متکدیانی که هرزگی می فروشند

صدای شیعه: اغراق نکرده ام اگر ادعا کنم، جزء اولين مسافران مترو بوده ام. از همان ابتدا که هنوز در بين مردم جا نيفتاده بود و خلوت بود تا همين روزها که در آن، جاي نفس کشيدن هم به سختي پيدا مي شود.

مترو را خوب مي شناسم حتي دستفروش هايش را از سازمان دستفروش هايي با چادرهاي بسيار بسيار کثيف و بچه هايي در آغوش که مسافران خسته يا دلواپس دير رسيدن را به 14 معصوم و ارواح رفتگان و جان بازماندگان قسم مي دادند تا از آنها ويفر و بيسکوييت و ... بخرند تا دستفروش هاي امروزي.

آنچه که براي من قابل توجه و تامل بوده و به شدت شک مرا تبديل به يقين مي کند اين است که همگي يکديگر را مي شناسند و به اسم کوچک صدا مي زنند گويي هر روز صبح از زير سقف يک اتاق بيرون مي آيند از اتفاقاتي که روزهاي قبل يا همين امروز برايشان افتاده بلند بلند صحبت مي کنند و سراغ رفع گرفتاري هاي يکديگر را مي گيرند.

ريتم و‌ آهنگ و گفتار تبليغاتي شان يکي است. البته ديگر به ندرت (يا اصلاً) زنان متکدي چادري بچه به بغل را نمي بينيم که از صبح تا شب در متروها پرسه مي زنند و کاري جز سوزاندن جگر مسافران با قسم هاي جور واجور نداشتند.

امروزه مديريت سازمان دستفروش ها سفارش ويژه اي گرفته و روش و دستور کار خود را عوض کرده گويي سفارش ترويج مد و از همه بدتر ترويج بد حجابي، لوازم آرايشي و... را بر عهده دارد به راحتي مي توان از ظاهر يکدست،‌آواز و تبليغ يکنواخت، آشنايي دستفروشان با يکديگر، حرف را تاييد کنيد. ديگر خبري از قسم 14 معصوم و ارواح رفتگان جان باز ماندگان نيست دستفروش هاي جديد با تبليغ اجناس خود و امتياز اينکه اين اجناس توسط ماهواره تبليغ مي شوند معلوم نيست مسافران را تشويق مي کنند اول جنس آنها را بخرند بعد ماهواره بخرند يا اول ماهواره بخرند!

کاربرد جنس فروشي آنها را بفهمند، بعد جنس بخرند، به طور کلي به عنوان قديمي ترين مسافر مترو پيشنهاد مي کنم اصلاًکاري به اين نداشته باشيد که نه تنها هيچ برخورد اساسي و درست و حسابي با اين دستفروش ها نمي شود بلکه روز به روز به تعداد آنها افزوده شده و سر و وضع آنها بدتر از بد مي شود بهتر است به يکي از چند مورد زير فکر کنيد و خيال خود را مکدر نکنيد.

1- به سر و وضع آنها و شلوار لي هاي گرانقيمت، آرايش هاي منظم، از زير سشوار در آمدن موهاي سر آنها، توجه کنيد اينها در اصل عده اي فقيرند که از صبح تا شب که مدل مو، آرايش صورت، مدل بدحجابي را ترويج کردند، آخر شب همان لباس پاره هاي خود را پوشيده و به خانه هاي خود مي روند اگر چيزي هم از آنها نخريديد مهم نيست فقط از آنها الگو بگيرد که چگونه با آخرين مدل ماهواره در بدحجابي هماهنگ باشيد.

2- اگر تا کنون موفق يا قانع نشده ايد که ماهواره بخريد، يک سفر با مترو داشته باشيد، وقتي ديديد که بسياري از اجناس بنجل آنها را نمي توانيد بخريد چون کاربرد آنها را از ماهواره نياموخته ايد، آنگاه حتماً جنس را خريده و دنبال خريد ماهواره مي رويد.

3- ورشکستگي يا کمبود در آمد فروشندگان لوازم آرايش دل هر نامسلماني را به درد مي آورد، بهتر است زنان مسلمان با فرهنگ مسافر مترو، با خريد بي حد و حصر اين لوازم غير استاندارد، مرحمي بر زخم توليد کنندگان و فروشندگان اين لوازم ضروري زندگي بگذارند.

4- شايد فضاي خالي مترو، اين شائبه را در اذهان عمومي و بين المللي ايجاد کند که چرا مترو اين همه هزينه در بر داشته،‌ خالي رفت و آمد مي کند، پس همان بهتر که اين دستفروش هاي عزيز با ساک هاي پر از جنس فضاي عظيمي ازواگن ها را اشغال کنند که جاي هر شک و شبهه اي برطرف شود.

5- حذف يارانه ها، افزايش قيمت آب و برق و گاز و ماليات مغازه ها را در پي خواهد داشت بهتر است مغازه ها تعطيل شود و متکدياني که  بر تعداد دستفروش هاي مترو افزوده شود که ضمن صرفه جويي در انرژي، بدون پرداختن هيچ گونه ماليات، ثروتي عظيم کسب کنيم.

6- البته هرگز فراموش نشود که عده اي از دستفروش ها هم اصلاً هيچ ارتباطي با سازمان هماهنگ کننده ندارند و فقط حوصله شان در خانه سر رفته و يک ساک جنس تهيه کرده تا بفروشند نا گفته نماند که اين عده خيلي زود توسط بقيه دستفروش ها شناسايي شده از مترو اخراج شده يا تحويل ماموران مستقر در ايستگاه مي شوند.
خبرنامه دانشجویان