(
امتیاز از
)
آيا فعاليت فرادرمانگران مورد تأييد وزارت بهداشت است؟
صدای شیعه: فرادرماني يکي از شيوههايي است که اين روزها از طريق برخي فرقههاي خودساخته با هدف درمان بيماريهاي روحي و بعضاً جسمي مورد استفاده قرار ميگيرد اما نکته مهم اينجاست که با فرض درست دانستن فرادرمانگري هنوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و مراکز ذيربط در مورد انرژي درماني و فرادرمانگري نظر رسمي و قطعي خود را اعلام نکردهاند، هيچ رشتهاي به اين عنوان در دانشگاههاي کشور تدريس نشده و هيچ استادي در کلاسهاي دانشگاهي با گرايش فرادرماني تدريس نميکند.
بنابراين ضروري است مسئولان و متوليان آموزش عالي، وزارت بهداشت و درمان و مراکز مربوطه به اين مهم توجه داشته باشند و اعلام رسمي کنند که چنين گرايشي جزو سيلابس درسهاي رسمي نيست.
گروههاي معتقد به فرادرماني که امروزه قالب فرقهاي به خود گرفتهاند، چندسالي است با اين رويکرد و ادعا که توانايي انرژي درماني يا فرادرماني را دارند، محورهايي براي خود تدوين کرده و طبق آن به برگزاري کلاسها يا نوشتن مقالات يا کنفرانسهايي از اين قبيل روي آوردهاند؛ اما اين رويکرد کمتر معطوف به داخل کشور بوده است.
افراد مدعي فرادرماني، کار خود را با عرفان و ادغام عرفان و درمان شروع کردهاند؛ آنها اين تصور را دارند که دم مسيحايي داشته و از حضرت روحالقدس مدد گرفتهاند و با اين بيت که «فيض روحالقدس ار باز مدد فرمايد / دگران هم بکنند آنچه مسيحا ميکرد»، ادعاي داشتن فيض را مطرح ميکنند و خود را مسيحي ديگر جلوه ميدهند درحالي که اين سخن، يک ادعاي کاذب بيش نيست.
* ادعاي فرادرماني مشابه ادعاي نبوت کاذب است
اگر روحالقدس هم بخواهد فيضي به بنده خاص برساند، بايد اذن الهي در کار باشد؛ واقعاً چه کسي امروز ميتواند ادعا کند پرودگار به روحالقدس فرموده فيض فرادرماني و معجزه شفابخشي را به نفر خاصي عطا فرموده است.
اين موضوع را مشابه ادعاي کاذب نبوت است؛ اينکه فردي بگويد من چون از هوشمندي جهان يا روحالقدس دريافتهايي داشتهام و طبق اين دريافتها توانستهام به درمانگري برسم، اساساً باطل است و نداشتن استاد، تحقيق نکردن و نداشتن پژوهش، اثباتکننده هيچگونه ارتباطي با «يدالله» نيست.
اساساً کسي که ميگويد من دريافت دارم و نياز به استاد و پژوهش ندارم، به شعور ديگران توهين کرده است و از آنها انگيزه تحصيل و تحقيق و پژوهش را ميگيرد؛ به ويژه اينکه ادعا ميکند فيض خاص براي او بوده و از يک مقطعي اين فيض، به فيض خاص عام تبديل شده است؛ لذا شاگردان تربيت شدهاش ميتوانند با تفيض اين فيض به کار فرادرماني يا درمانگري بپردازند!
اگر فيض خاص است، چرا تفيض شده است و اگر عام است چرا ادعاي خاص بودن دارد؛ اين کدام فيض است که بدون هيچ نشانهاي به فردي ميرسد و خود او تصميم ميگيرد به ديگران تفيض کند.
آيا بايد در کشوري که علوم پزشکي سابقهاي ديرينه دارد، به اينگونه ادعاها پاسخ مثبتي داده شود، بيان داشت: آيا يک پزشک که سالها ممارست کرده و با سختي و شمقت طلب علم کرده است، اکنون بايد به او بگوييم علمت را کنار بگذار و با فراگيري 6 جلسه فرادرماني به بيماران نظر کن و آنها را شفا بده! پس اگر اينطور باشد بايد کنکور پرشکي را هم تعطيل کرد.
نکته مهم اين است که مدعيان فرادرماني احساس ميکنند؛ اگر کسي فرادرماني را رد کرده يا به فرد مدعي اشکال بگيرد، به آنها تهمت زده است؛ چه بسيار افرادي که در اثر تشعشعات فرادرماني مبتلا به روانپريشي شدهاند و چه بسيار افرادي که در اثر اين نوع القائات، بنيان خانوادگيشان متزلزل شده بود است. واقعاً اگر فرادرمانگران توانايي بهبود بخشيدن انواع بيماريها را دارند، پس چرا در کشور ما يا کشورهاي ديگر اين همه بيماري وجود دارد.
اخيراً يکي از اساتيد حوزه علميه مطرح ميکرد در شهر يزد با وجود اين همه پزشکان فوق تخصص، خانم (ض) با ادعاي فرادرماني به ديدن بيماران ميرفت؛ او با اين ترفند که مدرک علمي فرادرماني را از آلمان گرفته و 6 ماه دورههاي فرادرمانگري را گذرانده است، به بالين بيماران ميرفت.
وي در آخرين ملاقاتي که با يکي از بيماران داشته، بر اثر حساسيت فرزند اين بيمار معترف شده است که نه در آلمان درس خوانده و نه دوره شش ماهه ديده است؛ ولي مبالغ زيادي را براي حقالقدم دريافت کرده است؛ حتي وي در پايان از فرزند بيمار خواهش ميکند که براي او مشکل درست نکند!
اينگونه افراد که نام خود را «مستر» يا فرادرمانگر گذاشتهاند بيشتر به مردم خيانت ميکنند تا خدمت و افرادي که اين فرقه را رهبري ميکنند، بيشتر به فکر جمعآوري پول هستند تا خدمت به مردم.
* راههاي مقابله با گسترش فعاليتهاي اينگونه فرقهها:
برخي از اين فرقهها با ادعاي اينکه ميتوانند يک مؤسسه فرهنگي آموزشي داشته باشند و عنوان عرفاني هم با آن بدهند، مجوزي از ثبت شرکتها ميگيرند و با عضوگيري و تدريس مسائل مندرآوري خودشان که هيچ پايه و اساس معرفتي و ديني ندارد، عدهاي را براي اين کار تربيت ميکنند. در پايان اين کلاسها نيز گواهينامه صادر ميشود که در هيچ مرکزي به رسميت شناخته نميشود؛ چرا که اصل اين کار رسميت ندارد؛ ولي چون مردم اين مطلب را نميدانند يا توجه ندارند، عدهاي با اين گواهينامهها اقدام به آموزش ديگران ميکنند.
سودجوها براي آموزش انديشههاي انحرافي خود از شيوه هرمي استفاده ميکنند، اين شيوه آموزشي، براي رهبران فرادرماني از چند نظر اهميت دارد؛ که يکي رسيدن به وضعيت اقتصادي مناسب است و ديگري جذب نيروي زياد و در نهايت مطرح کردن خود به عنوان يک پديده در فضاي آخرالزمان است؛ به خصوص که حال و هواي 2 هزار و دوازدهي هم به کار خود ميدهند.
نبايد از اين حقيقت غفلت کرد که افراد معتقد به 2012، معتقدند که در سال 2012 اتفاقي رخ خواهد داد که منسوخکننده اديان الهي و به وجود آمدن يک دين براي همه جهانيان است که البته اين ادعاي صهيونيستهاست و هيچ صحتي ندارد؛ لذا همآوايي با آنها در حقيقت خيانت به اديان الهي و کتابهاي آسماني است.
فارس
انتهای پیام