( 0. امتیاز از )



صدای شیعه: زهرا اشراقي نوه امام(ره) و همسر محمدرضا خاتمي در اظهاراتي قابل تامل در گفت‌وگويي با سايت جماران با بيان اينکه اگر نوه امام بودن محاسني داشت، محدوديت‌هايي هم داشت، گفت: چيزهايي را که در زندگي مي‌خواستم، به خاطر اين نسبت خانوادگي نتوانستم به دست بياورم، ولي ناراحت اين موضوع هم نيستم. مثلا با اينکه من رشته "هنر " را دوست داشتم، اما "فلسفه " خواندم زيرا آن زمان رشته هنر را براي "نوه امام " نمي‌پذيرفتند.

*اگر امام تا دهه 80 بود تغيير خيلي زيادي مي‌کرد

وي در ادامه درباره ديدگاههاي امام در دهه هاي مختلف نيز ادعا کرد: روش‌هاي دهه شصت را نمي‌توان الان در دهه 80 پياده کرد. امام همان‌گونه که از دهه 50 تا 60، 180 درجه تغيير کرد، قطعا اگر تا دهه 80 هم بود، تغيير خيلي زيادي مي‌کرد. در زمان امام من نوه‌ها سن کمي داشتيم و بزرگ هر خانواده‌‌اي هم به نظر من از اعضاي آن خيلي مي‌تواند تأثير بپذيرد. بنابراين اگر امام از روحانيون ديگر کمي روشنفکرتر بودند، به خاطر تأثير خانواده بوده است.
اشراقي ادامه داد: ايشان اگر الان بودند، من هم مي‌توانستم اثرات زيادي بگذارم. زيرا در آن زمان هم من حدود بيست سال داشتم و با آن سن و سال مگر چقدر مي‌توانستم روي امام تأثير بگذارم و اصلا تا چه اندازه از مشکلات زنان و... درک داشتم؟ از سوي ديگر با توجه اينکه آن زمان مسأله جنگ و منافع ملي مطرح بود، موضوعي چون اجباري بودن حجاب و... تحت‌الشعاع قرار مي‌گرفت.
وي افزود: با توجه به شناختي که از آقا دارم، اگر تا امروز حضور داشتند احتمالا سازندگي را آغاز مي‌کردند. اينکه افرادي مي‌خواهند افکار امام دهه 60 را به دهه 80 منتقل کنند، کاملا متناقض با افکار امام است و هيچ کدام افکار امام نيست.

*حجاب يک امر سليقه‌اي است

همسر محمدرضا خاتمي در ادامه درباره نظر امام پيرامون حجاب نيز گفت: هنوز هم بعضي‌ها در مورد اينکه حجاب چگونه بايد باشد و نظر امام در اين باره چه بود، حرف مي‌زنند و حتي آقايان در مقابل من که سال‌ها با امام بودم و عقايد ايشان را به خاطر دارم، صف‌گيري مي‌کنند. منظورم اين است که خود امام هم در مقابل برخي متحجرين قرار مي‌گرفت، زيرا نظراتشان درباره موسيقي و صداي زن، چه در موسيقي و چه در قرائت قرآن، کاملا جديد بود، ولي جو دينداران و حوزه‌هاي علميه آنها را نمي‌پذيرفت. حتي تفسير سوره حمد ايشان که اوايل انقلاب آغاز کردند و تلويزيون هم پخش مي‌کرد، ناقص ماند و حس مي‌کردند که نبايد تفرقه ايجاد شود. در مورد اجباري بودن حجاب هم ما قانوني نداريم، بلکه دستورالعملي اداري است. زيرا حجاب امري سليقه‌اي است.
وي در پاسخ به اين سئوال که «ولي امام در سال 58 دستور داده بودند که در ادارات همه بايد حجاب داشته باشند، در غير اين صورت بايد اخراج شوند» گفت: آن يک دستور بود، ولي تبديل به قانون نشد و تعريفي از حجاب نداريم. به همين دليل هم در هر اداره يک چيزي به عنوان حجاب مشخص مي‌شود، در يک وزارتخانه چادر و در جايي ديگر، غير از آن. فقط در قانون قضايي چيزي هست که آن هم دقيقاً در مورد حجاب نيست، به همين دليل هم هر رييس‌جمهوري که عوض مي‌شود از حجاب تعريف خاصي دارد، يکي مي‌گويد چکمه گناه دارد، ديگري هم مي‌گويد اگر زنان با کت و دامن هم به خيابان بيايند ايرادي ندارد. در زمان امام هم فقط مسأله جنگ و حفظ ايران مطرح بود. لذا بسياري از مسايل مهم از جمله زنان، به حاشيه رفتند.

*در خانواده امام بني‌صدري، طرفدار حزب جمهوري اسلامي، ليبرال و... همه بودند

اشراقي درباره نوع تفکر اعضاي خانواده امام نيز ادعا کرد: خانواده امام جمع اضداد بود. بني‌صدري، طرفدار حزب جمهوري اسلامي، ليبرال و... همه بودند، ولي همزيستي مسالمت‌آميزي هم داشتند. طبعاً از من هم به خاطر اينکه سياسي بودم، خيلي سوال مي‌کردند و حتي خيلي مراکز عمومي و راهپيمايي‌ها را به خاطر گزارش دادن به امام مي‌رفتم. مثلا در نماز جمعه‌اي که صدام اعلام بمب‌گذاري کرده بود، مخفي از مادرم شرکت کردم، زيرا احساس مي‌کردم که خبرنگارم و بايد به آقا گزارش دهم. من به ايشان گفتم که بسياري از همين خانم‌هايي را که کميته به عنوان مفسد و... دستگير مي‌کند، با يک روسري کوچک بر سر ديدم که آمده بودند و وقتي دليل حضورشان را پرسيدم گفتند که به خاطر تهديد صدام نمي‌خواهيم نماز جمعه خالي شود.

*نوه‌هاي امام از مد پيروي مي‌کردند

اشراقي درباره نوه هاي امام نيز گفت: نوه‌هاي امام افراد بازي بودند که کارهاي مختلف مي‌کردند و از نظر ظاهري هم وضع خوبي داشتند و از مد پيروي مي‌کردند. البته يکي، دوبار از لباس ما ايراد گرفتند که ما هم گوش نکرديم. امام هم درباره لباس‌ها، غذاهايي که مي‌خورديم و... مي‌پرسيدند. مثلا وقتي غذاهاي فرنگي مي‌خورديم، شوخي مي‌کردند و مي‌گفتند فقط به اين خاطر که اسم اين غذاها خارجي است، آنها را مي‌خوريد، نه اينکه واقعا خوشمزه باشند!

*اگر کمي ديندار باشم آنهم به خاطر شريعتي است

وي همچنين ادعا کرد: خانم(همسر امام) خيلي نقش داشتند زيرا ايشان از يک خانواده روشنفکر اشرافي بودند، بنابراين تأثير خودشان را روي فرزندان داشتند و دامادهايشان هم روشنفکر بودند و حتي پدر خود من از اين نظر از من جلو‌تر بود. بسياري از کتاب‌هاي شريعتي را پدر براي من مي‌خريد و حتي کتاب‌هاي سازمان مجاهدين و يا مارکسيستي را به راحتي در منزل مي‌خواندم. پدرم حتي يک‌بار هم به من ايراد نگرفت که چرا کتب چپ مارکسيستي مي‌خواني و يادم است که يکي از کتب گورکي را به امام هم هديه دادم و گويا پدرم هم به ايشان گفت که در اين زمينه‌ها کمي با زهرا صحبت کنيد. اصلا پدرم بود که مرا با شريعتي آشنا کرد و اگر کمي ديندار باشم، به خاطر شريعتي است.
همچنين در اين گفتگو مطالب ديگري از سوي اشراقي بيان شده که به علت وهن حضرت امام از انعکاس آن معذوريم و انتشار اين مطالب را در آستانه سالگرد حضرت امام آن هم در سايت منتسب به "جماران " امري ناشايست مي‌دانيم.
فارس


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر