( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: حجت‌الاسلام و المسلمين نجم‌الدين طبسي، مدرس حوزه علميه قم در خصوص تعداد شاگردان امام صادق (ع) گفت: در کتاب‌هاي رجالي تقريبا اسم چهار هزار نفر از شاگردان امام را آورده‌اند و «ابن عقده» که از علماي رجال شيعه است در کتابش تعداد شاگردان امام را چهار هزار نفر بر مي‌شمارد.
وي درباره شرايط سياسي و اجتماعي زمان امام صادق (ع) اظهار داشت: دوران امام جعفر صادق (ع)، با پرچيده شدن حکومت ننگين و ستمگر بني‌اميه و روي‌کار آمدن حکومت عباسي نيز با شعار «رضاي‌ آل محمد» همزمان شده بود. امام جعفر صادق (ع) عليه‌السلام از اين فرصت کمال بهره‌برداري را کردند و به تربيت شاگردان و به اصطلاح امروز شاگردسازي در علوم و تخصص‌هاي مختلف پرداختند.
مدرس خارج کلام حوزه علميه قم افزود: امام (ع) در رشته‌هاي مختلف شاگرداني را تربيت کردند، در رشته‌هاي فن مناظره امثال «مؤمن الطاق »، «عوان بن طلحه» در رشته کلام امثال «هشام بن حکم» و در رشته فقه امثال «زراره»، «محمد بن مسلم» و برخي از اين شاگردان بيش از دو هزار روايت از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده‌اند، که در واقع فرهنگ روايي شيعه به وسيله همين دانشمندان از امام جعفر صادق (ع)به ما رسيده است
طبسي با بيان اينکه شاگردان امام صادق(ع) تنها مختص به شيعه نبوده است خاطر نشان کرد: البته تاکيد بر اين بود که عمدتا ولايت مدار و معتقد به امام جعفر صادق (ع) باشند اما عظمت اين بزرگوار به حدي بود که غير شيعه‌ها به اصطلاح عامه را نيز جذب کرده بود و تعداد زيادي از عامه هم يعني کساني که ممکن بود به امامت امام جعفر صادق (ع) به عنوان امام معصوم اعتقاد نداشته باشند ولي به مقام علمي ايشان و اينکه از ذريه رسول الله (ص) است، اذعان داشتند و پاي درس ايشان مي‌نشستند.
وي با بيان اينکه در کتب اهل سنت به عظمت اهل بيت و مقام علمي ايشان اذعان کرده اند، ادامه داد: هرچند که برخي از اين نويسندگان اهل سنت سعي دارند که به مقامات علمي اهل بيت (ع) کمتر بپردازند و بايکوت کنند ولي در عين حال به عظمت امام صادق (ع) اشاره کرده‌اند، مانند «تهذيب الکمال» که از کتاب رجالي اهل سنت است نويسنده‌اش « حافظ المزي» که 100 سال پيش هم فوت شده است که شاگرد يکي از متعصبين سلفي به نام «ابن سويه» است، در جلد سوم کتابش چندين فصل از امام صادق (ع) مطلب دارد و نام 35 نفر از شاگردان امام صادق (ع) را آورده‌است و جز اين 35 نفر نام دو نفر از ائمه مذاهب اربعه را نام مي‌برد؛ يکي «مالک بن انس» و ديگري «ابوحنيفه» است.
مدرس خارج فقه حوزه علميه قم گفت: کساني مانند اسماعيل بن جعفر، حاتم بن سليمان، عبدالملک بن عبدالعزيز و... از امام صادق‌ (ع)‌ روايت کرده‌اند. عبدالملک بن عبدالعزيز از شخصيت‌هاي بسيار معروف اهل سنت است که در همه مجلدات صحاح سته از وي نقل مي‌کنند که در موردش گفته‌اند اين شخص ثقه و موثق است.
طبسي در خصوص چگونگي تدوين فقه شيعه در زمان امام صادق (ع) گفت: در تدوين فقه شيعه امثال« زراره»، «محمد‌بن مسلم»، «ابان بن تغلب» هستند که بيشتر جنبه فقهي‌شان مي‌درخشد و به يقين مي‌توان گفت محور فقه بودند. در کوفه ساکن بودند و مرتبا خدمت امام صادق (ع) و فرضيات را سؤال مي‌کردند و جواب را از امام مي‌گرفتند به طوري‌که هرگاه قضات گرفتار مي‌شدند به بهانه‌هاي مختلف نزد همين فقهايي که شاگردان امام جعفر صادق (ع) بودند مي‌آمدند و از اينها سؤال مي‌کردند.
وي با اشاره به اينکه اصول چهارصدگانه شيعه در اين زمان به رشته تقرير درآمده‌است، و جزو منابع دست اول شيعه است، اذعان داشت: شاگردان امام جعفر صادق (ع) که در درس شرکت مي‌کردند يا جلسه خصوصي داشتند يا بالاخره ملاقات‌هايي با حضرت داشتند اينها هميشه دفتر و کاغذ و قلم همراهشان بود و مطلب را از امام مي‌گرفتند و ثبت مي‌کردند و به عنوان اصل که به اصول اربعمائه معروف است در تاريخ شيعه مي‌درخشد، که مرحوم ثقه‌السلام «شيخ کليني» از آنها ياد کرده است.
اين مدرس علوم ديني با بيان اينکه درگيري‌هاي کلامي در آن زمان به اوج خود رسيده بود ، خاطرنشان کرد:
اگر کسي که به کتاب «احتجاج» طبرسي مراجعه کند و مناظرات حضرت و شاگردان امام را ببيند، روشن مي‌شود که در آن دوران جامعه دچار چه مشکلاتي بوده است. يکي از اين انحرافات، جريان الحاد بود که سرمنشاء اين «ابوالعوجاء» بود که يکسري از انحرافات در مسئله امامت و جانشيني بعد از پيامبر اکرم (ص) بود که اين قضيه را خيلي از شامي‌ها مطرح مي‌کردند و سعي داشتند منکر غدير و ولايت و منکر امامت و اصلا منکر نياز به امام شوند.
وي با اشاره به اين مطلب که امام در اين جريان مناظره‌هاشاگردانش را جلو مي‌انداخت و مي‌فرمود اگر بر شاگرد من غالب شدي، مانند اين است که برمن غالب شده اي، افزود:بحث‌هايي که ابوحنيفه با امام جعفر صادق (ع) داشتند، معلوم مي‌‌سازد که جامعه در آن زمان دچار انحراف قياس، يعني عقل‌گرايي بودند و احکام شرع را مي‌خواستند تحت شعاع عقل گرايي قرار دهند امام با مناظراتي که با اين مکتب داشت، اين مکتب را محکوم کردند.
طبسي گفت: به طور مثال امام جعفر صادق (ع) فرمودند؛ تو که ادعا مي‌کني صاحب قياس هستي از تو سوال مي‌کنم چرا در قتل 2 تا شاهد کفايت مي‌کند اما در زنا بايد 4 شاهد باشد و حال آنکه قتل از زنا بالاتر است، پس با اين قياسي که شما مي‌گوئيد بايد در قتل 4 تا شاهد باشد و در زنا 2 شاهد اما اينگونه نيست، باز امام فرمود؛نماز افضل است يا روزه گفت:نماز، فرمود: طبق بيان قياسي که تو مي‌گويي. پس زني که عذر شرعي دارد پس از رفع عذر شرعي بايد نمازش را قضا کند، باز فرمود: بول نجس‌تر است يا مني و طبق قياس، تو بايد براي خروج بول غسل کني نه براي خروج مني، امام که مسئله را بيان کردند و ابوحنيفه گفت به قياس کاري ندارد و عقب‌نشيني کرد.
وي در پايان بيان داشت: دوران امام جعفر صادق (ع) چه در زمينه فقه، مسئله خداشناسي، تفسير، مسئله امامت دوران خط و خطوط انحرافي بود. حضرت با تربيت شاگردان تا حدود زيادي به شبهات آنها پاسخ داد و توطئه‌هاي آنان را نقش برآب کرد.
فارس

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر