( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: محمدمهدي جعفري؛ عضو هيئت علمي دانشگاه علوم حديث با اشاره به اينکه سيدرضي با تدوين نهج‌البلاغه، فصاحت و بلاغت کلام اميرالمؤمنين (ع) را مورد بررسي قرار داده است، بيان داشت: هدف سيد رضي از تأليف نهج‌البلاغه جمع‌آوري احاديث در يک موضوع فقهي يا تاريخي نبوده است؛ بلکه او گزيده‌اي از سخنان اميرالمؤمنين (ع) را که از نظر زيبايي‌شناسي زيباتر و از نظر بلاغت و فصاحت، بليغ‌تر بوده را جمع‌آوري کرده است.


*ادله مخالفان نهج البلاغه در موارد سياسي و اعتقادي است

وي اظهار داشت: از آنجا که نهج‌البلاغه يک کار ادبي به شمار مي‌رفت، سيدرضي نيازي به آوردن سند و مدرک براي متن آن احساس نمي‌کرد؛ لذا نهج‌البلاغه نمي‌تواند جزء منابع فقهي ما محسوب شود.
عضو هيئت علمي نهج‌البلاغه دانشکده علوم حديث با بيان اينکه کتابي را در جهت اسناد نهج‌البلاغه به رشته تحرير درآورده است، گفت: بنده کتاب پرتوي از نهج‌البلاغه را که در 5 جلد نوشته‌ام که در آن منابع و اسناد سخنان حضرت امير (ع) ذکر شده به گونه‌اي که در آخر هر خطبه يا کلام منبع آن را نيز مشخص کرده‌ام.
وي در پاسخ به کساني که معتقدند برخي از سخنان نهج‌البلاغه از سيدرضي يا ديگر انديشمندان است، ابراز داشت: سبک بيان سخنان حضرت علي (ع) با سبک بيان سخنان سيدرضي و ديگر انديشمندان کاملاً مشخص و متفاوت است به طوري که ابن ابي‌الحديد در قرن هفتم گفته است "شما که ادعا نمي‌کنيد تمام نهج‌البلاغه ساختگي است لذا آن مقدار از نهج‌البلاغه را که از نظر شما اصالت دارد و آن را از حضرت امير (ع) مي‌دانيد را در کنار سخناني بگذاريد که براي شما مشتبه است و فکر مي‌کنيد آنها از امام (ع) نيست اگر ديديد از لحاظ سبک و بيان با هم تفاوت دارند حق با شماست و اگر متوجه شديد که همه يک دست است، کسي نمي‌تواند مانند ديگري سخن بگويد و بنويسد که با سخنان خودش تفاوت داشته باشد زيرا از سيدرضي نيز آثاري در زمينه فصاحت و بلاغت باقي مانده است که اگر ما بخواهيم آن را با متن نهج‌البلاغه مقايسه کنيم مي‌بينيم که تفاوت از زمين تا آسمان است، بنابراين کسي نمي‌تواند از ديگري تقليد کند که با آثار خودش تفاوت داشته باشد ".
جعفري در ادامه افزود: مخالفان و کساني که شبهه‌اي را در نهج‌البلاغه نسبت به حضرت علي (ع) رواج مي‌دادند در خصوص خطبه‌هاي اخلاقي و اجتماعي ترديدي ندارند بلکه در موارد سياسي و اعتقادي شبهه ايجاد مي‌کنند و در واقع اختلاف بر سر احکام و اخلاق نيست چرا که همگان آن را قبول داشته و کمتر براي آن سند مي‌آورند.


*مطالب نهج البلاغه بالاتر از زمان و مکان نسبت به دين است

وي خاطرنشان کرد: سخناني که سيدرضي از حضرت امير (ع) در ارتباط با عقايد و اصول و اعتقادات خصوصاً در توحيد نقل کرده است در هيچ جايي ذکر نشده و حتي فردي غير از اميرالمومنين (ع) نمي‌تواند چنين سخناني داشته باشد.
اين مدرس نهج‌البلاغه تصريح کرد: ابن ميثم از شارحان شيعي نهج‌البلاغه است، ترجمه‌اي که براي کتاب ابن ميثم صورت گرفته، بسيار نامناسب است و از متن عربي آن بهتر مي‌توان استفاده کرد.
جعفري، شرح ابن ابي‌الحديد بر نهج‌البلاغه را داراي سه ويژگي برجسته خواند و عنوان کرد: علم کلام و فلسفه، ادبيات و تاريخ از جمله نکاتي است که ابن ابي‌الحديد در کتاب خود به آن پرداخته که قسمت تاريخ آن را محمود مهدوي دامغاني تحت عنوان جلوه تاريخ در 8 جلد به فارسي ترجمه کرده است.

وي اظهار داشت: علم کلام مورد اختلاف علماي شيعه است چرا که او از ديد معتزله به اين مبحث نگاه کرده و سخنان حضرت علي (ع) را در تاييد عقيده معتزله گرفته است در حالي که شيعه مي‌گويد "نه، اين سخنان در تاييد عقايد شيعه است " و شايد اين دليلي باشد براي اينکه کسي آن را ترجمه نکرده است.

اين مدرس دانشکده علوم حديث، تصريح کرد: نهج‌البلاغه يک اثر انساني است که فوق دين و مذهب است لذا اهل سنت نه به عنوان اينکه ابن ابي‌الحديد نسبت به شيعيان نزديک بوده بلکه چون مطالبي که از حضرت علي (ع) نقل کرده، بيشتر انساني و بالاتر از زمان و مکان نسبت به دين است، از اين جهت دانشمنداني اقدام به شرح نهج‌البلاغه کرده‌اند که غالبا به فرقه و مذهب خاصي گرايش نداشته‌اند.

وي با بيان اينکه سه مسئله ولايت، امامت و خلافت کاملا از هم جدا هستند، گفت: خداوند پيامبر اسلام را به عنوان خاتم‌النبيين مبعوث کرد به طوري که بعد از ايشان، پيامبر ديگري وجود ندارد و حضرت رسول (ص) اميرالمؤمنين (ع) را جانشين خود در مدينه قرار دادند و فرمودند نسبت تو به من مانند هارون به موسي است، لذا رسالت پيامبر با همان ولايتي که خداوند به ايشان بخشيده است بايد به اجرا درآيد.


*حضرت علي (ع) داناتر از همه مردم به اجرا فرمان الهي است

جعفري اضافه کرد: از اين جهت است که خداوند به پيامبر (ص) دستور مي‌دهد که ولايت علي‌ (ع) را اعلام کند و اينجا بود که پيامبر (ص) فرمودند "من کنت مولا فهذا علي مولا "؛ هر که من مولاي او هستم و بر او ولايت دارم، علي (ع) نيز مولاي اوست و او همان اندازه بر شما ولايت دارد که من دارم.
وي خاطرنشان کرد: ولايت اميرالمؤمنين (ع) در ادامه ولايت الله و حضرت رسول (ص) است نه به عنوان اينکه چيزي بر رسالت بيفزايد بلکه به عنوان تبيين و اجرا رسالت است و تبيين يعني روشن کردن، آموزش و رهنمود دادن اين رسالت و اجرايي کردن آن است.
مدرس نهج‌البلاغه دانشکده علوم حديث در خصوص عملي شدن ولايت حضرت امير (ع) بيان داشت: حضرت علي (ع) براي اثبات ولايت خود در نامه ششم نهج‌البلاغه به معاويه مي‌نويسند "مردم بر همان اساس و پايه‌اي با من بيعت کرده‌اند که با ابوبکر،‌ عمر و عثمان بيعت کرده‌اند اگر بيعت آنها مشروع بوده بيعت من نيز مشروع است و اگر بيعت مرا قبول نداريد بيعت با آنها را نبايد قبول داشته باشيد چرا که من از همه تواناتر در اجرا و داناتر از همه به فرمان خداوند در مسئله ولايت هستم ".

*ولايت مسئله‌اي نيست که انصار و مهاجر بخواهند راجع به آن نظر دهند

وي تصريح کرد: حضرت علي (ع) مسئله ولايت را تفکيک کرده و مي‌فرمايند "ولايت مسئله‌اي نيست که کسي بخواهد به آن رأي دهد، درباره آن مشورت کند و يا اينکه انصار و مهاجر راجع به آن نظر دهند ".
جعفري يادآور شد: خلافت يعني اداره امور جامعه براي مردم در مسائل دنيوي چنانکه حضرت امير (ع)در خطبه شقشقيه، مي‌فرمايند: "لولا حضور الحاضر والقيام الحجه به وجودٍ ناصر "؛ يعني اگر مردم جمع نمي‌شدند که از من بيعت بخواهند و با اعلام طرفداري‌شان از من، حجت بر من تمام نمي‌شد و اگر آگاهي دانشمندان نبود که خداوند از آنها تعهد گرفته است که در مقابل برخورد ستمگر و گرسنگي ستم رسيده، لحظه‌اي آرام و قرار نگيرند، باز هم من، افسار شتر خلافت را بر گردنش مي‌انداختم و با همان ظرف به آن آب مي‌دادم که قبلا داده‌ام ".
وي با بيان اينکه ولايت حضرت علي (ع) از جانب خداوند تعيين شده است، گفت: خلفا نيز در آن زمان حضرت را امام خطاب کرده و در مسائل اعتقادي به ايشان مراجعه مي‌کردند ولي خلافت و مديريت چون از اموري هستند که متعلق به مردم‌اند لذا اگر مردم بخواهند، ايشان نيز مي‌پذيرند و اگر نخواستند، ايشان مسئوليتي بر عهده ندارند.
اين محقق نهج‌البلاغه در ادامه افزود: حال در زماني که مردم همه به اتفاق تجمع کرده‌اند و از اميرالمؤمنين (ع) خواسته‌اند که با آ‌نها بيعت کنند، مسئوليتي بر گردن ايشان مي‌افتد که بايد با علم به سرانجامش و مسائلي که در آينده به دنبال خواهد داشت، آن را پذيرا باشند و حضرت مي‌دانست که به نتيجه نخواهد رسيد.

* نهج البلاغه راهنمايي براي تمامي انسان‌ها اعم از شيعه و سني است

وي با اشاره به حضرت علي (ع) در آينه نهج‌البلاغه، خاطرنشان کرد: در واقع نهج‌البلاغه روح قرآن، سنت و شخصيت حضرت امير است به ديگر معنا، نهج‌البلاغه آينه‌اي است که مي‌توان قرآن، پيامبر اکرم(ص)، شخصيت، گفتار، عقايد و سيره اميرالمؤمنين را به روشني در آن ديد.
جعفري با اشاره به اينکه نهج‌البلاغه گزيده‌اي از سخنان حضرت علي‌(ع) است، گفت: سيدرضي کار بسيار بزرگي انجام داده؛ او با همين گزينش توانسته امام علي (ع) را به خوبي نشان دهد؛ چون علاوه بر اينکه سخنان حضرت از قرآن و سنت گرفته شده، با موهبت الهي که داشتند سخناني را بيان کرده‌اند که با خواندن نهج‌البلاغه، قرآن را عيناً مشاهده مي‌کنيم.
وي در پايان تاکيد کرد: نهج‌البلاغه يک کتاب علمي، تخصصي، حديثي يا تاريخي نيست؛ بلکه سخنان اميرالمؤمنين (ع) در برخورد با مسائل و مشکلات اجتماعي بوده و رهنمودهايي را براي همه انسان‌ها اعم از شيعه و سني در دنيا و آخرت بيان مي‌کنند که جا دارد ما نهج‌البلاغه را بعد از قرآن و سنت پيامبر اکرم (ص) کتاب راهنماي عمل خود قرار دهيم.
فارس
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر