( 0. امتیاز از )



صدای شیعه: نقد و بررسي کتاب حسين (ع) در انديشه مسيحيت، عصر يکشنبه در سازمان تبليغات اسلامي و با حضور مؤلف آن برگزار شد.
در اين جلسه، حجت‌الاسلام محمد جواد ادبي مدرس رشته مطالعات اديان نکاتي را درباره اين کتاب بيان کرد و گفت: من بنا دارم تا از منظر بين‌الادياني به نقد اين کتاب بپردازم و نقطه‌هايي از اين کتاب را که قابليت توجه بيشتر دارد بررسي کنم.
ادبي سپس ادامه داد: بارا علت انتخاب موضوع «حسين بن علي (ع)» براي اين کتاب را آن حديث پيامبر مکرم اسلام مي‌داند که فرموده‌اند: «ان لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لن تبرد ابدا»؛ حرارت حماسه حسيني و تاثير شگرف او در فضاي زيست و زندگي بشر آتشي در جان انسان‌هاي آزاده به وجود آورده است که اين آتش هيچ‌گاه از بين نخواهد رفت و به خاموشي سردي و فسردگي نخواهد گرائيد.
وي در ارائه تفسير بارا از اين حديث پيامبر اسلام (ص) افزود: او مي‌گويد، با توجه به اينکه پيامبر اسلام فرموده‌اند مومنين و نه مسلمانان، من نيز يکي از آن مؤمنين هستم و در اين ميانه اهل ايمان گستره وسيع‌تري را در بر مي‌گيرند. «قل يا اهل الکتاب تعالوا الاکلمه سواء بيننا........»، توحيد مبناي اوليه اي است که در اديان ابراهيمي، مشخصاً به آن اشاره شده و من يکي از کساني هستم که ذيل اين حديث قرار مي‌گيرم.
ادبي در اين باره افزود: او يک وجه عاطفي هم به اين دليل خود افزوده و مي‌گويد: من مي‌خواهم در طول ساعات شبانه روز خود هر روز دو ساعت با حسين بن علي (ع) همنشين باشم.
ادبي در ادامه و در تحليل ديدگاه‌هاي بارا درباره انگيزه‌اش از نگارش کتاب خود درباره امام حسين (ع) گفت: يکي از مسائل مطرح در الهيات جديد همگامي با عالم ملکوت و خداوند است؛ اينجا هم نويسنده مي‌گويد: همنشيني من با حسين ابن علي(ع) سبب نگاه عاشقانه و معرفت‌آميز من به او شده است.
وي در اين باره افزود: گويي شما در کنار اقيانوس واقع شديد و ترنم آن شما را تحت تاثير قرار داده است؛ مولوي از قول شمس تبريزي مي‌گفت: «من ماهي‌ام، نهنگم، امانم آرزوست»، اگر ما جست‌وجوگر واقعي و شناگر باشيم، بهترين اقيانوس، اقيانوس معارف اهل بيت (ع) و در اين ميانه کشتي امام حسين (ع) سريع‌تر است.
در ادامه ادبي به نکات ديگري از اين کتاب اشاره کرد و گفت: نکته خيلي خوبي که آنتوان بارا در کتاب به آن اشاره مي‌کند، اين است که بسياري از نويسندگان مسلمان به چارچوب‌هاي شخصيتي و مجاهدت بي‌بديل و معرفت بي‌نظير حسين‌بن علي (ع) بي‌توجه بوده‌اند؛ اما من عرب مسيحي خواستم به نويسندگان مسلمان تذکاري بدهم که شما با داشتن شخصيت اين چنيني که داراي ويژگي‌هاي «نبوت» است به آن کم توجهيد و اين نيز جزو انگيزه‌هاي نويسنده براي پرداختن به اين شخصيت شده است.
وي در ادامه با ايجاد مقايسه‌اي بين «بارا» و «هانري» کربن افزود: علامه طباطبايي در مورد ‌هانري کربن مي‌گفت: خدمتي که وي در مورد ملاصدرا، محي‌الدين ابن عربي و ابن سينا داشت؛ به گونه‌اي بود که توانست از منظر ديگري به موقعيت متفکران فيلسوف ما بپردازد. خوش‌تر آن باشد که سر دلبران/گفته آيد در حديث ديگران.
ادبي در اين باره افزود: مصداق اين بيت را در کتاب «بارا» مي‌توان ديد يعني نگاه يک مسيحي عرب در بافت جامه اسلامي.
وي در برشماري ديگر نکات موجود در کتاب بارا درباره شخصيت امام حسين (ع) افزود: اشکالي که خود او مي‌گيرد، اين است که وقتي مستشرقين خواستند به تاريخ اسلام، زندگي پيامبر (ص) و ائمه بپردازند، منظر اسلامي ندارند و نمونه‌هاي آن را در «دائرةالمعارف اسلام و قرآن» منتشر شده در «ليدن» هلند و «بريل» مي‌توان ديد که يک مستشرق با نگاه غربي به سراغ آموزه‌هاي ديني ما آمده است.
ادبي در اين باره افزود: او مي‌گويد که من از نگاه ملاطفت‌آميز اسلامي و از ديد يک متفکر شرقي و مسيحي که در محيط جهان اسلام پرورش يافته و حتي در مدارس آنها درس خوانده به اين موضوع پرداخته‌ام.
وي اين بيان بارا را اينگونه تحليل کرد که او در نوع نگاه به مسأله «تقدس» بين خود به عنوان يک مسيحي عرب، با يک مسيحي غربي تفاوت قائل است و مي‌گويد: مسيحيان غربي، اين مسأله را اين‌گونه که ما در نظر مي‌گيريم، در نظر نمي‌گيرند، اما من به عنوان يک مسيحي عرب مفاهيم «مقدس»، «معصوم» و در «‌هاله‌اي» از عظمت بودن پيامبر و اهل بيت (ع) او را مي‌فهمم، اين در حالي است که مستشرقين عينک همراهي با پيامبر و اهل بيت و آموزه‌هاي ديني ما را به همراه خود ندارند.
ادبي در ادامه بررسي و تحليل اين کتاب به بررسي اناجيل اربعه توسط بارا در فصل اول کتابش اشاره کرد و گفت: در فصل اول او به مسأله الهيات مسيحي و اناجيل اربعه و جايگاه حضرت عيسي (ع) در آنها نظر مي‌کند.
وي افزود: چهار انجيل وجود دارد که سه تاي آنها به نام‌هاي «متي»، «مرقوس» و «لوقا» با يکديگر همنوا هستند؛ به اين معنا که شما در آنها عيسي (ع) را خدا نمي‌بينيد، بلکه در جايگاه يک انسان با مرتبه‌اي بالاتر قرار دارد؛ تنها در انجيل «يوحنا» است که عيسي (ع) تبديل به فرزند خداوند مي‌شود.
ادبي در تحليل اين مسأله گفت: اين اشکال‌يابي خيلي خوب، اما غيرعميق مطرح شده است؛ يعني يک اشکال متدولوژيک وجود دارد و آن اينکه اين مشکل پدر بودن خداوند يا فرزند بودن عيسي (ع) از کجاي تاريخ نوشتن اناجيل نشأت گرفته است؛ در واقع او مي‌توانست به حجيت و وثاقت اناجيل نوشته شده در دهه‌هاي «70 تا 100» ميلادي بيشتر بپردازد و بنده فکر مي‌کنم بارا به علت اينکه خود نيز يک مسيحي است، براي جلوگيري از قرار گرفتن در معرض نقدهاي جدي، از چکش کاري اين مسأله خودداري کرده است.
ادبي در ادامه با اشاره به موضوع ديگري گفت: اين نويسنده، تفسير جديدي دارد از لفظ «تسلي دهنده» در انجيل «يوحنا» در باب شانزدهم آيه پنجم. باور بسياري از دين‌شناسان اين است که اين تسلي دهنده «پيامبر اسلام (ص)» است؛ اما بارا به نحو ديگري مي‌گويد: هيچ پيامبري نمي‌تواند پيامبر پس از خود را بفرستد، زيرا اين در چارچوب قدرت خداوند است و در اين آيه رگه‌هايي از اخبار حضرت عيسي (ع) به شخصيت حسين بن علي (ع)را مي‌توان ديد؛ به اين معنا که مسيح از او به عنوان شهيد و نه پيامبر سخن مي‌گويد و اين تفسير کاملاً نو و بي‌سابقه در الهيات مسيحي و اسلامي است. البته او اطلاق اين تسلي دهنده به پيامبر اسلام (ص) را رد نمي‌کند، بلکه تفسيري جديد را به آن افزوده است.
در ادامه آنتوان بارا نيز در سخناني گفت: موضوع اسناد انجيل‌ها هدف اوليه و حتي ثانويه از کتاب من نيست، بلکه من هدف بالاتري را در نظر دارم، من سعي داشتم مروري بر آنها داشته باشم.
وي افزود: هريک از انجيل‌ها توسط نويسندگانش براي ملت‌هاي مختلف و مردم متفاوت نوشته شده است؛ مرقس چون يوناني بود، انجيل را به زبان فلسفه نوشت و متي چون رومي بود و آنها به قدرت و عظمت فکر مي‌کردند، او هم انجيل را با اين منظر نوشته است؛ هرچند رويدادهاي آنها يکي است، اما در زمان‌ها و با زبان‌هاي متفاوتي نوشته شده‌اند.
بارا در ادامه گفت: حضرت عيسي (ع) فرمودند: خداوند نطق خود را بر زبان انبيا جاري کرد و بر انگيختن پيامبران به اين معنا بود که پيام خداوندي را به مردم برسانند؛ حضرت عيسي خود را پايان دهنده انبيا معرفي نکرد، بلکه گفت: بعد از من تکميل کننده‌اي خواهد آمد.
وي در اين باره افزود: در خود قرآن هم واژه اديان نيامده، بلکه واژه «دين» آمده که در سه دين الهي تجلي پيدا مي‌کند.
بارا افزود: من آن مبحث اناجيل را در ابتداي کتاب آوردم تا ذهنيتي را براي خوانندگان ايجاد کنم و زمينه ورود آنها به فصل‌هاي بعدي را فراهم سازم. عيسي گفت که من مي‌خواهم به نسل آينده، آيه‌اي معرفي کنم که همان پيامبر اسلام است، در عهد قديم نيز آمده که پيامبري را از «ساعير» مي‌بينم که از «فاران» ظهور خواهد کرد که فاران همان «مکه» است؛ مردم هم وقتي «يوحنا» را پيامبر خطاب کردند و او قبول نکرد، نشان از انتظار مردم براي ظهور پيامبري جديد است.

يادآور مي‌شود، نشست ديگري با عنوان کنفرانس خبري «کتاب حسين (ع) در تفکر مسيحيت» با حضور نويسنده در بيست و سومين نمايشگاه بين‌المللي کتاب تهران هم ‌اکنون (دوشنبه صبح) در جريان است که گزارش خبري آن متعاقباً ارسال مي‌شود.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر