( 0. امتیاز از )


"اورهان پاموک"؛نویسنده اهل ترکیه و برنده نوبل ادبی سال 2006 درباره اینکه یک بار گفته بوده اگر رمان "نام من سرخ" به فارسی منتشر شود، برای رونمایی‌اش به ایران سفر خواهد کرد و این‌که آیا حالا که این رمان منتشر شده، به ایران سفر می‌کند، پاسخ می‌دهد: بله. من دوست دارم مجدداً بیایم. به همه‌ دوستانم در ایران سلام می‌رسانم و امیدوارم خوانندگانِ ایرانی کتابم را دوست داشته باشند. دوستانی که در اروپا و آمریکا دارم، گاهی با من شوخی می‌کنند و می‌گویند "نام من سرخ"، رمان ترکی نیست. می‌گویند این رمان، بیشتر یک رمان ایرانی است که در آن، داستان‌ها و اسطوره‌های کلاسیک ایرانی از نظامی تا فردوسی و سنت عظیم مینیاتوری بازگو شده است. آنها می‌گویند، تو یک رمان ایرانی نوشته‌ای و من همیشه این را یک افتخار بزرگ و قابل تحسین تحسین می‌دانم.

شهر "قم" به خاطر مذهبی بودن، مرا به یاد ایوب در اسلامبول می‌اندازد
این نویسنده ترک دفعه قبل وقتی به ایران آمد، به قم هم که یک شهر کاملاً مذهبی است، سفر کرد، در حالی‌که مهمانان خارجی معمولاً اصفهان و شیراز را ترجیح می‌دهند. او درباره جذابیت این شهر می‌گوید: این سفر برای من جاذبه داشت، چون من مکان‌های مذهبی را دوست دارم. قم مرا به یاد ایوب در اسلامبول می‌اندازد. ایوب یکی از مکان‌های مذهبی در اسلامبول است؛ ولی جای تحصیلِ علوم دینی نیست.

او همچنین عنوان کرده است: شدت عقاید مذهبی در قم خیلی عمیق بود و این حس هنوز هم با من هست. تجربه‌ خیلی باشکوه و عظیمی بود. قم برای من نماد یکی از جنبه‌های اسلام است. می‌خواستم آن را با جزییات و در شکوه و ابهت کامل ببینم. این شهر به هر حال یکی از مکان‌های بسیار مذهبی است.

نوبل؛ سیاسی باشد یا نباشد اهمیتی برایم ندارد
به گزارش ایسنا، این نویسنده در پاسخ به پرسشی با این مضمون که سال 85 وقتی برنده جایزه نوبل ادبیات شده بسیاری می‌گفتند این جایزه به خاطر مواضع سیاسی‌اش به او داده شده و حالا چهار سال از آن روزها گذشته و بسیاری نظرشان تغییر کرده، می‌گوید: نمی‌دانم و خیلی هم اهمیت نمی‌دهم که جایزه نوبل سیاسی است یا خیر. چهل سال است که به ادبیات علاقه دارم. نه تنها این جایزه، بلکه همه‌ جوایز این‌طورند، من هیچ برنده نوبلی را ندیده‌ام که خبرنگاران درباره او نگفته باشند سیاسی نیست. همیشه کسی بوده که بگوید این جایزه سیاسی است. من هم ضرورتی نمی‌بینم جوابی بدهم یا مثلاً بگویم "نه، نه، جایزه من سیاسی نیست" یا چیزی مثل این. قبل از جایزه‌ نوبل، کتاب‌هایم به 46 زبان ترجمه شده بود و حالا شده 56 زبان. میلیون‌ها خواننده در سراسر جهان دارم. این‌که این جایزه سیاسی است یا خیر، واقعاً در زندگی‌ام مهم نیست.

زندگی ادبی توأم با آرامش و بی‌دغدغه وجود ندارد
مصاحبه‌کننده‌ در ادامه می‌گوید: اما ظاهراً برای ترک‌ها مهم است. زمانی که اعلام شد برنده‌ نوبل ادبیات شده‌اید، رسانه‌ها و مردم ترکیه به دو دسته تقسیم شدند؛ عده‌ای می‌گفتند شما افتخاری برای ترکیه هستید و عده‌ای می‌گفتند شما این جایزه را برای ادبیات‌تان نگرفته‌اید. این دودستگی بعد از چهار سال هنوز وجود دارد؟ و پاموک پاسخ می‌دهد: این واکنش‌ها نسبت به جایزه‌ هر کسی وجود دارد. این دودستگی حتی قبل از این‌که برنده جایزه نوبل شوم، وجود داشت. همه زندگی‌ام همین‌طور بوده. اصلاً زندگی ادبی توأم با آرامش و بی‌دغدغه وجود ندارد. این مسأله تنها مربوط به ترکیه نمی‌شود. حتا وقتی اولین کتاب‌هایم در ترکیه برنده‌ جایزه شدند، بعضی‌ها از من انتقاد کردند. بعضی‌ها می‌گفتند نویسنده بدی هستم و بعضی‌ها می‌گفتند نویسنده خوبی هستم. بعد از یک مدت طبیعتاً آدم پوست‌کلفت می‌شود و به این حرف‌ها اهمیتی نمی‌دهد. نمی‌خواهم خودم را مشغول این حرف‌ها کنم.

شاید به خاطر سیطره ادبیات فرانسه و انگلیس، نوبل به همه داده نشود!
اورهان پاموک در این گفت‌وگو که با شماره جدید مجله‌ "نافه" انجام شده است، در پاسخ به اینکه "شما به عنوان برنده نوبل ادبیات این نظر را قبول دارید که این جایزه سیاسی است" و نسبت به ادبیات برخی کشورها بی‌تفاوت است، عنوان می‌کند: فکر نمی‌کنم جایزه‌ نوبل سیاسی باشد و به ادبیات برخی کشورها بی‌تفاوت باشد؛ ولی خیلی هم مبالغه نمی‌کنم. برداشت من از آکادمی نوبل که با همه‌ اعضای آن ملاقات کرده‌ام، این است که آن‌ها می‌خواهند جایزه را به همه بدهند. شاید اوایل فقط نویسندگان اروپایی جایزه نوبل را می‌گرفتند. اروپایی‌ها، آمریکایی‌ها و بویژه نویسندگان انگلیسی و فرانسوی‌زبان جایزه‌ی نوبل را می‌گرفتند. اما از طرف دیگر، ادبیات فرانسه و انگلیسی بر دنیا سیطره دارد. زمانی‌که این سیطره از بین برود، احتمالا ادبیات دیگر زبان‌ها و دیگر کشورها هم جایزه‌ نوبل را می‌گیرند. مرکز فرهنگی دنیا در حال تغییر است. البته فکر نمی‌کنم خیلی هم پای توطئه و نقشه در میان باشد.

مولانا متعلق به کسی است که او را دوست دارد و کتابش را می‌خواند
پاموک در بخشی از این گفت‌وگو درباره اینکه در چند سال اخیر گاهی بین ایرانی‌ها و ترک‌ها بر سر ملیت مولانا اختلاف پیش آمده، اظهار می‌کند: فکر می‌کنم مولانا متعلق به کسی است که او را دوست دارد و کتابش را می‌خواند. گاهی آمریکایی‌ها بیشتر از ما کتاب‌های او را می‌خوانند. نباید درباره این‌جور چیزها با هم مجادله کنیم. ادبیات توریسم نیست. گاهی مردم بر سر اینکه فلان قهوه، ترکی است یا یونانی، با هم دعوا می‌کنند. فکر می‌کنم این کار اشتباه است. البته من برنامه‌ ملی و سیستماتیک برای این مسأله ندارم. اما مولانا نویسنده‌ بزرگی است و در ترکیه هم خیلی عاشق او هستند. هر چند حرف‌های او را به زبان اصلی نمی‌فهمند. ترک‌ها او را بیشتر یک شخصیت مذهبی می‌دانند تا یک شخصیت ادبی. البته می‌دانم که او در ایران بیش‌تر به عنوان یک شاعر بزرگ شناخته می‌شود.

سانسور ادبیات در ترکیه وجود ندارد اماامکان دارد به محاکمه کشیده شوند
او درباره اینکه آیا ادبیات در ترکیه سانسور می‌شود، می‌گوید: نه. سانسور ادبیات در ترکیه وجود ندارد. افراد می‌توانند هر چه را خواستند، چاپ کنند و هیچ‌کس نمی‌تواند مانع آن‌ها شود. اما بعداً ممکن است سر و کارشان به محاکمه بکشد؛ البته نه نویسندگانِ داستان. با این حال این خطر برای مفسران سیاسی، روزنامه‌نگارانی که معروف نیستند و کسانی که درباره ترک‌ها، ارتش و مذهب می‌نویسند، وجود دارد. اینجا تابوهای زیادی وجود دارد. اگر شما معروف و یا داستان‌نویس باشید، خطری در این زمینه برای شما نیست. ولی این را هم باید بگویم که وکلای عمومی که کتاب‌های ما را می‌خوانند، می‌توانند پرونده‌سازی کنند. البته اغلب آنها کتاب نمی‌خوانند و شهروندان وظیفه‌شناس به آنها زنگ می‌زنند و از کتابی شکایت می‌کنند و درخواست توقیف آن را می‌کنند. اینجا شما احتیاجی به گرفتن مجوز از مقامات برای انتشار کتاب ندارید. این نکته گاهی خوب است و گاهی بد؛ بد است چون برخی کتاب‌ها را نمی‌توانید منتشر کنید و خوب است چون زندان نمی‌روید و آنها فقط به شما می‌گویند فلان کتاب را منتشر نکن. گاهی منتشر نکردن یک کتاب بهتر از زندان رفتن است.
 


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر