از موعود خیالی غرب تا منجی موجود شیعه

 

نهم ربیع‌الاول سالروز سرنوشت‌ساز حیات مجدد مذهب تشیع و آغاز امامت یگانه موعود موجود عالم، حضرت مهدی منتظر(عج) فرصتی برای مرکز خبر حوزه فراهم نمود تا به گفت و گو با مدیر مرکز تخصصی مهدویت بنشیند‌؛ آنچه پیش روی شما است مصاحبه خواندنی با حجت الاسلام  سید مجتبی کلباسی است.

امروز دشمنان اسلام، با برنامه ریزی های دقیق و حساب شده، مکاتب و فرقه‌هایی را به مردم دنیا معرفی می‌کنند که دارای مبانی مهدویت و منجی گرایی هستند و از آنجایی که موضوع ظهور منجی، از مسائل مشترک ادیان دنیا است لذا پرداختن به امور مهدوی و گسترش عقیده موعودگرایی در میان ادیان مختلف، کاملا طبیعی و قابل پیش بینی است.

جدایی مسیر ادیان ابراهیمی از دین اسلام و عدم پذیرش اسلام به عنوان دین خاتم و انتخاب مسیرهای نادرست توسط آنها، موجب شده ادیان مسیحیت، یهودیت و حتی زرتشتی‌ها مدعی ظهور موعود و منجی مخصوص و البته غیرواقعی خود شوند و با تبلیغات گسترده ای که در این رابطه انجام می دهند موج منجی گرایی را در جهان به نفع مقاصد خود گسترش دهند.

* هدف فرقه‌های انحرافی در مطرح کردن مسئله ظهور منجی و پرداختن به مسائل مربوط به مهدویت چیست؟   

به طور قطع، ورود فرقه های انحرافی در این عرصه با انگیزه های استعماری صورت گرفته است، به عنوان مثال، فرقه ضاله بهائیت از حدود صد سال قبل، با هدف اعلام نسخ دین اسلام و ظهور دین جدید و زیر سؤال بردن مسئله خاتمیت و مهدویت پا به عرصه گذاشت و با کمک استعمار سعی در فرقه سازی، شبهه افکنی و ایجاد انحراف در میان مسلمانان به ویژه شیعیان دارد.

همچنین هدف سرمایه‌گذاران و مبلغان فرقه‌های انحرافی چون بابیت و بهائیت به انحراف کشیدن و تفرقه افکنی در آرمان‌های مستحکم شیعه، سلب امید به آینده وتضعیف در اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عج) و جلوگیری از رشد فرهنگ و اندیشه نجات بخش تشیع در جهان بوده است و این روند از سوی دولت‌های استعماری، همواره به شدت پشتیبانی، ترویج و تقویت می‌شود.

دشمنان تشیع، مبانی فکری این مذهب را بر دو عنصر شهادت و مسئله انتظار استوار می‌دانند لذا با تبلیغات انحرافی، ایجاد فرقه ها و ارائه اندیشه های رقیب ‌ درصدد تضعیف این دو عنصر مهم در تفکر شیعیان هستند و موفقیت در تضعیف این دو محور درمیان شیعیان را عامل پیروزی در سایر محور ها می دانند.

فطرت آدمی همواره به موعود گرایی توجه ویژه داشته و در انتظار عنصری نجات بخش برای رهایی بشریت از ظلمت‌ها، دردها، گرفتاری‌ها، فقر و فلاکت بوده و تاثیرات این تفکر را می‌توان در اندیشه فیلم سازان، نویسندگان و اندیشمندان غربی و... مشاهده کرد.

گرچه این تفکر ریشه در فطرت آدمی دارد، ولی هیچ یک از ادیان جهان بجز دین اسلام و بخصوص مذهب تشیع، پاسخ دقیق و مشخصی در جزئیات این مسئله ندارند و غیر از تشیع هیچ کس قادر به تفسیر و تفصیل موعود‌گرایی‌ فرد، نحوه ظهور، اهداف، برنامه‌ها و سیر حرکت او نیست، چون ادیانی مثل مسیحیت و یهودیت در پله اول وامانده و در وعده بسیط و مجهولِ منجی توقف کرده و به دلیل حفظ سیاست‌ها و جلوگیری از زیر سوال رفتن مبانی اصولی دین و آیین‌شان فراتر نرفته‌اند و از ابزارهای مختلفی برای معرفی منجی آخرالزمان منطبق با دیدگاه های خود بهره می‌برند،‌ تا حقایق واقعیت‌ها را بر اساس تفکر و اندیشه خود تحریف کنند.

چون غرب خدا را گم کرده و از منبع فیض، قدرت لایزال و تکیه گاه بزرگ و امید بخش بشری جدا شده به دنبال کسی است تا جهان را نجات دهد لذا فیلم هایی می سازد و در آن وانمود می‌کند موجودی از فلان کره و یا غرب می‌آید و بشر را نجات می دهد.

البته این تفکرات، یاس و تاکید بیشتری بر عدم توانایی انسان معمولی در سامان بخشیدن به اوضاع جهان را نشان می دهد، ولی باز راه را گم کرده و به دنبال موجودات دیگری است و نباید فراموش کرد که اساساً این اقدامات بر مبنای خیال پردازی و رقیب سازی در برابر دیدگاه اسلامی صورت می گیرد و تفکر عمیق و دقیقی پشتوانه آن نیست.

از آنجایی که ظهور ادیان مهم ابراهیمی در منطقه خاورمیانه بوده و ظهور موعود نیز در این منطقه صورت خواهد گرفت، لذا شاید توجه چندانی به اوضاع غرب و شرق در زمان ظهور نبوده است البته در برخی از احادیث نشانه‌هایی که درباره یهودیان و مسیحیان و به ویژه جنگ با صهیونیسم بیان شده و به جنگ‌ها و اقدامات مختلف قبل از ظهور اشاره گردیده که همه دنیا را شامل می‌شود و منحصر در خارومیانه نیست و  همچنین ظهور سفیانی از ناحیه شامات و پشتیبانی غرب از او و ظهور حضرت مسیح و وقایع بعد از آن همگی به نقش غرب در دوران نزدیک ظهور و حتی بعد از ظهور حضرت اشاره دارد؛ اگر چه عمده نشانه های ظهور در منطقه خاورمیانه رخ می دهد.

پیروی از ولایت به معنای پیروی از پیامبر اکرم(ص) و امامت است، یعنی همان طور که دستورات و فرمایشات پیامبر‌(ص) را باید شناخت و تبعیت نمود؛ در این عصر نیز باید بنا به اصول عقلی و نقلی با رجوع به خبره و کارشناسان قرآن و سنت که مراجع و بزرگان دین هستند، دستورات اسلام را شناخت و از آنها پیروی کرد.

تبعیت از امام عصر(عج)، تبعیت از پیامبراکرم(ص) است و در عصر غیبت نیز که دسترسی به امام (ع) وجود ندارد باید به عالِم جامع‌الشرایط مراجعه کرد و احکام امام عصر را از او گرفت و به عمل آن کرد.

مسئله مهدویت از نظرفکری برای جامعه شیعی بسیار امید بخش است و فکر و روح آدمی را از بن‌بست رها می‌کند و از نظرسیاسی، حرکت آفرین است و در ابعاد اقتصادی موجب شکل گیری اقتصاد اسلامی می‌شود و همچنین آینده جهان را در نگاه شیعیان روشن می سازد و انسان را به سوی آینده نگری سوق و جهت می دهد.

و همین امر سبب می شود تا انسان با نگاه مثبت به جهان پیرامون خود بنگرد و در رشد و تعالی معنوی و مادی خود تلاش کنند و خود را از دیدگاه صرف مادی به جهان برهانند.

 یکی از امتیازات جامعه شیعی، حیات و نشاط همگانی است که در دیگر مذاهب و ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی مشاهده نمی شود، این نشاط و امید به آینده از تاثیرات نگاه مسئله انتظار است و از ایمان به مهدویت و ظهور مهدی(عج) نشات می گیرد به قاطعیت می‌توان گفت: که فرهنگ انتظار و توجه به امام عصر(عج) تحولات بزرگی در جامعه ایران بوجود آورده و از مولفه‌های اصلی انقلاب، مسئله انتظار است که با پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس مبانی مهدویت دنیا تکان خورد و با این تحول، اثر حیات بخشی در عالَم اسلام بوجود آمد و حتی کشورهای مصر و عراق را نیز از نظر فکری و فرهنگی متحول کرد.

البته موانع و عواملی وجود دارد که باعث شده مسلمانان همچنان جهان سوم بمانند؛ یکی از این عوامل، رها کردن آموزه های اسلامی طی قرن‌های متمادی توسط سلاطین جور و جدا شدن از حیات اسلام و مکتب اهل بیت(ع) است که موجب شده، امروز جهان سومی بمانیم، لذا امروز اگر بینش و حاکمیت قرآنی و وحدت اسلامی را در جامعه اسلامی ایجاد، یقیناً مسلمین به عظمت و جایگاه رفیع خود در دنیا دست می یابند و می توانند حکومتی بر اساس مبانی دینی طراحی کنند.

با تاسیس مراکز علمی و پژوهشی تلاش می شود، هویت و عقاید حقه تشیع حفظ و ترویج گردد و اندیشه و تفکر جوانان شیعی در برابر این سم پاشی ها و انحرافات ایمن گردیده و حملات غربی ها خنثی شود، همچنین اگر مسئله مهدویت تبیین و توضیح داده نشود و ابعاد آن شناخته نگردد، مکاتب انحرافی و رقیب به میدان می آیند و از تفکرات صهیونیستی و انحرافی تا فرقه های مختلف و مدعیان گوناگون جهان تشیع را عرصه تاخت و تاز عقاید انحرافی و خرافی خود می کنند و فقه و اسلام را رو به افول و خاموشی می کشانند.

وجود بیش از دو هزار حدیث درباره انتظار و ظهور حضرت مهدی(عج) پتانسیل بزرگی در اسلام محسوب می‌شود و آینده اسلام به تلاش و فرهنگ سازی در این عرصه است و باید در این زمینه شناخت و معرفت را ارتقا داد و با وجود منابع غنی دینی، روند کنونی رضایت بخش نیست و باید توسعه و گسترش لازم در فعالیت‌ها صورت گیرد،‌ هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده ایم و برخی باور ندارند که موضوع مهم مهدویت، باید رشته تخصصی باشد و نیروی انسانی در این عرصه تربیت شود و باید با حداقل های معارف انتظار و موعود به عنوان یکی از مسائل مهم اسلام آشنا شویم و در همین راستا باید از شیوه‌های مختلف فکری و نظریه‌پردازی، در عرصه‌های نویسندگی، فیلم سازی، سخنرانی و انیمشن و ابزارهای تبلیغی موجود استفاده کرد، جامعه ما توان بالقوه و سیعی در این زمینه دارد که متاسفانه مورد استفاده قرار نگرفته است.

گفت‌وگو: علی فقیه