پروژه آمریکایی-سعودی برای حمله به شیعیان در حال و آینده!

اختصاصی صدای شیعه: طبق نقل این منابع، آمریکایی ها می خواهند وظایف نظامی و امنیتی را تنها در دست متحد خود در عراق محدود کنند و در این مورد گزینه ای بهتر از فهرست العراقیه و مشخصا اعطای این منصب به ایاد علاوی یا طارق هاشمی یا نجیفی برای به دست گرفتن این کار وجود ندارد که دو نفر اخیر از رهبران العراقیه به شمار می آیند و چه بسا برای این منصب این دو را از علاوی شایسته تر بدانند.

اما شاید مساله ای که این منابع درباره این طرح سعودی آمریکایی فاش کرده اند، تنها دلیل توافقنامه سعودی آمریکایی برای تصویب این پروژه در عراق نباشد!
چون منابع اروپایی در بروکسل از نقش مستقیم سعودی در چینش شکل تغییرات در مناصب اصلی عراق خبرهایی را فاش کرده اند! این منابع گفتند که سعودی ها به طور مفصل با دوستان آمریکایی شان درباره حمایت از متحدان خود در عراق و به طور خاص درباره العراقیه و برخورد با اکثریت شیعیان در عراق سخن گفته اند؛ شیعیانی که در موقعیت های امنیتی و نظامی و سیاسی پراکنده اند.

این منابع افزودند: سعودی ها در نیمه فوریه به «نتیا لوی» صریحا ابلاغ کرده اند که خوششان نمی آید صبر کنند و مدت زمان طولانی منتظر نمی مانند، آنها می خواهند تغییری بزرگ در عراق ببینند تا احساس اطمینان کنند، و به صراحت از انزعاج خود درباره وضعیت سیاسی عراق و تسلط شیعیان بر طرح های امنیتی و نظامی عراق -که با در اختیار داشتن منصب فرماندهی کل نیروهای مسلح انجام می دهند- سخن گفتند، این سخنان در حضور مسئول آمریکایی و نیز رئیس اطلاعات سعودی امیر مقرن بن عبدالعزیز صورت گرفت که وی با اختیارات کامل و گسترده پرونده عراق را در اختیار دارد.

این منابع در ادامه گفتند: در جلساتی که نیتا لوی با پادشاه سعودی و سایر مسئولان امنیتی انجام داد بحث بر سر پرونده ایران و پرونده حوثی ها در کنار پرونده عراق به میان آمد. آنها تاکید کردند که سعودی در همه دیدارهایش با مسئولان آمریکایی، فشار زیادی به دولت آمریکا وارد می کند و به آنها تاکید می کند که نمی پذیرند طرح های امنیتی و نظامی به دست رهبران سیاسی و نظامی شیعه در عراق باشد و خودشان آمادگی کامل برای انجام هر کاری و در اختیار قرار دادن هر گونه امکاناتی را دارند تا عراق به این شکل – که به نظر سعودی تهدیدی برای امنیت سعودی است- باقی نماند، و تلاش می کنند تا در در روند سیاسی عراق، رهبران متحد با خود را بر سر کار بیاورند.

در همین زمینه سعودی با میانجیگری آمریکا، تحکیم روابط با ایاد علاوی را آغاز کرده و خود پادشاه عبدالله و همچنین رئیس اطلاعات امیر مقرن بن عبدالعزیز به او وعده حمایت همه جانبه و کار برای گردآوری نیرو و احزابی داده اند که روابط خوب و محکمی با سعودی دارند، این افراد همه نیروها، احزاب و شخصیت های سنی ای هستند که در تنها فهرست انتخابی برای برخورد با احزاب شیعه تحت رهبری او قرار دارند؛ سعودی همچنین حمایت مالی از تبلیغ ها و فعالیت های انتخاباتی او را از برآورده کردن کلیه نیازهای مالی تا در اختیار گرفتن شبکه های ماهواره ای عراقی و عربی را بر عهده گرفته اند تا العراقیه در میان مردم عراق به میدان بیاید.

و اکنون؛ بعد از اینکه واشنگتن موفق شد هم پیمانی ملی و ظهور مالکی را از هم تفکیک کند -از طریق رهبری که حتی در صورت اجبار به عقب نشینی های استراتژیک که به ضرر اکنون و آینده شیعیان باشد، حاضر به اندیشه کناره گیری از منصب نخست وزیری به خاطر رقبای شیعی اش نیست- فرصت طلایی برای آمریکایی ها به دست آمد و واشنگتن بازی هوشمندانه اش را آغاز کرد، بازی ای که تلاش ها و مانورهای بسیاری برای رساندنش به این مرحله از خود نشان داد، و طرح «مبادله» در این باره را با مالکی مطرح کرد، و ناگهان سخن درباره منصب فرماندهی کل نیروهای مسلح از اختیارات نخست وزیر حساسیت مالکی و حزب الدعوة را برانگیخته نکرد، و به آنها وعده برخورداری از حمایت آمریکا برای جمع آوری رای ها از العراقیه و همپیمانی کردستان برای اعطای منصب نخست وزیری به مالکی داد تا در مقابل مالکی موافقت کند از منصب فرماندهی کل نیروهای مسلح کناره گیری نماید!

بالطبع آمریکایی ها به طرح این معامله به شکل مخفیانه به «دولت قانون» اکتفا نکردند بلکه عمدا به درز دادن مضمون «معامله شان» با «دولت قانون» به سایر جهات سیاسی اقدام کردند، تا عکس العمل ها و به طور مشخص عکس العمل شیعیان و مرجعیت شیعه را نسبت به این تحول خطیر دریابند، تحولی که ضربه کاری به شیعیان وارد خواهد کرد و آنان را تحت ترحم فرمانده کل نیروهای مسلحی قرار خواهد داد که یا دشمن شیعه است و یا موضعی لیبرال داشته و در کنار بعثی ها قرار خواهد داشت و مناصب امنیتی را از افسران بعثی و افسران هر دو طائفه آکنده خواهد کرد و در این هنگام، پیش روی شیعیان گزینه ای نخواهد بود جز انتظار بروز فاجعه و ظهور افسر دیگری که مراقد مقدسشان را ویران و فرزندانشان را قتل عام خواهد کرد و آنها را در زندانها و سلول هایی خواهد افکند که افسران بعثی و طائفه ای در انجا انتظارشان را می کشند.

چیزی که باعث افزایش خطر این «مبادله» و گرفتن منصب فرماندهی کلی نیروهای مسلح از اختیارات نخست وزیر و به تعبیری گرفتن آن از حقوق شیعه است -زیرا وزارت دفاع در دست اهل سنت عرب، و منصب رئیس رکن ارتش به دست کردهاست- برنامه امنیتی خطیر در فهرست العراقیه است که یکی از نمایندگان العراقیه 48 ساعت پیش فاش کرد و در سخنانی گفت:
عراق نیازمند کمک گرفتن از افسران -نظام سابق- است تا روند امنیتی را تحکیم ببخشد! بدین معنا که از سوی العراقیه برنامه بازگشت افسران نظامی و افسران اطلاعاتی نظام سابق به موقعیت های امنیتی و نظامی تدارک دیده شده است، این مساله درشرایطی است که در حال حاضر در حدود ده ها هزار افسر و افسر دون رتبه تنها در وزارت دفاع وجود دارد.

بنابراین، این پروژه آمریکایی-سعودی و نقشه جفری ویلتمان در دیدار سوم خود از عراق در کمتر از دو ماه، نشان دهنده یک مساله است و آن مقدمه سازی برای تحولات سیاسی و امنیتی می باشد که در نهایت به مصادره طرح های امنیتی و نظامی از شیعه و ابقای آن در دست افسران بعثی و افسران مرتبط با آمریکا و سعودی می شود، و این یعنی در پایان، هر طرح و تصمیمی برای اجرای انقلاب نظامی و تسلط بر اوضاع سرنگون کردن پارلمان و روند سیاسی در عراق به چیزی احتیاج ندارد جز تصمیمی که از سوی واشنگتن یا سعودی صادر می شود، چون ابزار اجرا فراهم است و آنها می توانند این عملیات را اجرا کنند چون ضمانت موفقیت آن با لطف پراکندگی هزاران افسر نظامی و امنیتی در ارتش و اطلاعات و پلیس صد در صد فراهم است!

اکنون شیعه نسبت به پروژه آمریکایی سعودی برای گرفتن منصب فرماندهی کل نیروهای مسلح از دست شیعیان هوشیار می شود اما آیا مالکی درخواهد یافت که پذیرش این معامله از سوی او پایانی تلخ را رقم خواهد زد که مردم عراق صدها سال آن را به یاد خواهند آورد و او و «دولت قانون» مسئول تبعات و پیامدها و فاجعه های آن خواهند بود؟