در باب تخريب مسجد حضرت فاطمه زهرا (س)
مردم جمهوري آذربايجان پيش از اين دو بار، در جريان تخريب مسجد حضرت محمد(ص) باکو و مسجد منطقه نفت داشلاري، بي حرمتي دولتشان نسبت به مقدسات خود را به نظاره نشسته بودند ولي اين بار بر اين باور بودند با اقداماتي که انجام دادهاند،خواهند توانست حکم تخريب مسجد حضرت فاطمه زهرا را که دادگاه منطقه سوراخاني به بهانه واهي غير قانوني بودن اين مسجد، صادر و دادگاه تجديد نظر نيز آن را تائيد نموده بود، نقض کنند.
آنان براي اين منظور هر چه مي توانستند انجام دادند. از جمله اينکه بر اساس قانون به حکم صادره اعتراض کرده و ادله خود از جمله مجوز فرمانداري باکو در سال 1996 مبني بر ساخت مسجد حضرت فاطمه زهرا و نيز اسناد مالکيت زمين وساير مدارک مورد نياز را به دادگاه تجديد نظر و دادگاه عالي تقديم کردند. علاوه بر اين تعدادي از تشکلهاي ديني و احزاب جمهوري آذربايجان طي بيانيههاي مختلف خواستار نقض حکم تخريب اين مسجد شدند. همچنين تعداي از شخصيتهاي ديني نامه سرگشادهاي را خطاب به رئيس جمهور آذربايجان تنظيم و ارسال کردند و مهمتر اينکه طي چند مرحله با تجمع اعتراض آميز در مقابل اين مسجد خواستار توقف جريان مسجد ستيزي شدند که با ضرب و شتم پليس و نيروهاي امنيتي روبرو و تعداي نيز بازداشت شدند.
اينک با قطعيت يافتن حکم تخريب مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) باکو که در منطقه پر جمعيت گونشلي اين شهر قرار دارد و 12سال قبل با طي مراحل قانوني به همت مردم اين منطقه خريداري و ساخت آن با کمکهاي مردمي آغاز شده بود شمارش معکوس دولت آذربايجان براي عملي نمودن تخريب اين مسجد شروع شده است. مردم ديندار باکو و ساير شهرهاي آذربايجان که قبلا در تجمعات اعتراض آميز خود با سر دادن شعارهايي از قبيل "مرگ بردولتي که مسجدها را ويران مي کند" ، "تا خون در رگ ماست مسجدي در باکو تخريب نخواهد شد" و "حسين حسين شعار ما شهادت افتخار ما" لبريز شدن کاسه صبر خود در برابر بي حرمتي به مقدسات اسلامي را فرياد کرده بودند در شرايطي دشوار قرار گرفتهاند.
آنان با دولتي رو در رو هستند که از يک طرف عنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام در سال گذشته را يدک مي کشد و چند روز قبل همايش جهاني شدن دين و ارزشهاي سنتي را با تبليغات فراوان برگزار نمود و مدام با تبليغات گسترده رسانه اي، جمهوري آذربايجان را مهد آزادي پيروان همه اديان معرفي مي کند و از سوي ديگر و در مرحله عمل، به اعتقادات و ارزشهاي ديني بيش از 95 درصد مردم خود کوچکترين اعتنايي نمي نمايد. در حقيقت شعار دولتمردان آذري در خصوص آزادي پيروان اديان تنها نصيب اقليت يهودي و مسيحي مي شود!
تخريب و تعطيلي هفت مسجد در سال گذشته، افزايش محدوديتهاي موجود براي دينداران مسلمان از قبيل ممنوعيت صدور گذرنامه براي بانوان محجبه، تلاش جهت ممنوعيت پخش اذان از مساجد، ممنوعيت وجود هرگونه نماد اسلامي در ادارات و اماکن دولتي ، ضرب و شتم و بازداشت عزاداران پيامبر اکرم (ص) در ميدان فضولي باکو در سالروز وفات آن حضرت و... تنها نمونههايي از اقدامات و سياستهاي ضداسلامي و ضد شيعي دولت باکو محسوب مي شود که باعث شده شيعيان جمهوري آذربايجان همچون پيشينيان خود با مظلوميت و در گمنامي به دفاع از اعتقادات خود بپردازند.
گرچه در طول تاريخ و در تمام اقصي نقاط عالم، تشيع همراه با مظلوميت نمود پيدا کرده است ليکن شيعيان جمهوري آذربايجان طي دو قرن اخير با مظلوميتي مضاعف عجين بودهاند،اين مردم پس از جدايي ناخواسته از ايران در دورههاي حاکميت تزارها و کمونيست هزينههاي گزافي براي پاسداري از اعتقادات خود پرداختهاند. به عنوان نمونه در اوايل دهه 1920 همزمان با قدرت يافتن کمونيستها به دستور لنين 800 روحاني آذري به طرز فجيعي اعدام شدند که از بين آنان حدود 17 نفر با تحصيل در حوزههاي علميه ايران به درجه اجتهاد رسيده بودند. در فاصله سالهاي 1929 الي 1939 بيش از 300 هزار نفر از دينداران آذري توسط کمونيستها قتل عام شدند،تنها در سال 1929 حدود 400 مسجد بسته و حدود 120 مسجد تخريب شد. ماموران نظام کمونيستي علما و روحانيون را وادار به اقدامات ضد ديني از قبيل سوزاندن قرآن مي کردند و با مشاهده مقاومتشان آنها را در چاههايي که نارگين ناميده مي شد مي انداختند و چاه را منفجر مينمودند و ...
مردم اين منطقه با مقاومت و ايستادگي خود در برابر چنين مصائب و مشکلاتي توانستهاند با مظلوميت خود حداقل آموزهها و مفاهيم ديني را به نسلهاي پس از خود انتقال دهند و امروز نيز دينداران جمهوري آذربايجان که دين و مذهب خود را وامدار آنان مي باشند در شرايطي ديگر، در مقابل اقدامات و سياستهاي ضد ديني دولت خود ايستادگي مي نمايند تا مشعل نوراني اسلام و تشيع بر خلاف خواست حاکمان گذشته و حال اين جمهوري به خاموشي نگرايد.
البته آنچه بديهي است انتظار مردم شيعه جمهوري آذربايجان از مسلمانان جهان به ويژه شيعيان جمهوري اسلامي ايران است که آنان را در اين مسير سخت ياري رسانند که اميد است در اين شرايط دستگاه ديپلماسي کشور و مهمتر از آن همه علما، دانشگاهيان، اصحاب رسانه و متوليان مساجد با توجه به اشتراکات تاريخي ،فرهنگي و مذهبي مردم جمهوري آذربايجان با ايران اسلامي به وظيفه اسلامي و انساني خود در اين خصوص عمل نمايند. فرجام سخن اينکه دولتمردان جمهوري آذربايجان که مدتي است با تخريب مساجد عزم خود را جهت زدودن نمادهاي اسلامي از دومين کشور شيعي دينا جزم کردهاند ،بايستي متوجه اين مهم باشند.
همان گونه که که کمونيستها طي هفتاد سال حکومت بر مردم مسلمان جمهوري آذربايجان نتوانستند به خواستههاي اعتقادستيزانة خود برسند و سرانجامي جز خواري نيافتند اينان نيز بر اساس وعده حتمي الهي بايستي خود را براي خواري در دنيا و عذاب دردناک در آخرت مهيا نمايند چرا که خداوند متعال در آيه 114 سوره بقره مي فرمايد: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن يُذْکَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُوْلَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِينَ لهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ »«و کيست ظالمتر از آن کس که نگذارد در مساجد خدا نام وى برده شود و در ويرانى آنها بکوشد آنان حق ندارند جز ترسان و لرزان در آن [مسجد]ها وارد شوند؛ در اين دنيا ايشان را خوارى و در آخرت عذابى بزرگ است.»
نويسنده: حسن گلي
منبع: تقریب
انتهای پیام