( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: فیلم‌هایی مثل "مارمولک" و "زیر نور ماه" و "طلا و مس" را می‌پسندد. به نظرش ساختن این‌گونه فیلم‌ها پاسخگوی علاقه مردم است که دوست دارند بدانند زندگی یک طلبه چگونه است.

دو سال پیش، به همراه برادر و همسرش با قطار از اصفهان به مشهد می‌رفتند و با هم می‌کفتند و می‌خندیدند. در کوپه‌شان آقایی با دختر کوچکش هم بودند. بعد که با هم آشنا شدند مرد گفته بود: «اوائلش که شما وارد قطار شدید و با هم می‌خندیدید دخترم به من گفت: بابا! مگه طلبه‌ها هم می‌خندند؟!»

سید مهدی نریمانی زمان‌آبادی، رتبه سوم جشنواره ملی جوان ایرانی را در بخش طلبه، گرایش پژوهش کسب کرده است. در حال حاضر در حوزه علمیه مشهد هم در سطح خارج فقه و اصول درس می‌خواند و هم ادبیات عرب تدریس می‌کند. متولد سال 62 و پدر و برادرانش نیز طلبه اند.

ماجرای طلبه شدنش را این‌گونه شرح می‌دهد: «چون پدرم طلبه بود از بچگی با جو زندگی طلبگی آشنا بودم. مردم خیلی خوششان نمی‌آمد به همین دلیل علاقه چندانی برای طلبه شدن نداشتم.

پدرم در دانشگاه هم تدریس می‌کرد. بعد از آن‌که سیکلم را گرفتم پدرم گفت: در هر رشته‌ای که دوست داشتی درست را ادامه بدهی من کمکت می‌کنم. با توجه به شرایط خاصی که پیش آمد هر چه فکر کردم دیدم با توجه به روحیاتی که دارم طلبگی برایم بهتر از هر کار و رشته دیگری است. بنابراین وارد حوزه شدم.

اساتیدی که خدا سر راهم قرار داد خیلی برایم زحمت کشیدند و خیلی اذیت شدند. این‌که با بچه‌ای بخواهند سروکله بزنند که تازه سیکلش را گرفته است. زحمات آن‌ها بود که به این‌جا رسیدم. پدرم، حاج‌آقا محبی، امامی، قاسمی و ایروانی از اساتیدم بودند، همچنین از محضر حضرات آیات فلسفی، زنجانی، مرتضوی، سیستانی، مروارید بهره بردم.»

به اعتقاد او، هر کس که بتواند با سختی‌های زندگی طلبگی بسازد؛ مانند مشکلات اقتصادی و مشکلاتی که طلبه‌ها در جامعه و در برخورد با مردم پیدا کردند و این‌که احساس وظیفه کند می‌تواند یک طلبه بشود. اگر فقط به صرف گرفتن مدرک و جایگاه باشد به درد طلبگی نمی‌خورد. کسانی موفق می‌شوند که احساس مسئولیت داشته و برای رضای خدا مشکل مردم را حل کنند نه این‌که بخواهند از این راه نان بخورند.

از برخورد مردم با طلبه‌ها می‌پرسم. می‌گوید: «برخورد مردم متفاوت است. به عنوان مثال گاهی سوار تاکسی که می‌شوم راننده بدون این‌که پولی بگیرد مرا به مقصد می‌رساند و بعضی‌وقت‌ها هم برخوردشان تند است.

خود من گاهی بهشان حق می‌دهم. وقتی یک طلبه را در صف نانوایی می‌بینند فکر می‌کنند هر چه بلا و گرفتاری بر سرشان می‌آید از طلبه‌ها است. شروع می‌کنند حرف‌هایی را می‌زنند. اگر یک طلبه از اول این مسائل را نداند و در این عرصه وارد شود از کوره در می‌رود و حرفی می‌زند که مردم از یک طلبه انتظار این‌گونه حرف زدن را ندارند.

مردم دوست دارند یک طلبه سنگ صبورشان باشد. گاهی کسی از جای دیگری ناراحت است سر طلبه‌ها خالی می‌کند. هر دو وجه را داریم. گاهی هم خیلی احترام می‌گذارند که مسوولیت آدم را سنگین می‌کنند. وقتی سوار اتوبوس می‌شوم و پیرمردی برای من از جایش بلند می‌شود شرمنده می‌شوم.

من از دست کسانی که بی‌احترامی می‌کنند ناراحت نمی‌شوم می‌گویم ما چقدر کوتاهی کردیم که مردم به خاطر برخورد ناشایست بعضی طلبه‌ها دیدشان به علما و روحانیت تغییر کرده است. هر دو طرف برخوردها برای ما بیشتر جنبه آزمایشی دارد. به هر حال این‌ها واقعیت جامعه است و ما باید هر دو طرفش را ببینیم و تحمل کنیم. حتی وقتی کسی احترام می‌گذارد خودمان را نگیریم.

مردم انتظاراتی دارند. امنیت، اقتصاد مناسب و حقوق شهروندی می‌خواهند. طبیعی است. تصور عمومی جامعه این است که هر طلبه توانایی و قدرت زیادی دارد و فکر می‌کنند طلبه می‌تواند در حکومت دخل‌وتصرف بکند. وقتی ما می‌خندیم و با شوخی جوابشان را می‌دهیم به هر حال آن‌ها هم منطق دارند و می‌بینند ما هم کاره‌ای نیستیم.

مقام معظم رهبری و دیگر مسوولان، بارها گفته‌اند این مسائل و مشکلات اقتصادی باید حل شود و مردم آرامش داشته باشند. هر چه امنیت خاطر مردم بیشتر شود به دین و خدا علاقه‌شان بیشتر می‌شود. متأسفانه هر چه ما کوتاهی کنیم دید مردم به دین بد می‌شود.»

نریمانی در رابطه با امکانات رفاهی یک طلبه، مانند سوار شدن بر خودرو شخصی و تاثیرش بر دیدگاه مردم نسبت به روحانیت می‌گوید:«این مساله دو طرف دارد؛ یک طرفش طلبه ها هستند که باید به این حدیث توجه کنند که آورده‌اند روزی امام صادق(ع) لباس زیبایی پوشیده بود. گفتند: چطور شد امیرالمومنین(ع) لباس خشن می‌پوشید و شما لباس زیبا می‌پوشی؟ امام صادق(ع) فرمود: امیرالمومنین(ع) حکومت دستش بود و او باید مثل ضعیف‌ترین مردم رفتار می‌کرد ولی من حکومت دستم نیست که اگر دستم بود حتی شب برای اداره جامعه خواب نداشتم. می‌گویند حضرت لباسش را کنار زد و گفت: من برای رضای خدا زیر لباس زیبایم لباس خشن پوشیدم.

لذا طلبه ها باید طوری زندگی کنند که با سطوح زیرین جامعه سازگار باشند و به فرموده حضرت علی (ع) به ادامه حیات امیدوارتر گردند. البته بسیاری از طلبه ها ناگزیر از رعایت این مساله هستند چون مسلما با شهریه‌های حداکثر 250 هزار تومان، طلبه‌ای نمی‌توان ماشین گران‌قیمت سوار شده یا از امکانات خاص برخوردار شود.

اما طرف دیگر این قضیه مردم هستند که آنها نیز باید برایشان طبیعی شود و بدانند یک طلبه هم انسان عادی است و وقتی پول داشت و ماشین خرید کار اشتباهی نکرده است. در واقع فکر نکنند طلبه‌ها از مال مردم برای خودشان ماشین می‌گیرند.»

این طلبه جوان معتقد است یک طلبه باید درس بخواند. کسانی که وارد شغل‌های اداری می‌شوند اکثرا با درس‌شان مشکل پیدا می‌کنند. چون حواسشان جمع نیست. تفاوت عمده‌ای که دروس حوزه با دانشگاه دارد این است که دروس حوزه فهمی است. یعنی باید بیشتر درباره‌اش فکر شود و حفظی نیست. اگر کسی در کارهای اجرایی افتاد نمی‌تواند در حوزه موفق باشد.

او ادامه می‌دهد: «نویسندگی، پژوهش یا تبلیغ، درآمدهای چندانی به همراه ندارد و در کشور ما هم امکانات زیادی در اختیارشان قرار نمی‌دهند اما بودن در حوزه‌ای مثل پاسخگویی به مسائل شرعی، به طلبه کمک می‌کند ببیند مشکل روز مردم چیست. اگر فعالیت این چنینی داشته باشد مشکل را تشخیص می‌دهد و راهکار فقهی صحیح را ارائه می‌کند.

بزرگترین مشکل جوانان ما در جامعه، کمرنگ شدن ایمان است. اگرچه در مقام تایید یا تکذیب این ادعا نیستم لیکن برخی مدعی اند وجود خدا در تهران کمرنگ شده است. چند روز پیش که با یکی از متخصصین تهرانی صحبت می‌کردم می‌گفت در چند سال اخیر، مشکلات اعصاب و روان و پوستی در تهران خیلی افزایش پیدا کرده است. دلیل عمده اش این است که مردم امیدشان به خدا و روز قیامت، که قدیم خیلی‌ها با همین امید زندگی می‌کردند، کمرنگ شده است.

به نظرم راهکارش این است که حوزه علمیه سعی کند مطالبش را به روز ارائه دهد و همان‌طور که هر فروشنده‌ای سعی دارد محصول با کیفیتش را در یک بسته‌بندی خوب ارائه کند؛ لازم است حوزه علمیه و علما وارد عرصه‌ای بشوند که مخاطبین مطلب را بهتر درک بکنند.

مثلا نوشتن کتاب، روی هزار نفر تأثیر می‌گذارد ولی ساختن یک بلوتوث معمولی، شاید روی میلیون‌ها آدم تأثیر بگذارد. چند روز پیش بلوتوثی دیدم که حیواناتی را نشان می‌داد که داشتند به بچه‌هایشان محبت می‌کردند بعد بچه‌ای را روی صفحه آورد که زیر چشمش سیاه شده بود. آخرش نوشت: بعضی از بچه‌ها دوست داشتند پدر و مادرشان حیوان بودند.

همین بلوتوث ساده خیلی تأثیر می‌گذارد. کتاب‌های رمان هم در نمایشگاه کتاب سال گذشته، فروش خوبی داشت ولی متأسفانه تعداد رمان‌های اسلامی خیلی کم است. آن‌هایی هم که می‌نویسند کسی نیست ازشان حمایت مالی کند و باعث می‌شود یا چاپ نشود و یا نشر نداشته باشد.

ورود حوزه به سینما هم ضروری است. البته در قم این اتفاق افتاده و دانشکده صدا و سیمای قم، یکسری از طلاب را جذب کرده است. اگر بتوانیم با هنر هفتم تبلیغ کنیم خیلی موثرتر است. متأسفانه در این زمینه عقب هستیم. باید سریع‌تر فعالیت‌هایمان را انجام بدهیم. حوزه علمیه، قدمتش بیش از 1400 سال است و جان مایه‌اش را دارد تا در این حوزه‌ها فعالیت کند.

دشمنان ما گاه میلیاردها تومان خرج می‌کنند تا نهایتش یک شبهه ایجاد کنند ولی در مقابلش کارگردانان ما مباحث اخلاقی و عرفان اسلامی را کمتر به تصویر می‌کشند.»

ازدواج طلبه‌ها از آن دست مطالبی است که شاید هر کسی برای دانستنش علاقه نشان دهد. سید مهدی نریمانی دید مردم را درباره زندگی با طلبه‌ها منفی می‌داند و ادامه می‌دهد: «گاهی که طلبه‌ها به خواستگاری می‌روند می‌گویند: نه، دخترمان را به یک تحصیلکرده می‌دهیم. دخترها فکر می‌کنند زندگی طلبگی، زندگی عادی‌ای نیست و حاضر نیستند با طلبه ازدواج کنند. البته قطعاً همسر طلبه، شرایطش، رفت و آمدش نسبت به همسر یک مهندس فرق می‌کند و سختی‌هایی دارد ولی مردم به دلیل نشناختن، کمتر حاضر به ازدواج با طلبه‌ها می‌شوند.

من به خاطر پایان‌نامه‌ام که موضوعش شرکت‌های هرمی بود در بعضی موسسات و مراکز قوه قضاییه کار داشتیم و می‌خواستم همکاری کنند. بعضی از قضات همکاری می‌کردند و بعضی دیگر حاضر به همکاری نبودند. می‌گفتند: ما حوزه علمیه را مرکز علمی نمی‌دانیم؛ اگر دانشگاهی بودید همکاری می‌کردیم.

کوتاهی از ما طلبه‌ها است. درست است طلبه‌ها باید اخلاص داشته باشند و برای رضای خدا کار کنند و دنبال مطرح شدن نباشند ولی مسئولان حوزه باید بزرگان این عرصه و فعالیت‌هایشان را به مردم معرفی کنند تا دید عمومی عوض شود.

البته همه این‌گونه نیستند و همه درس نمی‌خوانند ولی جو غالب حوزه این است که درس بخوانند. طلبه‌ها حدود 10 تا 12 ساعت به دنبال تحصیل‌اند. با معرفی صحیح و منطقی از حوزه و حوزویان، دید مردم تغییر می‌کند و رغبت‌شان به وصلت با یک طلبه بیشتر می‌شود.»

نریمانی، در حال تکمیل کتابش با موضوع شرکت‌های هرمی و شبکه ای است. بنیاد پژوهش آستان قدس رضوی اثرش را ارزیابی کرده و احتمالاً چاپش کند. او کارهای پژوهشی در زمینه فقهی مثل بحث حکم مرتد، معاملات و قراردادها را هم در برنامه‌اش دارد.
برنا
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر