دیگر لباس روحانیت بر تن نمی کنم!

روزنامه کیهان نوشت: وي با بيان اين که «کلي گويي سران جنبش ديگر مفيد نيست» اضافه کرد: خود آقاي کروبي و موسوي نيز اين را قبول دارند که مسئله جنبش، مسئله انتخابات نيست که احمدي نژاد باشد يا موسوي، مخالفان با عملکرد 30 ساله جمهوري اسلامي مخالف هستند.

يوسفي اشکوري با انکار منشأ آسماني حکومت ديني حتي در صدر اسلام گفت: آنچه که حداقل 20 سال است من از آن دفاع مي کنم، حکومت عرفي (سکولار) است يعني حکومتي که مذهبي نيست. حتي من به اين باور رسيده ام که حکومت 10 ساله پيامبر اسلام در مدينه نيز جنبه آسماني نداشته است تا چه رسد به حکومت هاي بعدي تا به امروز. شريعت مبناي قانونگذاري نيست.

وي در عين حال با مذهبي توصيف کردن ملت ايران گفت: ترديدي وجود ندارد که در داخل و خارج کشور، گروه ها و افرادي هستند که اساساً خواهان سقوط جمهوري اسلامي هستند. اين مسئله با واقعيت جامعه ايران چه خوشمان بيايد و چه نيايد، سازگار نيست. با توان و ظرفيت امثال آقايان موسوي و کروبي و خاتمي هم سازگار نيست. متاسفانه من خوش بين نيستم حاکميت عقب نشيني کند و جنبش را به رسميت بشناسد.

اشکوري همچنين نسبت به همراهي روحانيت و مرجعيت با فتنه گران هم ابراز نااميدي کرد و گفت: متاسفانه از روحانيون حوزه ها به خصوص روحانيون سطح بالا و در حد مرجعيت چندان انتظاري نيست. پيش از اين انتظار بود ولي حالا نيست هر چند که اگر هم وارد حمايت از جنبش سبز شوند چاقوي دو دم است.

اين عنصر ضدانقلاب که به حکم دادگاه ويژه روحانيت خلع لباس شد، همچنين مدعي شده است اگر از من بخواهند لباس روحانيت به تن کنم، ديگر چنين نخواهم کرد(!)

تظاهر اشکوري به مسلماني و انکار مبدأ آسماني حکومت ديني در صدر اسلام و مهمتر از آن نفي شريعت به عنوان مبناي قانونگذاري در حالي است که آيات متعدد قرآن ضمن فرمان صريح به اطاعت از خدا و رسول و اولي الامر (عليهم السلام)، مشخصا بر ولايت امير مومنان(ع) تاکيد مي کند و قوانيني را به صورت «امر» و «نهي» ارائه مي دهد که براي هر مومني واجب الاطاعه است.

ادعاي سکولاريسم در کنار تظاهر به دينداري ادعاي متناقضي است که به ويژه طي دو دهه اخير براي معارضه با اسلام ناب محمدي(ص) و جمهوري اسلامي پيش کشيده شده حال آن که ادعاي مسلماني و نفي آداب و مباني آن نقض غرض است.