( 0. امتیاز از )


زماني براي امضاي قائم مقامي رهبري، خدمت حضرت آيت‌الله بهاءالديني مي‌رسند، ايشان امضا نمي‌کنند. هر چه از فرستادگان آقاي منتظري اصرار از ايشان انکار، تا آنجا که خود آقاي منتظري شخصاً خدمت ايشان مي‌رسد و تمام کتاب‌هايي را که درباره ولايت فقيه نوشته است، جلوي روي آقاي بهاءالديني مي‌چيند.
به گزارش جهان آيت‌الله بهاءالديني تمام کتب را جمع مي‌کنند و به آقاي منتظري مي‌گويند:
ولايت‌فقيه نوشتني نيست، فهميدني است.

بعد که از ايشان مي‌پرسند:
آقا چرا ايشان را تأييد نکرديد، مگر شخص ديگري هم مي‌تواند؟
مي‌فرمايند:
نظر ما سيدعلي خامنه‌اي است.
آقاي بهاءالديني فرموده است:
البته هيچ کس حاج‌آقا روح‌الله نمي‌شود،
ولي آقا سيدعلي خامنه‌اي حقيقت ولايت‌فقيه هستند و رهبر.
از همه به امام نزديک‌تر است.
کسي که ما به او اميدواريم، آقاي خامنه‌اي است.
شما از ما قبول نمي‌کنيد، ولي اين ديد ماست،
نزد ما محرز است آقا سيدعلي خامنه‌اي رهبر آينده هستند.

قبل از رياست جمهوري آقای خامنه ای،
روزي آقای خامنه ای به بيت حضرت آيت‌الله العظمي بهاءالديني مي‌روند.
آقاي بهاءالديني مي‌فرمايد:
خورشيد لحظه‌اي تابيد و رفت.
يکي از روزها که حضرت آقا تشريف برده بودند به جمکران، حدود ساعت دو شب به حضرت آيت‌الله العظمي بهاءالديني خبر مي‌دهند که آقا صبح بعد از نماز مي‌خواهند تشريف بياورند منزل شما. تيم حفاظت ساعت چهار صبح براي آماده کردن شرايط به منزل ايشان مي‌روند که متوجه مي‌شوند آقاي بهاءالديني، پيرمرد نود ساله جلوي در خانه ايستاده‌اند. مي‌گويند: آقا چرا با اين کهولت سن اينجا تشريف داريد؟ ايشان مي‌فرمايند: براي ديدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتي که شما زنگ زديد آمده‌ام استقبال.
 


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر