(
امتیاز از
)
بانوی کربلا به روایت یک نویسنده زن اهلسنت
صدای شیعه : این اثر، شیوه زندگی، طرز تفکر و درسآموز و حیات آفرین پیامرسان کربلا حضرت زینبکبری سلامالله علیها را تقدیم عاشقان ابا عبداللهالحسین(ع) میکند. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، بازشناسی زندگانی اهلبیت(ع) به صورت کامل در جامعه امروزی ـکه فرصت کامل و ارزشمندی را برای اندیشمندان امت محمدی فراهم ساختهـ ضرورتی اجتنابناپذیر است، بهویژه آن که در طی اعصار مختلف و سالیان دراز، همواره سعی دشمنان دانا و احیانا دوستان کجاندیش در تحریف و نابودی آن بوده است.
موضوع این کتاب هم در این باره، گزارشی است داستانگونه از زندگی پرفراز و نشیب و عبرتآموز عقیله بنیهاشم و بزرگترین بانوی اسلام در زمان خویش، یعنی زینبکبری(علیهاالسلام). مطالبی که در صفحات این کتاب خواهید خواند، تنها سرگذشت پرماجرای «بانوی کربلا» نیست، بلکه رویدادهایی است تکان دهنده و غمانگیز از تاریخ مسلمانان در مقطع خاصی از تاریخ صدر اسلام که در اثر برخورد دو حرکت کاملا متفاوت و متضاد ـبعد از رحلت پیغمبر اکرم(ص)ـ به وجود آمد، حرکتی که میکوشید روش و منش رسول خدا(ص) را در تمام ابعاد فکری و اجتماعی و ... دنبال کرده و نگاهبان سنن الهی باشد و حرکتی که میخواست نظام سیاسی و اجتماعی دوران جاهلیت را در قالب دیگر و مورد قبول خویش، بر کرسی نشاند.
اهلبیت عصمت(ع) و خاندان پیغمبر خدا، همراه یاران اندک و خدا باوران قلیل، بر عقیده خویش پای فشرده و «اسلام ناب محمدی» را از گزند نامحرمان حفظ نمودند. البته جان بر سر عقیده گذاشته و تاوان بس سنگینی پرداختند که حماسه پرسوز و گداز حسینی در ایام عاشورا از همان گونههاست. دگراندیشان میخواستند از «جدیدالاسلام» بودن مردم سود جسته و با نقاب «خلیفة رسولالله» و بهرهگیری از «بیعت ناس»، فرهنگ وحی را در پس پرده ظلمانی باقی مانده از جاهلیت استتار کنند تا آنجا که تدوین سنت نبوی را نیز گناهی نابخشودنی و علمی حرام جلوه دادند، ولکن حرکت سنجیده و عقلایی اهلبیت(ع) این خواسته آنان را با ناکامی مواجه ساخت.
زینب کبری(س) در برههای از زمان ـدر حالی که غل و زنجیر بر تن داشت و در مجموعهای از اسرا قرار گرفته بودـ رهبری این حرکت را به عهده گرفت و به تصدیق دوست و دشمن توانست به خوبی از عهده برآید و رسالت خویش را به پایان برد. آیتالله سیدرضا صدر(مترجم) درباره این کتاب مینویسد: «در سال 1331 شمسی به کشورهای عربی مسافرت کردم و در روز یازدهم محرم سال 1371 یکی از دوستان لبنانی این کتاب را به من عنایت کرد. پس از مطالعه، آن را بسیار شایسته و شیوا یافتم و به مضمون:
"خوشتر آن باشد که ذکر دلبران گفته آید در حدیث دیگران" تصمیم به ترجمه آن گرفتم و در همان لبنان ترجمهاش را پایان دادم و از برکات وجود مقدس زینب(س) در آن دیار، از خطراتی بزرگ مصون ماندم. پس از مراجعت به ایران، یکی دو بار در آن تجدید نظر کرده، اینک تقدیم خوانندگان عزیز میشود.
نویسنده کتاب، بانو دکتر عائشه بنتالشاطی، از نویسندگان درجه اول عرب و فرزند یکی از روحانیان مصر است. نویسنده هر چند اطلاعات بسیار عمیقی نداشته و اشتباهات تاریخی نیز دارد، که بعضی از آنها در پاورقی اشاره شده، ولی حقایق تاریخی را با قلمی بسیار شیرین و سبکی دلپذیر بیان میکند. آثار دیگر نویسنده که پس از نوشتن این کتاب تألیف کرده، از این قرار است: آمنه دخت وهب: مادر رسول خدا(ص)، زنان پیغمبر(ص) و دیگر دختران پیغمبر(ص)؛ که در هر یک، ناحیهای از زندگی رسول خدا(ص) را خواسته است بیان کند. به نظر این جانب، هیچیک از آنها، در شیرینی عبارت و زیبایی سبک، مانند کتاب ما نیست.»
دکتر عائشه بنتالشاطی(نویسنده کتاب) در مقدمه خود مینویسد: «زینب، پس از فاجعه کربلا زنده نماند، دردها و رنجهایی که کشیده بود به اندازهای نبود که بتوان تحمل کرد و طاقت آورد. ولی در آن مدت کوتاهی که زندگی کرد، توانست در دلهای شیعیان، آتش خون و اندوهی را بیفروزد که تا امروز زبانه بکشد و خاموش نگردد و کسانی را که اهلبیت پیغمبر(ص) را تسلیم دشمنان کردند، به بدبختی و خواری و سوزش پشیمانی بیندازد. و پاک کردن این گناه را ارثی سهمگین و مقدس در میان فرزندانشان بر جای گذارد که نسلی از نسل دیگر ارث ببرد.
باز میگویم که این کتاب را نمیتوان نقشی از زندگی آن بانوی بزرگ دانست، آن طوری که پیش از من، تاریخنویسان مورد اطمینان نوشتهاند و پس از آنها فضایل و مناقبنویسان آمدهاند، و بر آن سایههایی افسانه مانند افزودهاند تا زیباتر و جذابتر شود و تأثیرش در مغز، عمیقتر، و بیان حقیقتش روشنتر گردد.
من هرچه توانستهام کوشیدهام که رنگهای اصلی تاریخ را در این نقاشی که از زندگی آن بانوی معظم میکشم، نشان دهم، بدون آن که سایه فضایل و مناقب از میان برود، و یا در آن خللی رخ دهد. زیرا نظم علم و تاریخ هرچه باشد، عنصری به صورت این بانو در آمده، آنچنان که گذشتگان او را شناخته و دیدهاند، و من حق ندارم به هیچیک از این سایهها با نظر بیاحترامی بنگرم، مگر آن که دانشمندی روانشناس بخواهد خوابها و پندارها را مسخره کند. تمام کوشش من در این کتاب این بود که رنگهای تاریخی و سایههای افسانهمانند را در هم آمیخته، تا بتوانم صورت کسی را که در تأسیس تاریخ ما شرکت داشته و در تاریخ انسانیت به صورت داستان و اشک و مثل در آمده، جلوه بدهم.»
پدران و نیاکان، سایههایی بر گهواره، کودکی اندوهناک، خردمند بانوی بنیهاشم، پیشدرآمدهای شوم طوفان، هجرت، دلیل راه، تقاضا و اصرار، به سوی دره مرگ، بانوی کربلا، کاروان اسیر، بازگشت کاروان، آخرین سفر، در پی خونخواهی و ندای جاوید، عناوین این کتاب ارزشمندند. چاپ هشتم کتاب «بانوی کربلا حضرت زینب(علیهاالسلام)» در شمارگان 2000 نسخه، 180 صفحه و بهای 25000 ریال راهی بازار نشر شد.
انتهای پیام