(
امتیاز از
)
ميرزاي شيرازي، پرچمدار اولين قيام وحدتآفرين ملي در ايران
صدای شیعه: کهن سرزمين ايران در درازناي تاريخ ديرينش که آميختهاي از رويدادهاي شاديبخش و فرحبرانگيز و رخدادهاي دهشتناک و غمانگيز است، جنبشها و نهضتهاي افزوني که بر پايههايي چون بيگانهستيزي، عدالتمحوري، استبدادزدايي، پدافندفرهنگي و... استوار بودهاند، به خود ديده است. از قيام کاوه آهنگر اسطورهاي، جنبش مزدکيه، نهضت شعوبيه و قيام سربداران گرفته تا جنبش تنباکو، انقلاب مشروطه، نهضت ملي شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامي، همه و همه را ميتوان با کمي اغماض، واجد ساختاري ستونزده بر مفاهيم ياد شده برشمرد.
با وجود اين، در ميان اين همه قيام، نهضت و انقلاب، جنبش تنباکو را بايد نقطه عطفي مهم برشمرد، زيرا اين جنبش از سويي نخستين نهضتي بود که پديدار شدن همبستگي کامل ملي در ميان اقشار مختلف ملت ايران را فراهم آورد و فتح بابي شد براي آگاهي مردمان ساکن در اين کهن ديار تا دريابند رمز کاميابي، وحدت ملي آنان است و از ديگر سو، زمينه را براي برپا داشتن نهضت عظيم مشروطه و پيروزي آن تدارک ديد. در ايام سالگرد درگذشت (اوايل مرداد 1312) پرچمدار اين قيام ،نگاهي کوتاه به برخي ويژگيهاي ممتاز جنبش تنباکو خواهيم داشت.
شانزدهم رجب سال 1307 هـ .ق برابر با 8 مارس 1890م و همزمان با روزگار فرمانروايي ناصرالدين شاه قاجار که در ميان تاريخپژوهان به عصر امتيازات اشتهار دارد، امتياز انحصاري فروش توتون و تنباکوي ايران و نظارت بر توليد آن تا 50 سال به ماژور جرالد تالبوت انگليسي، مالک کمپاني رژي واگذار شد.
آنچه هويدا و آشکار مينمايد، واگذاري اين امتياز در مقايسه با ديگر امتيازات واگذار شده به اتباع دول بيگانه در عصر ناصري، بسي نسنجيدهتر و زيانبارتر بود، زيرا سرنوشت دهها هزار کشاورز، هزاران خردهفروش و صدها بازرگان را به مقدرات يک کمپاني خارجي پيوند ميداد.
براساس آنچه اسناد و منابع تاريخي به يادگار مانده از آن دوران گواهي ميدهند، سيدجمالالدين اسدآبادي، بنيانگذار راستين انديشه اتحاد اسلام و مروج تفکر تقريب مذاهب و محسن معينالملک، سفير وقت ايران در استانبول، نخستين کساني بودند که معايب امتياز را تشخيص و عليه آن واکنش نشان دادند. مردم ايران نيز همزمان با آغاز به کار ماموران کمپاني سيل اعتراض را روانه بارگاه شاهنشاه قدر قدرت و کيوان رفعت (1) نمودند. روحانيت هم در شهرهاي گوناگون ايران چون تهران، تبريز، اصفهان، مشهد، شيراز به پشتيباني از مردم بيپناه در برابر شاهنشاه به اصطلاح عالمپناه پرداختند. جانمايه سخن آن که مخالفتهاي روحانيان و بازرگانان سبب شد موج اعتراض تمامي شهرهاي بزرگ ايران را درنوردد.
با تمام اين اوصاف، اين اعتراضها و مخالفتها تنها هنگامي رسميت همگاني يافت و يک همبستگي ملي چشمنواز را در سراسر ايران زمين پديد آورد که مرجع بزرگ تقليد و زعيم حوزه علميه سامرا، ميرزا حسن شيرازي، رسما پا به عرصه مبارزه نهاد. نخستين درخواست جهت مداخله ميرزاي شيرازي در ماجرا از سوي سيدجمال الدين اسدآبادي برداشته شد. او نامهاي به اين مرجع نامدار فرستاد و در آن نوشت: "تو اي پيشواي دين، اگر به کمک ملت برنخيزي و آنها را جمع نکني، طولي نخواهد کشيد که مملکت اسلامي زير اقتدار بيگانگان درميآيد. يک کلمه تو سبب ايجاد وحدتي ميشود که اين بلاهاي محيط به کشور را برطرف سازد و دين اسلام را حفظ نموده و جامعه ديني را نگاه دارد. پس همه با تو است و تو نزد خدا و مردم مسوولخواهي بود... ميدانم خدا به دست تو گشايشي خواهد داد. "
نکته: جنبش تنباکو را بايد نقطه عطفي مهم برشمرد، زيرا اين جنبش از سويي نخستين نهضتي بود که پديدار شدن همبستگي کامل ملي در ميان اقشار مختلف ملت ايران را فراهم آورد و از ديگر سوي، زمينه را براي برپا داشتن نهضت عظيم مشروطه و پيروزي آن تدارک ديد
در پي نامه سيدجمالالدين و ارسال تلگرافها و نامهها و همچنين مذاکره با آقا منيرالدين، نماينده علماي اصفهان براي کسب تکليف درباره امتياز تنباکو، سرانجام ميرزاي شيرازي برخلاف نظر جمعي از يارانش مبني بر عدم مداخله در امور سياسي، ورود خويش را بايسته ديد. او در وهله نخست طي تلگرافي به ناصرالدين شاه نوشت: "اجازه مداخله اتباع خارجه... از جهاتي چند منافي صريح قرآن مجيد و نواميس الهيه و موهن استقلال و مخل نظام مملکت و موجب پريشاني رعيت است. "
پادشاه خورشيدرايت و جم جاه در ابتدا واکنشي نشان نداد. ميرزاي شيرازي دگربار نامهاي نوشت و اعتراض خويش به امتياز تنباکو را به صورت مفصل شرح داد و چون جوابي قانعکننده نيافت، ميرزا حسن آشتياني، روحاني سرشناس تهران را مامور ساخت تا به عنوان نايب وي در مبارزه با انحصار اقدام کند. اندک زماني بعد فتوايي در تهران منتشر شد که صدور آن منتسب به ميرزاي شيرازي بود:
"اليوم استعمال توتون و تنباکو باي نحو کان حرام و در حکم محاربه با امام زمان است. "
شايسته است ياد شود شماري از کاوشگران تاريخ در صدور اين فتوا از سوي ميرزاي شيرازي تشکيک روا داشته و مانند برخي از درباريان ناصرالدين شاه، آن را مجعول برشمردهاند، اما نکتهاي که اين مورخان مدنظر قرار ندادهاند، آن است که ميرزاي شيرازي هيچ گاه نسبت فتوا را به خودش نفي نکرد. از ديگر سوي، پس از پيروزي جنبش مردمي، اين ميرزاي شيرازي بود که به مباح بودن خريد و فروش و استعمال تنباکو فتوا داد و تحريم تنباکو را ملغا نمود.
پس از دو حالت خارج نيست: فتوا يا از سوي ميرزا صادر شده بود يا آن که مورد تاييد او ميبود. اسناد و منابع تاريخي روزگار ناصري گواهي ميدهند که با انتشار حکم ميرزاي شيرازي، تمامي تدابير شاه و درباريانش بيثمر ماند. مقاومت در قبال دولت که در برخي ولايات بويژه شهرهاي کوچک چندان محسوس نبود، با حکم تحريم در سراسر کشور احساس شد و به تعبير آن ماري لمبتن، نويسنده مشهور کتاب ايران عصر قاجار، بشدت رنگ ملي و مذهبي به خود گرفت.
گفتني استبا انتشار متن فتواي تحريم تنباکو، بجز اندک گروهي از درباريان و وابستگان، مردم قليانها را در ميدانها گرد آورده آتش زدند، دکانهاي تنباکوفروشي را بستند و لب از دخانيات شستند. حتي همان گونه که دکتر محسن سليم، مولف کتاب تاريخ قاجار نيز اذعان داشته است، کار به آنجا رسيد که زنان دربار و حرم ناصري نيز قليانها را پياده کرده و کنار گذاشتند. در حقيقت، صدور فرمان تحريم تنباکو از سوي ميرزاي شيرازي، همان گونه که سيدجمال، پيشبيني کرده بود فراهم آمدن وحدتي ملي را تدارک ديد که بيمي بزرگ در دل شاه و درباريان افکند.
به هر ترتيب، برآيند وقايع آن شد که شاه ناگزير از اعلام رسمي لغو و برچيدن بساط کمپاني شد و مقاومت منفي 2 ماهه مردم با برآورده گشتن خواست آنها پايان پذيرفت.
نويسنده : امير نعمتي ليمايي
منبع : روزنامه جام جم 1390/05/12
انتهای پیام