(
امتیاز از
)
مروري بر فعاليت هاي زيرزميني فرقه هاي ضاله؛ بخش نخست
نمونه هاي تاريخي رواج بهائيت و بابيت، ترويج انواع خرافه در مراسم و مناسک مولودي و عزاداري و غيره نشانگر آن است که حتي پيش از وقوع انقلاب اسلامي نيز اسلام تهديد مي شد و حال اين معجزات نوظهور ماهيت جديدي يافته و دست اندازي به اعتقادات جوانان را به شکل ديگري دنبال مي کند؛ ماحصل تازه غرب گسترش عرفان هاي کاذب با بيش از 4000 فرقه با تغذيه مالي و فکري سرويس هاي سيا و موساد است .
يکي از راهبردهايي که دشمنان نظام اسلامي در شرايط کنوني براي مقابله و جلوگيري از نفوذ آثار و برکات انقلاب اسلامي براي ملت هاي جهان به کار گرفته اند، راهبرد انحراف روحيه معنويت خواهي و دينداري در قالب نحله هاي مختلف عرفاني است .
اين موضوع واقعيت آشکاري است که احياي دين و ارزش هاي معنوي اسلام را به عنوان ماحصل انقلاب اسلامي ايران در زمان حاکميت ارزش هاي مادي لائيسم، سکولاريسم، کمونيسم و اومانيسم برنمي تابد بنابراين دين را سدي مقابل اهداف تماميت خواه خود مي داند .
همين بهانه اي است تا دين مورد هجمه آثار مکاتب، فرقه ها و ارزش هاي معنوي دست ساز غربي قرار گيرد .
اختصاص ميليون ها دلار براي جنگ نرم عليه ايران و هشت ميليون دلار براي تبليغ فرقه هاي شيطان پرستي را مي توان بخشي از حمايت هاي مالي و مادي آمريکا برشمرد .
متاسفانه کشورهاي غربي، بويژه آمريکا در بحث تهاجم به ارزش هاي اسلامي با فرقه سازي، عرضه مدل هاي رنگارنگ و تبليغ آنها در هزاران سايت اينترنتي و شبکه هاي ماهواره اي به دنبال کمرنگ نشان دادن ارزش هاي اسلامي و هجوم به آن هستند .
از طرف ديگر گسترش موسيقي و ورود اين نوع موسيقي مبتذل که محور اصلي تفکرات اين فرقه هاست از غرب به کشورهاي آسيايي مي تواند تهديد جدي براي امنيت اخلاقي جامعه باشد.
در بحث به کارگيري رنگ ها استفاده از رنگ هاي تيره و ترويج آنها در بين جوانان و انتشار سي دي و کارت پستال هاي جذاب و گمراه کننده از جمله اقداماتي است که کشورهاي غربي براي گسترش فرقه هاي شيطان پرستي در کشورهاي آسيايي، بويژه ايران انجام مي دهند .
ابوالبشرم اما بيسواد !
اقدامات اخير سران فرقه ها در تهران نيز قابل توجه است .
ارسال بلوتوث هايي با صداي يک خانم که از عدل الهي نسبت به بشر گلايه دارد و حضرت باريتعالي را تا مرحله عبد پايين مي آورد .
عرضه بازي هاي رايانه اي دين ستيز در تهران ديگر مصداق اين مورد طي ماه هاي اخير است که در ادامه اقدامات اسلام ستيزانه کفر آميز توليد و به صورت گسترده اي در سطح شهر تهران عرضه و به فروش رسيده است.
در اين بازي رايانه اي شرک آلود وعده هاي خداوند در قرآن مجيد در خصوص بهشت و سيب هاي بهشتي تنها وسيله اي براي تسلط بر انسان معرفي مي شود .
مدعيان امام عصر(عج) هم ديگر نمونه کفرآميز بودن اقدامات فرقه هاي دست ساز بوده که نمونه آن مدعي اشراف بر تمام علوم است،بخش هايي از اين ادعاها را بخوانيد:
- ماجراي 11 سپتامبر، سونامي و زلزله پاکستان را دو سال قبل از وقوع آن پيش بيني کردم. امروز هم اطلاعات زيادي از آينده دارم و قادرم خيلي از جريانات و حوادث جهان را بگويم .
- درست است که گفته اي با امام زمان(عج) در ارتباط هستي؟
- در سن 38 سالگي به زيارت امام عصر(عج) مشرف شدم. دو بار در تهران و يک بار ديگر در قم ايشان را ديدم .
- به واسطه همين ديدار و علمي که دارم حوادث و وقايع را پيش بيني مي کنم .
