( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم  در گفت‏وگو با هفته نامه پنجره گفته بود: یکی دیگر از کارهای بسیار مهم جامعه مدرسین در قبل از پیروزی انقلاب، اعلام مرجعیت حضرت امام بود. وقتی عوامل رژیم، امام را دستگیر کردند، ایشان عنوان مرجعیت نداشتند و بر‎اساس قانون اساسی مشروطه، مراجع دارای مصونیت بودند. برای همین جامعه مدرسین بلافاصله با توجه به صلاحیت حضرت امام، در اطلاعیه‌ای اعلام کردند که امام خمینی جزو مراجع تقلید هستند و با این‎کار دست ساواک را برای هر‎گونه تعرض به جان امام بستند.

حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم نشر آثار امام(ره)در این باره گفت: عنوان مرجعیت امام مربوط به هیچ گروه و دسته‌ای نبوده است، نه جامعه مدرسین و نه مراجع وقت قم(آنگونه که برخی ادعا کرده اند) و نه نویسنده کتاب خاطرات - آنگونه که انحصارا خود را بانی مرجعیت امام معرفی کرده است - و نه هیچ سازمان و تشکل دیگری عنوان مرجعیت را به امام اعطا نکرده است.

شبهه دیگری که اخیرا مطرح شده بود تشکیک در اصالت نامه امام(ره) به آیت الله منتظری در فروردین ماه سال 68 و عزل وی از قائم مقامی رهبری انقلاب بود( که اخیرا احمد منتظری آن را بیان کرد) که انصاری به آن نیز پاسخ داد و گفت: نامه ‌٦/ ‌١ /‌٦٨ حضرت امام خطاب به قائم مقام رهبری (وقت ) ، قطعی الصدور از سوی شخص حضرت امام و غیر قابل خدشه است. اسناد و مدارک مربوط به این نامه و مهمتر از آن اظهارات حاضران در جلسه سران قوا که در همان روز با حضور امام و یادگار ایشان در جماران برگزار گردیده و موضوع جلسه هم بحث درباره مطالب نامه و حتی تعابیر آن و در خواست عدم انتشار آن بوده است، در اختیار موسسه می‌باشد . در این مجال فقط به این نکته اشاره می‌کنم که آنهاکه این ادعا را مطرح کرده‌اند توجه به این نکته نداشته‌اند که گیرنده این نامه در پاسخ مورخ ‌٧/١/٦٨ خویش خطاب به امام نوشته است :

«... پس از سلام ، مرقومه شریفه ی مورخ ‌٦ /‌١/ ‌٦٨ واصل شد ضمن تشکر از ارشادات و ... »، متعاقب وصول این پاسخنامه ، نامه دوم حضرت امام به تاریخ ‌٨ /‌١/ ‌٦٨ نوشته و برای ایشان ارسال گردیده است .

یادآور می شوم که نامه معروف ‌٦/ ‌١/ ‌٦٨ حضرت امام را ،‌حجت الاسلام آقای محمدعلی انصاری اخوی اینجانب و بنده در روز ‌٦ / ‌١ /‌٦٨ به قم بردیم و تحویل قائم مقام رهبری گردید. ناگفته هایی از این ماموریت و مسائل پس از تحویل نامه دارم که بیان آن فعلا در فرصت این مقال نمی گنجد.

آنچه که مایه تاسف است اینکه این ادعا در لفافه حفظ حرمت امام و با جفایی نابخشودنی در حق یادگار امین امام که امانتداری او زبانزد خاص و عام بوده و امام بارها به صراحت شهادت داده است که فرزندش علیرغم اجازه ای که از امام داشته است حتی یک واو در نوشته های امام بدون نظر ایشان تغییر نداده است ، و تاسف بارتر اینکه این اتهام ناروا در حالی بیان می شود که دست امام و یادگارش از این دنیا کوتاه است، آنهم در شرایطی که موضوع این نامه اصلا مساله روز جامعه نیست، بلکه طرح آن و تشکیک درباره آن یک حرکت کاملا انحرافی است که بازیگران اصلی آن همان کسانی هستند که با سوء استفاده از خوش باوری و ساده انگاری‌ها زمینه های شرایط منتهی به نگارش نامه ‌٦ / ‌١ /‌٦٨ را پدید آوردند . انتظار جدی از کسانی که ادعای فرهیختگی دارند، این است که در میدان انحرافی دشمنان ایران و انقلاب و امام بازی نکنند. تشکیک در بدیهیات تاریخ انقلاب و آثار امام توام با مظلوم نمایی و وارونه گویی و بزرگنمایی مسائل گذشته از جمله شگردهایی است که اخیرا با طرح چند سوال مشخص و نامرتبط با مسائل امروز ایران کوشش می‌کنند تا از این طریق نام و تشکیلات خود را مطرح کنند.
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر