( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: عبداللطیف بغدادی در کتاب خود به نام «الافادة والاعتبار» می گوید: هدف من در مصر سه نفر به نام های یاسین سیمیاوری، رئیس یهودی موسی بن میمون و ابوالقاسم شارعی بود، موسی نزد من آمد و من او را شخصی بسیار فاضل دیدم که حب ریاست و خدمت ارباب دنیا در دلش غلبه داشت، و کتابی در پزشکی و کتابی نیز برای یهودیان به نام «الدلالة» داشت، وی در آن کتاب کسانی را که به زبانی غیر از زبان عبرانی می نویسند مورد لعن قرار داده است. من آن کتاب را دیدم و در آن تامل نمودم و آن را کتابی ناسالم یافتم که اصول شرایع و عقاید را با چیزهایی که می پنداشت برای آن صلاحیت دارد فاسد می نمود!!

شخص صاحب نفوذ
ابن میمون طبیب دربار ایوبی بود، این جایگاه بسیار رفیع او را صاحب نفوذ و شفاعتی پذیرفته شده نزد ایشان قرار می داد. مورخان ذکر می کنند که شمویل بن یهوذا بن تبون، که در آن وقت راهنمای سرگشتگان به زبان عبری بود، از او اجازه ملاقات خواست، به او نسبت به هر بحث علمی حتی به مدت یک ساعت در شب یا روز هشدار داد، چرا که برنامه کار روزانه او به شکل زیر است: «وقتی که سلطان در قاهره اقامت دارد من در راهی دور هستم (یک مایل و نیم)، و کارهای ضروری روزانه من نزد نایب سلطان بسیار سنگین است؛ من باید هر روز صبح زود او را ملاقات کنم و این مساله دلیلی ندارد جز اینکه او یا یکی از فرزندانش بیمار هستند و من جرات نمی کنم قاهره را ترک کنم حتی باید بیشتر روز را در قصر باشم. بعد از ظهر از آنجا بر می گردم... در این هنگام نزدیک است از گرسنگی بمیرم اما اتاق پذیرایی پر از مردم است، پر از چهره های دینی و کارکنان دولت و دوستان و دشمنان؛ برای همین دستانم را می شویم و از بیمارانم می خواهم صبر کنند تا من چند دانه خرما بخورم و این تنها وعده غذایی روزانه من است، سپس بیمارانم را می بینم... و این کار تا شب ادامه دارد، در حالی برایشان نسخه می نویسم که از شدت خستگی روی زمین دراز کشیده ام، وقتی که شب می شود دیگر تمام توانم از دست رفته و نمی توانم حرف بزنم، برای همین اسرائیل نمی تواند با من تنها سخن بگوید مگر در روزهای شنبه که در آن روز همه نمازگزاران و یا اکثریت آنها بعد از نماز صبح نزد من می آیند تا علم بیاموزند.
بعضی های پدیده میمونیه را نشانه ای از تسامح ایوبی ها با مخالفین دین می دانند، اما ضرورت ایجاب می کند یادآوری کنیم که همین عصری که شاهد بزرگترین تغییر دمکراسی در مصر است از نقشه دور کردن عناصر فاطمیه و تبعید آنان از قاهره در چند مرحله انجام و با اخراج سودانی ها و آواره کردن آنان از قاهره آغاز شد. تا آنجا که به دوستان صلاح الدین خبر رسید هر کسی که از خانه ای از املاک پیروان فاطمی و دوستدارانشان خوشش می آید، اهالی آن را از خانه ها بیرون کند و در آن سکونت کند، همچنین کارهایی در راستای مهاجرت اجباری سران فاطمی در سال 569 هجری بعد از افشای (توطئه ای دروغین) انجام شد که باعث تبعید و کوچ خادمان قصر به دورترین سرزمینها گردید. واضح است که اقدام اخیر به شکل نهایی نسبت به تجمعات ساکنان بزرگی از شیعیان قاهره صورت گرفت.

تشویق مهاجرت ساکنان
برای اینکه عملیات تغییر ساکنان ادامه یابد، صلاح الدین به طور گسترده اقدام به جذب نیرو و نظامیان نمود و به همین دلیل در آن دوره تعداد زیادی از مردم مناطق مختلف به مصر آمدند.
سهم و بهره نصاری نیز در مصر بهتر از شیعیان نبود و در آن عصر مراسم های رسمی در اعیاد نصاری به صورت مخفیانه انجام می گرفت.
اکنون ما چگونه می توانیم این قساوت را با شیعه و نصاری و آن تسامح با موسی بن میمون را تفسیر کنیم؟!
مهمتر از آن اینکه موسی بن میمون از نفوذ خود در سرزمین ایوبی ها برای حمایت یهودیان مصر استفاده می کرد. ما حق داریم بپرسیم چه رازی در پشت پرده وجود دارد که چگونه اوضاع بدون حمایت از میلیونها مصری قربانی یوسف بن ایوب دگرگون شد؟ اما مهمتر از آن سخنان مورخان است که گفته اند: «وقتی صلاح الدین فلسطین را فتح کرد ابن میمون او را قانع کرد که دوباره به یهودیان اجازه سکونت درآنجا را بدهد.»
اضافه بر آن، سخنان دیگری از مورخان است که گفته اند: «در طی قرنها فتاوا درباره ضرورت بنای هیکل ادامه داشت، و اصل ماجرا به دست موسی بن میمون بود که در سال 1267 میلادی از قدس دیدن کرد (در دوران ایوبی) و توجه یهود را به لزوم ساخت بنای هیکل به عنوان نمادی از وحدت آنان جلب کرد... یک هیکل مرکزی که جایگزین مکان عبادت آنها در کنیسه ها باشد، به گونه ای که عصر خاخام ها متوقف و دور کهانت افرادی که به عبادت مزامیر و تقدیم قربانی اقدام می کنند آغاز می شود.  موسی بن میمون بر این عقیده بود که هیکل سوم با دستهای بشر ساخته نمی شو بلکه کاملا از آسمان نزول می کند.
او که مسئول وطن دادن یهود در فلسطین بود موسس حقیقی برنامه صهیونی معاصر بوده است.
اما سخن درباره کتاب راهنمای متحیران و تاثیر آن در اندیشه برخی مسلمانان و مصیبتها و فجایعی که بر ما وارد کرده است حکایت دیگری دارد.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر