( 0. امتیاز از )


اختصاصی صدای شیعه: در حالی که چند سالی هست قرآن امامان جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبی در ایران با استقبال فراوان روبرو شده و در بسیاری از فروشگاهها عرضه می شود و کسی نیز به آن اعتراض نکرده است اما در مصر این امر منجر به اعتراضاتی شده است، در مقاله ای خالد منتصر در روزنامه «المصری الیوم» به انتقاد از مساله ای پرداخت که آن را «حمله به احساس یک مصری به دست قاریان سعودی و از طریق سی دی های هدیه در مجلات مصر پیش از ماه رمضان» خواند. وی پرسیده است: آیا سدیس و حذیفی و سایرینی که احساس یک فرد مصری را به تصرف خود درآورده اند، با شیخ محمد رفعت یا مصطفی اسماعیل یا صدیق منشاوی یا حصری یا البنا یا طبلاوی یا شعشاوی رقابت می کنند؟!!
مدرسه قرائت قرآن مصر بزرگترین مدرسه در تاریخ قرائت قران از زمان پیدایش اسلام تا امروز به شمار می آید، بنابراین، این مدرسه تنها مدرسه ای است که همانطور که می گویند در آن قرائت قرآن با روح هنر در آمیخته است، حنجره قاری مصری پلی است که حروف خاموش از آن عبور می کنند تا در کنار ساحل گوش و قلب شنونده تبدیل به یک زندگی کامل شوند که در آن شادی، غصه، عشق، ناراحتی، امنیت و ترس ناشی از عظمت وجود دارد، قاری قرآن مصری فقط قرآن را قرائت نمی کند بلکه او سمفونی ایمان را بر تارهایی اثیری می نوازد.وی در ادامه می گوید: آیا پذیرفتنی است که شما وارد سوپرمارکت یا پاساژ یا کتابخانه ای در اینجا، در مصر بشوید و ببینید همه در حال گوش کردن به قرائت قاریان سعودی هستند و هیچ کسی را پیدا نکنید که به صدای قاری مصری گوش می دهد؟
 آیا سردبیران مجلات یا بوتیک داران یا مغازه داران الحان آسمان – توصیفی از محمود السعدنی برای صدای قاریان مصری- را نمی شناسند؟ نویسنده دلیل پناه بردن این مجلات به قاریان سعودی را - که آن را با سلیقه یک فرد مصری ناهمگون دانست- چنین بیان کرد: این کار آگهی دادن برای گاو مقدس در رسانه های مصر و در زمان کنونی است؛ بالطبع وهابی ها و موسسات و چاپخانه های سعودی هزینه بیشتری پرداخت می کنند و کتاب ها و سی دی های تحت حمایت خود را با گرد و خاک سکه ها به فروش می رسانند. به نظرم صدای قاریان سعودی انسان را به فکر یک کار تروریستی می اندازد، این حس آنجا شکل گرفت که خالد منتصر گفت: «شما تصور می کنید شخصی که به صدای منشاوی گوش می دهد و این صدا در پوسته قلبش نفوذ می کند و می نشیند، به عمل تروریستی خواهد اندیشید؟
 آیا سردبیران مجلات اشخاصی را نمی شناسند که به جای تسلیم شدن در برابر صدای شیخ عبدالباسط تسلیم صدای نفوذ وهابیت در رسانه ها شدند؛ کسی که وقتی در اندونزی قران خواند دایره افرادی که برای شنیدن صدای او گرد آمده بودند به یک کیلومتر می رسید؛ کسی که رئیس جمهور پاکستان شخصا به استقبال او رفت؛ کسی که عربستان سعودی، که اکنون قاریان را از او گدایی می کنیم، او را «صدای مکه» خواند و از او خواست تمام قرآن را ضبط کند تا ثروتی باشد که عربستان سعودی با در اختیار داشتن آن به خود ببالد!در پایان نویسنده که احساس کرده است از مقاله او رنگ نژادی به چشم می خورد برای دور کردن این برچسب می گوید: این نوشتار نژادی نیست بلکه حقیقتی است که مانند خورشید روشن است؛ این کار تلاشی برای نجات احساس یک فرد مصری است که دزدان دریایی خارجی و دلالان داخلی آن را ربوده اند.
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر