(
امتیاز از
)
علي از نگاه ديگران
صدای شیعه: اما على؛ ما را نمىرسد جز آنکه او را دوست بداريم و به او عشق بورزيم؛ چه، او جوانمردى بس عاليقدر و بزرگ نفس بود. از سرچشمه وجدانش خير و نيکىمىجوشيد، از دلش شعلههاى شور و حماسه زبانه مىزد، شجاعتر از شير ژيان بود؛ ولى شجاعتىممزوج با لطف و رحمت و عواطف رقيق و رأفت... در کوفه غافلگير وکشته شد، شدت عدلش موجب اين جنايت گرديد! چنانکه هرکس را مانند خود عادل مىديد! پيش از مرگش درباره قاتل خود گفت: «اگر زنده ماندم، خود مىدانم و اگر درگذشتم، کار به دست شماست. اگر خواستيد قصاص نماييد، در برابر يک ضربت، تنها يک ضربت زنيد. اگر درگذريد، به تقوا نزديکتر است!»
کارلايل (فيلسوف انگليسى)
على؛ آن شجاع بىهمتا و قهرمان يکهتازى بود که پهلو به پهلوى پيمبر مىجنگيد. و به اعمال برگزيده و معجزهآسايى قيام نمود: در معرکه بدر، بيست ساله بود که با يک ضرب دست، يکه سوار قريش را دو نيم ساخت. در احد، شمشير پيمبر را به دست گرفت و برسرها، خود مىشکافت و بر تنها جوشن مىدريد! و در يورش بر قلعه يهود خيبر، با يک دست دروازه سنگين آهنين را از جاى کند و آن را بالاى سر خود سپر ساخت! اما پيمبر او را بسيار دوست مىداشت و به او بسى وثوق داشت؛ روزى به سوى على اشاره کرد و گفت: «من کنت مولاه فعلى مولاه.»
بارون کارادوو (مورخ فرانسوى)
قدرت نمايى و قهرمانى امام تنها در حدود ميدانهاىجنگ نبود؛ قهرمانى بود در صفاى بصيرت و طهارت وجدان و سحر بيان و حرارت ايمان، و عمق روح انسانيت و بلندى همت و نرمى طبيعت، و يارىمحروم و رهايى مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم، و فروتنى براى حق، بههرصورت و مظهرى که حق برايش تجلى نمايد. اين نيروى قهرمانى هميشه محرک و انگيزنده است، گرچه روزگارها از آن بگذرد. امروز و هرروز که شوق ما براى پىريزى بناى صالح و فاضلانه شديد شود، به سوى آن باز مىگرديم.
راستى بر هر مورخى هر چه هوشمند و نابغه، محال است که بتواند تصويرى کامل از عظيمى مانند على به دست تو دهد، گرچه در هزار صفحه باشد؛ زيرا آنچه اين قهرمان مرموز تفکر و تأمل نموده، گفته و عمل کرده و در ميان خود و پروردگارش بوده، نه گوشى شنيده و نه چشمى ديده و آن بسيار بسيار بيش از آن است که به دستش نمودار يا به زبان و قلمش آشکار ساخته است.پس هر تصورى که از او ترسيم کنيم، ناچار صورت ناقصى از آن اصل کامل است. على قهرمان بىمانند فکر و روح و بيان است، در هر زمان و در هر مکان.
ميخائيل نعيمه (نويسنده لبنانى)
نزد حقيقت و تاريخ يکسان است او را بشناسى يا نشناسى. تاريخ و حقيقت گواهى مىدهند که او وجدان بيدار و قهار، شهيد نامى، پدر و بزرگ شهيدان، علىبنابىطالب، صوت عدالت انسانى، شخصيت جاويدان شرق است! اى جهان، چه مىشد اگر هرچه قدرت و قوه دارى، به کار مىبردى و در هرزمان عليى با آن عقلش، با آن قلبش، با آن زبانش، و با آن ذوالفقارش، به عالم مىبخشيدى!
جرج جرداق (نويسنده مسيحى لبنانى)
آيا على پسرعموى پيامبر و جانشين او نبود؟ آيا او آن دانشمند پرهيزگار و دادگر نبود؟ آيا او آن مرد بااخلاص و غيور نبود که در پرتو مردانگى و غيرتش اسلام و مسلمانان عزت يافتند؟شخص على مظهر کامل صفات حسنه و خصال پسنديده بود و بر تمام ياران پيامبر فزونىداشت.
جرجى زيدان ( نويسنده مسيحى)
من مسيحى هستم، ولى ديده باز دارم و تنگ بين نيستم. من درباره شخصيت بزرگى صحبت مىکنم که مسلمانان دربارهاش مىگويند: رضىالله عنه: خدا از او راضى است، صفا با اوست و شايد هم خدا به او احترام بگذارد! على جايى را اشغال کرده است که يک دانشمند، او را ستاره درخشان علم و ادب مىبيند، و يک نويسنده برجسته از شيوه نگارش او پيروى مىکند، و فقيه، هميشه بر تحقيقات و پديدههاى او تکيه دارد... و هيچ کتابى جز قرآن بر کتاب او برترى ندارد.
دکتر بولس سلامه (نويسنده و شاعر سرشناس مسيحى)
بعد از قرآن و احاديث پيامبر اسلام، نهج البلاغه در درجه اول اهميت قرار دارد.
هانرى کربن (فيلسوف و شرقشناس فرانسوى)
هرگاه دشواريهاى زندگى رو به من مىآورد و از رنجهاى روزگار آزرده مىشوم، به آستان على از اندوه خود پناه مىبرم؛ زيرا او پناهگاه هر ماتمى است. او بر ستمکاران همچون رعد و بر شکست خوردگان ياورى دلسوز و مهربان است!
فؤاد جرداق (شاعر مسيحى)
شخصيت على داراى دو خاصيت برجسته و ممتاز است که در هيچ يک از قهرمانان بزرگ تاريخ نمىتوان يافت: نخست آنکه على در عين حال که عنوان قهرمانى و امام هر دو را دارا بود، سردار جنگى شکست ناپذير عالم الهى و فصيحترين خطباى صدر اسلام به شمار مىرفت.
خاصيت دوم على اين است که از نظر تمام مذاهب اسلام، مورد ستايش و تکريم است و بىآنکه او خود خواسته باشد، تمام فرق و مذاهب اسلامى او را پيشواى خود مىشناسند.آثار ادبى مسلم عموزادهپيغمبر يکى از پربهاترين و نفيسترين گنجينههاى ادبى جهان را به وجود مىآورد. به اتفاق آراى عموم، على مسلماً فصيحترين و بليغترين خطيب قرن اول اسلام است. قضاوتهاى متعددى از او به يادگار مانده که جا دارد آنها را در شمار محاکمات بزرگ تاريخ قرار داد.
گابريل انگيرى
انتهای پیام