اين حرکت برنامه ريزي شده دشمن جنگ نرم است البته از افرادي که ضد ولي فقيه‌اند انتظار نداريم اين اعلام مقام ولايت را بپذيرند و قبول کنند.

5- شما در اينکه حقير از آيات و روايات و اصطلاحات مذهبي در استناد مطالب خود استفاده کردم بنده را به برخورد مراجع عظام و روحانيون فاضل تهديد فرموده‌ايد. اولاً از شما تقدير مي‌کنم که در حوزه‌اي که تخصص نداشتيد وارد نشديد و مقصود شما از روحانيون فاضل نمي‌دانم چه کساني هستند اما مراجع عظام که فرمان و نظرشان بالاي سروچشم ماست شاگردان امام بزرگوار رضوان الله تعالي عليه‌اند. بنده در مورد (( بغي )) که حرکت شما را مصداق آن معرفي کردم به آيه شريفه قرآن و تفسير لغوي بغي به وسيله راغب اصفهاني در کتاب مفردات استناد کردم که کتاب مفردات در لغت معني قرآن از نظر تمام فرق اسلامي حجت ونص است. آيات و توقيع شريف امام زمان به اسحاق بن يعقوب که مستند اصل ولايت فقيه معرفي نمودم دقيقا منطبق با استناد و استدلال استاد الفقهاء و المراجع امام رحمه الله عليه در بحث ولايت فقيه در کتاب البيع است.
محارب بودن اغتشاشگران روز عاشورا مستند به حکم امام رحمت‌الله عليه درباره منافقين در هنگام عمليات مرصاد بوده است طبيعي است آنهائي که فکر کرديد با بنده برخورد کنند بايد در حقيقت با خدا در آيه 42 سوره مبارکه شورا برخورد کنند و يا با امام راحل بزرگوار در کتاب البيع
خاتمه: تمام سخن در يک کلمه: جناب آقاي موسوي (( ان ربک لبالمرصاد))
والسلام علي من اتبع الهدي
17 محرم 1431

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر