( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: در این گزارش که در سه محور "داستان يک قدرت يابي: يک تحليل فرهنگي از حزب الله" ،"فرهنگ به منزله «نگرش»" و "قدرت يابي جامعه و مقاومت ملي" آمده است، حزب الله لبنان را نمايان گر ترکيبي از بسياري از گروه هاي مقاومت داخلي و خارجي، اعم از مذهبي و سکولار می داند که با يک انگيزه مشترک که آن هم براي دفع اسراييلاست، تشکیل شده است.

در محور اول این گزارش که با عنوان "داستان يک قدرت يابي: يک تحليل فرهنگي از حزب الله" است که حزب الله را اصلي ترين نهاد «مقاومت» معرفی کرده است و می نویسد:

نقطه عزيمتي براي تحليل فرهنگ محور حاضر از حزب الله است که قصد دارد نشان دهد که اين گروه چگونه توانسته است خود را به عنوان يکي از سه رکن مذکور نهادينه کند. اثر متقابل تلاش حزب الله براي تثبيت کردن خود در لبنان و سياست خارجي ايالات متحده امريکا در اين کشور ـ که هدف اصلي آن متقاعد کردن دولت لبنان براي در دست گرفتن کنترل مناطق تحت کنترل حزب الله در جنوب اين کشور و خلع سلاح اين گروه است ـ پايه و اساس اين مطالعه را شکل مي دهد.

فهم تلاش حزب الله براي جاي دادن خود در دولت لبنان تنها در چارچوب سياست هاي فرقه اي، تجزيه و فشارهاي خارجي، که دولت لبنان را از زمان تأسيس آن متأثر ساخته، ممکن است.

ريشه هاي حزب الله را بايد در ناآرامي هاي ناشي از جنگ داخلي سال هاي 1975 تا 1990 دانست. به طور دقيق تر، اين گروه در سال 1982، در نتيجه دومين حمله اسراييل به جنوب لبنان، متبلور شد. حزب الله نمايان گر ترکيبي از بسياري از گروه هاي مقاومت داخلي و خارجي، اعم از مذهبي و سکولار است که يک انگيزه مشترک براي دفع اسراييل آنها را دور يکديگر جمع نمود. البته حمله اسراييل تنها دليل پيدايش و گسترش اين گروه نبود بلکه عوامل ديگري مانند انقلاب اسلامي در ايران و دهه ها تلاش براي بسيج جامعه شيعيان لبنان نيز در اين راه تأثيرگذار بودند.

مراسمات، حکايات و موسسات حزب الله مربوط به شيعيان لبنان است که جامعه شان از گذشته اي توأم با محروميت، عقب افتادگي و غيرمتمدن بودن خلاص شده و در حال حاضر دوره اي از انضباط، قدرت و پيشرفت را تجربه مي کند. حزب الله تجسم و مظهر اين موجوديت قدرت گرفته است. اما روايت هاي حزب الله و استفاده از عکس ها توسط اين گروه، اين حس را به تعداد بيشتري از جمعيت لبنان منتقل نموده است که «مقاومت» جزء لاينفکي از چشم انداز جايگزين و مدرن کشور است که در آن مقاومت، تحولي تاريخي را ايجاد نموده است.

این مقاله در قسمت دوم گزارش خود با عنوان  "فرهنگ به منزله «نگرش»"،درابتدا  تعریفی از فرهنگ از نگاه خود را بیان می‌کند و در ادامه به این موضوع اشاره می کند که  دانش فرهنگي چگونه توانسته است در اتخاذ سياست هاي بهتر به حزب الله ياري کند، می‌نویسد:

فرهنگ عبارت است از راهي که انسان ها و جوامع به دنياي اطراف خود معنا مي دهند و جايگاه خود را در جهان معنا مي کنند. فرهنگ در امور مختلفي از قبيل زبان و کلمه ها، ايده ها و ايدئولوژي ها، آداب و رسوم، عقايد و مذهب، مراسم و تشريفات، الگوهاي سازش، هنر و موسيقي، معماري و اثاث منزل، لباس و مد، بازي ها، تصاوير و در کوتاه سخن در هرچيزي که نماد يا نشانه اي است از ارزش ها، هنجارها، استنباط ها، منافع و تعصبات متجلي مي شود .

درست به مانند سياست و استراتژي شخصي يک نفر که کلمات، ايده ها و کنش هايي را به ميان زندگي گروه هاي مختلف مي آورد، وقايع تاريخي نيز کار مشابهي را انجام داده اند و در داستان ها، تصاوير و سنت ها داخل شده و يا تأثيرات پايدار خود را بر آنها نهاده اند. براي نمونه، فصل بعدي نشان مي دهد که چگونه مراسم و سنت هاي مربوط به نبرد کربلا (سال 680 ميلادي) ـ واقعه و روايتي که براي فهم مبنايي اسلام شيعي ضروري است ـ به لبنان گسترده شده است و چگونه فهم تکامل اين سنت فرهنگي، براي فهم طيفي که حزب الله نمايندگي آنها را در ميان جوامع مختلف لبناني بر عهده دارد، مهم است. مذاکره، همان طور که در اين تحقيق به کار رفته است، مي رساند که تقويت يا تغيير نگرش، که نمودهايش در انطباق با مظاهر فرهنگي ديده مي شوند، به عنوان بخشي از يک فرايند اتفاق مي افتد که به موجب آن بازيگران ديدگاه ها و تفاسيري را ارائه مي دهند که به سطوحي از پذيرش، عدم پذيرش و علاوه بر آنها، به تغيير وابسته است. ضمن اينکه دو نکته کليدي وجود دارد که در زير به آنها اشاره ميکنيم:

اول اين که ديناميسمي که براي تحليل فرهنگ در سطح استراتژيک ضروري است صرفاً ناشي از رخ دادن وقايع تاريخي نيست بلکه به تفسير اين وقايع از سوي فرد و گروه نيز بستگي دارد .

نکته دوم اين که نتيجه اين مذاکره به احتمال زياد يک نگرش يا ديدگاه منفرد و بدون مخالفت، که از يک نوشته فرهنگي به دست مي آيد، نخواهد بود. بنابراين، مقاله حاضر خود را درگير مثلاً اين مسأله نمي کند که چگونه يک سنت شيعي ممکن است درک جامعه شيعي از حزب الله را به عنوان مبارزان آزادي که وظيفه شان در زمين انجام يک مأموريت براي اصلاح يک اشتباه تاريخي است، موجب شود. در عوض اين مقاله به اين مسأله خواهد پرداخت که چگونه وقايع تاريخي، و مهم تر از آن تفسير و بيان حزب الله از اين وقايع، توسط مظاهر فرهنگي، بر نگرش شيعيان و بخش بزرگ تري از لبناني ها نسبت به اين گروه تأثير مي گذارد که نگرش آنها نسبت به اين گروه، از يک گروه خودسر، فرقه اي و مسلح شده به صورتي غيرقانوني، به يک مقاومت مشروع ملي سازگار با دولت و يک عضو طبيعي در چشم انداز اجتماعي لبناني ها تغيير مي کند.

در قسمت سوم این گزارش که با سر تیتر"قدرت يابي جامعه و مقاومت ملي" است آغاز می شود، با اشاره به حادثه کربلا به عنوان يکي از اساسي ترين روايات تاريخ شيعه و بسط آن، حزب الله را نه تنها مقاومت شيعه مي داند بلکه شيعه را در خط مقدم مقاومت بزرگ تر مسلمانان (و اعراب) در برابر تجاوز اسراييلي و غربي جاي مي دهد، ودر ادامه می نویسد:

هر دانشجويي در رشته تاريخ تشيع بايد با واقعه کربلا آشنايي داشته باشد. به راستي اين واقعه، يکي از اساسي ترين روايات تاريخ شيعه است که سرکوب تاريخي شيعه و شجاعت، شهادت، قرباني و تسليم نشدن در برابر سرکوب را يکجا بيان مي کند.

زيبايي شناسي ديداري و شنيداري مربوط به مراسم بزرگداشت روز عاشورا، روز دهم ماه محرم و روز اصلي کشته شدن [امام] حسين [عليه­ السلام]، توسط حزب الله بسيار روشنگرانه تر و برجسته تر نسبت به تغييرات مترقي روايت کربلا، است. اگر کسي هر وقت دسته هاي عزاداري را که شيعيان در خيابان ها در سراسر جهان به راه مي اندازند، ديده باشد، تصاويري از مردان خون آلود، نوجواناني که خود را مي زنند و زناني که ديوانه وار شيون مي کنند، را به ياد مي آورد. اما توصيف زير از مراسم حزب الله در روز عاشورا تفاوت برجسته اي را در معرض مي گذارد.

مراسم حزب الله چهره اي جذاب و مسحور کننده از تسليم نشدن و قرباني ارائه مي دهد که به طور همزمان طراحي دقيق و حساب شده و نظم را نيز به تصوير مي کشد. ايده طراحي دقيق و حساب شده با روايت صدر از نبرد کربلا، که از آن به عنوان تصميمي حساب شده از سوي [امام] حسين (عليه­ السلام) ياد مي کرد، انطباق دارد. ايده هاي نظم و خويشتنداري از نقاط برجسته جامعه شيعي هستند چرا که آنها ترسي اساسي را در ذهن شيعيان تداعي مي کنند که اگر اين جامعه «عقب مانده» بخواهد عليه سرکوب قيام کند و واقعا قدرت يابد، بي نظمي افسار گسيخته اي را به دنبال خواهد داشت.

بنابراين آنچه که يک نفر در مراسم عاشوراي حزب الله مي بيند تکامل يک سنت بنيادين است که در اصل و جوهر خود براي سرکوب شيعه به دست يک خاندان مسلمان قدرتمند عزاداري مي کند. اقتباس هاي حزب الله در بين روايت ها و مراسم گوناگون، از اقتباس هاي گذشته، که حکايت اندوه و سرکوب شيعه بود، فراتر رفته و به حکايتي از رد تسليم، قدرت يابي و برانگيختن تبديل شده است. علاوه بر اين، اقتباس هاي آنها مخالف ـ که همان اسراييل است ـ و مدافع ـ که همان «مقاومت» است ـ را نيز بازتعريف مي کند که در اينجا نيز نه تنها مقاومت را نماينده مقاومت شيعه مي داند بلکه شيعه را در خط مقدم مقاومت بزرگ تر مسلمانان (و اعراب) در برابر تجاوز اسراييلي و غربي جاي مي دهد. به نظر مي رسد نظم جالب توجه مراسم عاشوراي حزب الله، عقيده پيشين را ـ که مدعي بود هنگامي که اين جامعه محروم و «عقب مانده» بخواهد در برابر نظم سرکوب گر موجود بايستد و آن را سرنگون سازد، لاجرم هرج و مرج را به دنبال خواهد داشت ـ رد مي کند اگرچه اين عقيده پيش از اين در مراسم عاشورا خود را تصديق کرده باشد.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر