(
امتیاز از
)
سیلی سخت تر از همین حسینیه امام خمینی(ره)
صدای شیعه: مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب در خصوص واقعه میکونوس و «سیلی سخت تر از همین حسینیه امام خمینی(ره)» به بازخوانی این واقعه و بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از کارگران و معلّمان در آستانه روز کارگر و روز معلّم در تاریخ 10 اردیبهشت 1376 می پردازد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر یکشنبه در دیدار مسئولان ارشد نظام در سخنان بسیار مهمی با اشاره به تلاش برخی افراد برای خدشهدار نشان دادن اعتبار بینالمللی نظام جمهوری اسلامی فرمودند: برخی میخواهند بگویند چون نظام اسلامی بر مبانی خود ایستادگی کرده، اعتبار بینالمللی ایران تنزل یافته است، در حالیکه در برخی دورانها که متأسفانه مسئولان در مقابل غرب کوتاه میآمدند، برخوردهای آنها تندتر و توهینآمیزتر بود.
ایشان در ادامه به عنوان مثال فرمودند: در دورهای رابطه با یک دولت اروپایی به ظاهر خوب بود و آن دولت از ایران تجلیل میکرد اما همان دولت اروپایی، در جریان داستان رستوران میکونوس، تشکیل دادگاه داد و کشورهای اروپایی سفرای خود را از تهران فراخواندند و به خیال خود خواستند سیلی سختی بزنند اما از همین حسینیه پاسخ خود را با سیلی سختتری دریافت کردند.
به مناسبت فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب در خصوص واقعه میکونوس و «سیلی سختتر از همین حسینیه امام خمینی» به بازخوانی این واقعه و بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از کارگران و معلّمان در آستانه روز کارگر و روز معلّم در تاریخ 10 اردیبهشت 1376 می پردازیم.
پنجشنبه 26 شهریور ماه 1371، حادثهای در یک رستوران یونانی به نام میکونوس در منطقه «ویلمرسدورف» برلین رخ داد که تأثیر زیادی در روابط ایران و اتحادیه اروپا بر جای گذاشت.
بر اثر حمله افراد مسلح به این رستوران، 4 تن کشته شدند. بعد از این حادثه رسانههای غربی در پی آن بودند تا جمهوری اسلامی را به عنوان مسئول این ترورها معرفی کنند.
جریان دادگاه بررسی این جنایت که چندین سال به طول انجامید، با صحنهگردانی آمریکا و صهیونیستها و شهادتهای ساختگی نیروهای اپوزیسیون و سلطنتطلبان خارج نشین، به گونهای پیش رفت که دادگاه، اتهاماتی را متوجه مقامات جمهوری اسلامی ساخت و بر ضد بعضی از آنها احکامی نیز صادر کرد.
بعد از این اقدام دادگاه، کشورهای اروپایی در اقدامی نسنجیده و شتابزده سفرای خود را از تهران فراخواندند تا به زعم خود، جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهند و جایگاه ایران را در صحنه بینالمللی خدشهدار کنند.
چند هفته بعد از این فراخوانی و در حالیکه کشورهای اروپایی متوجه اشتباه استراتژیک خود شده بودند، درخواست بازگشت سفر ایشان به تهران را مطرح کردند که دولت جمهوری اسلامی با این کار مخالفت کرد.
مشروح بیانات رهبر معظم انقلاب در پاسخ به اقدامات «وقیحانه» دولت های اروپایی بدین شرح است:
«همین جلسهاى را که دیروز وزراى خارجه اروپا داشتند، ملاحظه کنید! حرفهاى بیهوده و بىادبانهاى زدند؛ مواضع غیر صحیحى اتّخاذ کردند؛ گفتند و برخاستند! هدف چه بود؟ هدف، فشار بر دولت و ملت ایران بود. ملت و دولت ایران باید نشان دهند که در مقابل دولتهاى زورگو و مستکبر و بىادب، برخوردشان بسیار شدید و قاطع خواهد بود.
یکى از حرفهاى بسیار غلط اینها این بود که دور هم نشستند، عقلهایشان را یکى کردند و گفتند برویم از دولت ایران بخواهیم که به موازین حقوق بشر احترام بگذارد! من هر چه با خودم فکر کردم که روى موضعگیرى اینها چه اسمى مىشود گذاشت و معناى کارشان چیست، دیدم غیر از کلمه «وقاحت»، هیچ چیز دیگرى نمىتوانم نسبت به کار آنها بگویم. در بیان این مطالب، آقایان وقاحت بهخرج دادند. حقوق بشر؟! دولتهاى اروپایى، بیشترین نقض حقوق بشر را در طول این یک قرن اخیر انجام دادهاند. صد سال ، و اگر کسى قبل از صد سال را هم پیش برود، همین است.
من تاریخ اروپا را تا حدود زیادى ورق زدهام و نگاه کردهام. حداقل در این صد سال، همین آقایان اروپاییها، دو جنگ جهانىِ پر از مفسده به وجود آوردند. در کمتر از دو قرن، وقوع دو جنگ جهانى، کار اینها بود. همین آقایان اروپایی ها؛ همین هایى که دیروز در لوکزامبورگ نشستند و ریش هایشان را هم قد کردند و با هم حرف زدند و حکمت(!) صادر نمودند، دهها کشور دنیا را استعمار کردهاند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملت ها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولت هایى است که نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند که حقوق بشر را رعایت کند! این، آتشافروزى دو جنگ جهانى خانمانسوز متعلّق به دهها سال گذشته است؛ اما در همین زمان خودمان، چه کسى کارخانههاى سلاح شیمیایى را در عراق به وجود آورد که آن همه فاجعه پدیدار شد؟ همین آقایان. چه کسى تأسیسات اتمى براى ساخت بمب اتم در عراق به وجود آورد که همه منطقه را تهدید مىکرد؟ همین آقایان. چه کسى جنایات اسرائیل را - که هر روزى که مىگذرد، یک جنایت انجام مىدهد - زمینهسازى و توجیه مىکند؟ همین آقایان. کسانى که در این جا نشستهاند، بازماندگانِ شهداى قانا هستند. سال گذشته، دولت صهیونیست، یکى از فاجعهآمیزترین جنایت هاى خودش را در مقابل چشم این آقایان انجام داد. آیا لب باز کردند؟! آیا حتى یک کلمه تقبیح کردند؟! معاذاللَّه! این قدر وجودشان آمیخته با نقض حقوق بشر است.
الان در داخل سرزمین هاى اشغالى، این همه جنایت مىکنند. روزانه، خانههاى عادّى مردم لبنان بمباران مىشود. با هلىکوپتر، به روستاها و دهکدههاى لبنانى مىآیند و مىنشینند و آدم ها را بر مىدارند و سوار مىکنند و به زندان مىبرند! این کارها، جلوِ چشم همین آقایان اروپایی ها - که از خودشان هستند - انجام مىگیرد! یک کلمه حرف بزنند، ابداً! یک کلمه اخم بکنند، ابداً! در قضیه بوسنى هرزهگوین، آن همه فاجعه آفرینى شد؛ بعد که دیدند خیلى دیگر زشت است - چون بقیه جنایات ممکن بود در خارج از اروپا انجام گیرد، ولى این جنایت در قلب اروپا انجام گرفت - به همین خاطر یک مقدار جنجال و هیاهو کردند؛ ولى هیچ عمل صحیح و واقعى انجام ندادند. همین حالا، هم مسلمانان به وسیله صربها زیر فشار قرار دارند. جنایتکارانى که هزاران نفر را کشتند، یا زنده به گور کردند، یا در داخل زندان ها از گرسنگى نابود کردند، الان راست راست در اروپا راه مىروند؛ کسى هم معترضشان نیست! آن وقت این دولت هاى اروپایى، با این همه جنایت هایى که یا به وسیله خودشان و یا در مقابل چشمشان انجام گرفته است و حرفى نزدهاند، چه طور رویشان مىشود که به ایران اسلامى - به یک نظام مردمى و به یک ملت رشید - بگویند: ناقض حقوق بشر؟! این، غیر از وقاحت چیز دیگرى است؟ واقعاً اینها وقیحند!
به خیال خودشان، دولت ایران را مىترسانند و مىگویند ما گفتگوهاى انتقادى را قطع مىکنیم. به درک که قطع مىکنید! اگر انتقادى هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم مىگفتم که بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادى دارید؟ انتقاد شما به این است که چرا ما به اصول اسلامى خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند! دشمنان جمهورى اسلامى، این گونهاند.البته ملت ایران که بزرگتر از این دشمنی ها را دیده است، مثل کوه ایستاده است.
مگر کسى اهمیت مىدهد که اینها چه گفتهاند؟ البته دستگاه دولتى ما که بحمداللَّه مواضع بسیار خوبى در مقابل حرکت هاى زشت اینها داشته است، از حالا به بعد هم بایستى با کمال قدرت عمل کند و در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتى نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که مىخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتىجویانه برگردند، مانعى ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمىگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتى ندارد. اینها مىخواهند برگردند، مانعى ندارد؛ اما در رفتن سفراى ایران به کشورهاى آنها، هیچ عجلهاى نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزى مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامى اقتضا مىکند - همان طور که همیشه گفتهایم - همان گونه عمل کنند.
این نکته را، هم اروپایی ها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نکند که ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجى نداریم.ما کشور خودمان را مىتوانیم بدون اروپا هم اداره کنیم. حالا فرض کنید، اگر چهار قلم کالاى لوکس و تجمّلاتى از فلان جا مىآید، نیاید؛ چه اهمیتى دارد. آنچه که مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید مىشود و اگر هم چیزى باشد که ما لازم داشته باشیم، خیلى از کشورها هستند که صف کشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازى به این چند دولت کشور اروپایى است که خیال مىکنند صاحب دنیا هستند؟!
البته به نظر من، در این قضیه اینها فریب صهیونیست ها و امریکایی ها را خوردند؛ یعنى زیر فشار امریکایی ها قرار گرفتند، منتها نفهمیدند که با چه کسى طرفند. نمىدانند که ایران اسلامى، کشورى نیست که بشود آن را با این حرفها از مواضعش پایین آورد، یا وادار کرد که در مقابل کسى تسلیم شود. ایران کشورى است که هجده سال با همه مشکلاتى که ابرقدرت ها برایش درست کردهاند، با صلابت و با قدرت و با عزّت تمام، خودش را به این جا رسانده است. ایران کشورى است که از وضعیت روزهاى انقلاب - که هیچ چیز در اختیارش نبود؛ نه کارخانه ما کار مىکرد، نه مزرعهاى داشتیم، نه صادراتى، نه وارداتى - خودش را به این جا رسانده است. امروز در این کشور، آن قدر حرکتِ کارى،تولیدى، فعّالیت ها و نشاط هاى علمى و تحقیقى انجام مىگیرد! این، باید به همه بفهماند که این ملت، یک ملت زنده و بیدار و سازنده و داراى نشاط است و به کسى احتیاج ندارد. کسانى که مىخواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند که اگر ارتباط، ارتباط استکبارى شد، ملت ایران پس خواهد زد.»
سرانجام پس از کش و قوس های فراوان، سفرای کشورهای اروپایی بدون حضور آلمان، به سفارتخانههایشان در تهران بازگشتند. سفیر آلمان چندی بعد به تهران بازگشت.
انتهای پیام