(
امتیاز از
)
برخوردهاي فصلي نيروي انتظامي با بدحجابي هم تعطيل!
صدای شیعه: با نيمنگاهي به آرشيو سالهاي اخير رسانههاي کشور، اين روزها مقارن است با زماني که مسئولان دستگاههاي مختلف، از وزارت کشور گرفته تا نيروي انتظامي حداقل در صدر برنامههايشان، مقابله با بدحجابي را عنوان ميکردند؛ اما از زمستان سال گذشته که عملاً ديگر هيچکسي گشت ارشاد را براي بدحجابيهاي زمستاني نديد گويي مبارزه با مسئله بدحجابي به آرشيو برنامههاي مسئولان سپرده شده است.
اين در حالي است که مقام معظم رهبري هم در فرمايشات اخير خود بر بحث تأمين امنيت، به ويژه امنيت اخلاقي و رواني جامعه تأکيد و اين مسئوليت را از مهمترين وظايف نيروي انتظامي عنوان کردند.
روزي در همين جامعه عدهاي معتقد بودند که: "آب رفتن مانتو و شلوار به نوعي آزادي در انتخاب نوع پوشش است و نبايد با آنها برخورد شود، هر جامعهاي آدمهاي سالم و فاسد دارد " اما امروز همان آدمهاي فاسدي که در هر جامعهاي طبيعي به نظر ميرسيدند تبديل به الگوي پوشش در خيابانها شدهاند، اما اين بار با آرايشهايي اغراقشده که رنگ و لعاب آن، گريم بازيگران تئاتر را روسفيد کرده است، مانتوهايي که به تن آنها التماس ميکند حداقل دکمههايش بسته شود، کوهانهايي روي سر که در هيچ جاي دنيا نمونهاي از آن را نميتوان يافت و . . . .
اگر تا ديروز هرکدام از اين پرتيهاي آدمها در جامعه از حضور مأموران نيروي انتظامي در فضاي عمومي شهر کمي دغدغه داشتند اين روزها بهفضل روشنفکريهاي نيروي محترم انتظامي با خيال آسوده در خيابانها اتيکت تنفروشي را با خود حمل ميکنند و چشمان فرصت طلب و هرزه را به دنبال خود ميکشانند.
اين روزها ورود به اجتماع دغدغه خانوادهها شده است، خانواده سالمترين فضا را براي فرزندان خود مهيا ميکند، اما براي ورود فرزندش به جامعه دلآشوب است، نگران از اينکه دوگانگي جامعه اسلامي و خانواده اسلامي را چگونه بايد براي فرزندش توجيه کند، چه پاسخي براي ناهنجاريهاي چندين ساله در خانواده که تبديل به هنجارهاي هرروزه در اجتماع شده است، بيابد؟
شايد عدهاي معتقد باشند با بگير و ببندهاي نيروي انتظامي در خيابانها شهر، "سالم " نميشود اما ميتوان ادعا کرد که حداقل با اين کار، چهره شهر را که ميتوان "پاک " کرد، چهرهاي که بهواسطه حضور مستمر اين عروسکهاي خيمهشببازي، تداعي کننده جامعهاي منحرف شده است، جامعهاي با حراجکنندگان هرروزه "عفت " و چشمهايي هرزه در جستجوي "شکار ".
فرهنگسازي براي مقابله با بيبندوباريهاي خياباني راهحلي است که بارها و بارها شعار گوشنوازي براي تک تک ما بوده است التيامي که در مرحله عمل، وظيفه آن را مهد کودک به خانواده ميسپارد، خانواده به مدرسه، مدرسه به دانشگاه، دانشگاه به جامعه و در نهايت مسئولان در جستجوي مقصر بين ساير دستگاهها. اين همان پروسه تکراري کار فرهنگي است.
از کودکي در فرهنگ ما "پليس " واژه آرامبخش گمشدنهاي ما بوده است. اين روزها همان "آقاي پليسي " که گريههاي کودکي ما را بند ميآورد ميتواند تأمينکننده امنيت بزرگسالي ما هم باشد.
خانوادههاي سالم ايراني اين روزها از نيروي انتظامي انتظار دارند جداي از اينکه فرزند گمشدهشان در خيابان را برايشان به ارمغان ميآورد، نگذارد فرزندشان در هياهوهاي ضداسلامي در جامعه گم شود، گمشدني که بسيار سنگينتر از گمشدنهاي دوران کودکي است. گمشدن در ويترين لباسفروشيهايي که هيچ حدي از لباس اسلامي در آنها رعايت نشده است، گمشدن در پارکهايي که شاهد صحنههايي از روابط دختر و پسرهاي نامحرمي است که حرکات آنها را هيچگاه از سوي پدر و مادر خود هم نديده است، گمشدن در تاکسيهايي که تبديل به حريم شخصي عدهاي شده است، گمشدن در رستورانها و کافيشاپهايي که پيشنهاد فضاي صميميتري را به مشتريهاي خود ميدهند، گمشدن در بيهويتيها و . . . .
انتهای پیام