و فردي ديگر مدعي است که پدرم بر تمام بشر و مسلط بر تمام عالم است !
- اعضاي خانواده من پنج نفرند. همان پنج تن آل عبا هستند .
- چطور بر تمام عالم مسلطي؟
- با علمي که دارم! تا سيکل درس خوانده ام. دوم ابتدايي مردود شدم. پنجم ابتدايي رفوزه شدم، دوم راهنمايي رد و سوم راهنمايي را با هشت تجديدي و با استفاده از تک ماده قبول شدم !
فرقه سازي محصول کارخانه موساد و سيا
تعريف مدرن فرقه، کنترل ذهن و تکنيک هايي براي جذب مردم و فريب آنها است تا در فرقه بمانند و براي تحقق اهداف واهي فرقه تمام همت خويش را به کار گيرند .
ادعاهاي عجيب اين افراد اگرچه مضحک به نظر مي رسد اما عجيب تر اينکه توانسته اند با همين مدعا، تعدادي را جذب و مريد خود کنند.
اين گروه هاي معاند و البته وابسته به محافل غربي با تعقيب بسترهاي ضعف اعتقادي، هم خود را بر غم ها و کاستي هاي زندگي توده هاي مردمي گذاشته و از خلأهاي موجود بهره برداري مي کنندتا با شبهه افکني و انحراف فکري، اميال پنهاني شان را به ثمر برسانند .
دکتر حميد نگارش استاد دانشگاه صنعتي شريف و مولف کتاب کجراهه شيطان پرستي در همين باب حرف هاي زيادي دارد .
وي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش کيهان مي گويد: فرقه سازي تحت حمايت مستقيم موساد و سيا صورت مي گيرد. وجود4000 فرقه در اين چند دهه اخير که البته2500 مورد آن ثبت شده است اثبات انفجار فرقه اي است که از طريق فضاي مجازي در سطح دنيا به انتشار افکار و آرمان هاي خود مي پردازند .
اين استاد دانشگاه در خصوص منشأ ظهور فرقه هاي نوين کاذب مدعي است: رواج فرقه ها حرکتي زماني است و هماهنگ با فضاي اجتماعي فعاليت مي کند. انقلاب اسلامي حرکت بزرگي بود و ميان نسل هاي سوم و چهارم هم تاثير گذاشت تا جايي که هويت ديني و ملي شکل گرفت همين عاملي شد تا دشمنان، مبارزه جدي خود را بر مسايل ديني و اعتقادي زوم کنند .
وي ضمن تاکيد بر فرهنگ سازي و افشاي ماهيت اين فرقه ها، اظهار مي دارد: آنطور که بايد در امر فرهنگ سازي کار نشده است و فقط به يکي از اين فرقه ها يعني شيطان پرستي پرداخته ايم در حالي که مي بايست تمام فرقه ها را تفصيل و بررسي کنيم و ليدرهايي که به نوعي مورد حمايت سايت هاي مجازي دنيا بوده اند را معرفي کنيم .
دکتر نگارش بار ديگر انتقاد خود را به فرهنگ سازي وارد مي داند و با تقبيح انتشار کتاب برخي مولفان غربي توضيح مي دهد: برخي کتب از جمله کتاب هاي پائولوکوئيلو متاسفانه در زمان دولت اصلاحات به وفور و در تيراژ وسيع منتشر شد و امروز بين جوانان دانشگاهي پخش شده که مروج عرفان سکولار است و مسئولان فرهنگي کشور مي بايد در اين زمينه اهتمام جدي داشته باشند. البته ظهور اين فرقه ها آسيب هاي بسياري به همراه دارد. زيرا منطق آنها منطبق بر تفکرات اومانيستي و ليبراليستي و سکولاريستي است. در نگاه اومانيسم و نگاه الحادانه تمام گزاره هاي ديني زير سوال مي رود. در اين ديدگاه ارتباط با آسمان قطع و انسان محوري جاي خدامحوري قرار مي گيرد. هر چه هست مدل انسان غربي و مبتني بر تفکرات اومانيستي است و انسان به دنبال اشباع غرايز حيواني خود است. بر خلاف انسان مدل ديني که داراي زمينه ها و شخصيت ديني است و تمايل به ارتباط با آسمان دارد .
مناطق محروم؛ حياط خلوت فرق کاذب
برخي مناطق محروم کشور به علت دستيابي محدود به برخي امکانات از جمله رسانه ها و مطبوعات آگاهي اندکي از اهداف پليد فرقه هاي دست ساز بشر دارند، به همين علت وفور اين فرقه ها در چنين مناطقي ديده مي شود .
همانطور که کارشناسان هشدارهاي خود را بيشتر به سيبل ناآگاهي و کم سوادي گسيل مي دارند و معتقدند: اغلب افرادي که گرفتار فرقه هاي ضاله مي شوند و به راحتي از آدم ها، نمادها و عکس هاي اين فرقه ها استفاده مي کنند هيچ گونه آگاهي نسبت به خطرات فرقه هاي الحادي در کشور ندارند .
ابوالفضل چمندي دبير کل جامعه اسلامي دانشگاه شهيد باهنر کرمان هم با تاييد چنين اظهاراتي مناطق محروم را حياط خلوت فرق کاذب مي داند و در همين رابطه تصريح مي کند: يکي از مصاديق جنگ نرم رسوخ در اعتقادات و باورهاي ديني مردم است. و اين موضوع در مناطق محروم زياد ديده مي شود. به طور مثال علي رغم تلاش دولت نهم و دهم در رسيدگي به منطقه هاي محروم استان کرمان اما هنوز محل هايي وجود دارد که جلسات خصوصي و انتشار سي دي اين نوع فرقه ها با هزينه هاي کلان مالي توانسته عده اي را جذب کند .
وي با تاکيد بر اين نکته که جنگ نرم يکي از اهداف خود را از طريق فرقه هاي ساختگي جديد جستجو مي کند، مي گويد: اين گروه ها از
نياز مردم، احتياج جوانان به اوقات فراغت و تمايل دانشجويان به دانستن مفاهيم جديد و کنجکاوي آنها سوء استفاده مي کنند تا با موجه و مثبت جلوه دادن خود، صلح طلب نشان دادن و حتي ابراز همراهي با برخي مفاهيم ديني و اسلامي در دل مردم جاباز مي کنند تا در باورهاي ديني شبهه افکني کنند. البته نزديکي به خانواده ها از طريق تبليغ شرکت هاي هرمي هم موضوع مکمل است. شرکت هاي هرمي با برقراري ارتباط هم جذب مالي مي کنند و هم فرقه هاي ساختگي را پشتيباني و تبليغ مي کنند .
اين عضو فعال دانشجويي معتقد است: عزم محافل و نهادهاي رسمي و دولتي، حوزه و دانشگاه در راستاي رفع مشکلات فرهنگي و اقتصادي مردم موثر است، چرا که با رفع مشکلات و موانع اينچنيني ايستادگي ناآگاهان در مقابل فرقه هاي جديد تقويت خواهد شد .
عرفان کاذب در انحصار سکولارها
دنياي اينان داراي دو خداي ضد هم است؛ خداي خير و خداي شر در دنيايي تاريک و ظلماني .
در اينجا ظلمت، هيجان، احساسات کاذب و آني نيروهاي مثبت تلقي شده تا جايي که شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روي زمين ، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيا را قانونمند مي کند .
فرد هم به جاي اطاعت از قوانين خدايي يا قوانين طبيعي و اخلاقي، عموماً بر پيشرفت فيزيکي خود با راهنمايي هاي موجودي مافوق يا قوانيني فرستاده شده تمرکز دارد .
کمرنگ شدن باورهاي اصيل دين و پايين آمدن آستانه تحمل جامعه نسبت به گناه آسيب هاي بجا مانده از فعاليت هاي اين فرق است .
در مواجهه با پديده ظهور فرقه هاي دست ساز که اصطلاحا عرفان هاي کاذب نام مي گيرد، بسياري از کارشناسان نيز معتقدند عرفان کاذب معنا ندارد، يعني اين اصطلاح نادرست و نارسايي است، چرا که عرفان شناخت شهودي از هستي است .
حجت الاسلام و المسلمين خليل منصوري پژوهشگر علوم قرآني در اين زمينه اصطلاح عرفان کاذب را يک پارادوکس مي داند و شاخصه اصلي عرفان کاذب را تغيير محوريت عرفان اصيل برمي شمارد .
وي در گفت و گو با گزارشگر کيهان مدعي است: عرفان هاي کاذب عرفان هاي اومانيستي يا سکولار هستند که محور اصلي عرفان اصيل را جابه جا کردند و اين طبيعي است همان طور که قرآن بحث متشابهات و شبهات را مطرح مي کند و مي فرمايد که عده اي جايگزين سازي مي کنند، يعني محوريت اصلي موضوعي را بر مي دارند و چيز ديگري به جاي آن قرار مي دهند که محور جديد به عنوان محور تفکر و حرکت جايگزين حقيقت واقعي مي شود. چنين مشکلي را مي توانيم در عرفان هاي کاذب به عنوان شاخصه اصلي رديابي کنيم .
کیهان