(
امتیاز از
)
ایستادگی مرحوم منذر در مقابل مسير انحرافي حذف پوشش سياه از زندگاني مردم
صدای شیعه:
دکتر محمدحسین رجبي دواني در آیین یادبود علمي مرحوم استاد منذر، که عصر دیروز در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد، درباره تهاجم غرب به ايران و سازوکارهاي آن سخن گفت.
محمد حسين رجبي دواني از اقدام کارساز و اقامه دلايل از جانب مرحوم منذر در مقابل مسير انحرافي حذف پوشش سياه از شئون مختلف زندگاني مردم بهعنوان رنگ عزا و حجاب برتر سخن ميگويد که براي بیان نظرات وی باید به کتاب «در سوگ ائمه نور» مراجعه کرد.
رجبي دواني شروع انحراف را از زمانهاي ابتداي انقلاب عنوان ميکند و چنين اظهار ميدارد که در بهبهه دوران مذکور جمع قابل توجهي از فرهيختگان يا حتي آنان که داراي مناصب دولتي هم بودند دچار اين انديشه موهوم شده بودند که رنگ سياه بعضا مکروه و پوشش سياه در فرهنگ اسلامي مذموم است و در اين باب به برخي احاديث که اغلب به لحاظ اعتبار نفي شده بود رفتند و آنها را دليلي بر اثبات مدعي خود ميدانستند.
اما هدف آنها چه بود؟
رجبی دواني در باب هدف وی چنين ميگويد: اين عده از طريق حذف حجاب برتر يعني چادر سياه سعي در باب کرن پوششهاي رنگارنگ داشتند؛ همچنین با شعائر دين ازجمله لباس سياه جهت عزاداري و سوگواري در شهادت ائمه اطهار و به ويژه سيد و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين مبارزه کردند.
برخورد مرحوم منذر با پيشامد مذبور
رجبي دواني در باب واکنش مرحوم منذر نسبت به حذف رنگ سیاه چنين عنوان داشت: مرحوم منذر نوشتن کتبي از قبيل «در سوگ ائمه نور» را براي مقابله با دشمن واجب ميدانستند.
وی از ابعاد مختلف به بررسی این کتاب پرداخت و گفت: مرحوم منذر چنین پرسش می کند که آيا رنگ سياه اختصاص به اسلام دارد يا خير؟
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) با بیان اینکه فصلي در آغاز اين کتاب هست مبني بر اينکه رنگ سياه چه جلوههايي در ساير تمدن ها دارد، گفت: مرحوم منذر در اين قسمت از کتاب اشاره کردهاند که رنگ سياه در ساير تمدنها اعتراض تا حجاب، عزاداري و… را تداعي ميکنند و لذا نتيجه مي گيريم رنگ سياه در ذات خود خاصيتي دارد که ميان اکثر تمدنها آن را ميتوان يافت.
رجبي دواني علاوه بر دليل فوق به دليل ديگري از کتاب مرحوم منذر که داراي بار عاطفي بسيار قوي و متقن باشد اشاره کرد و گفت: رنگ سياه علاوه بر دلگيري ذاتي که داد فيالواقع مبين اين است که کسي که مشکیپوش ميشود میخواهد بر آن عزيز از دست رفته و اطرافيان اعلام کند که آنکه نور چشم من و روشناييام بود را از دست دادم و اکنون نور و روشنايي من رفته است و مرحوم منذر در اين باب بر مواردي استدلال ميکند من باب مثال سياه پوش شدن صديقه طاهره بعد از وفات حضرت رسول (ص) يا سياه پوش شدن امام علي (ع) بعد از شهادت فاطمه زهرا (س) يا سياه پوشي زنان انصار در سوگ حمزه عليهالسلام و… اینکه سياه پوشي در ميان اعراب يک رسم بود.
رجبي دواني اشاره کرد: زنان اعراب در عزاداريهاي خود پارچهاي سياه در دست ميگرفتند و حتي داراي انواع سياه جامههايي بودند که هر يک را بر مناسبات مختلف (فوت همسر يا فوت غيرهمسر و…) استفاده مي کردند و لذا در فرهنگ عرب هم رنگ سياه رنگ عزا و سوگواري است.
علت انتخاب خرقه سياه از جانب عباسيان
رجبيدوانی در باب علت انتخاب جامه سياه از جانب عباسيان را مقاصد سياسي دانسته و گفت: اينها ميخواستند با سوءاستفاده از ارادت مردم به اهل بيت خود را سوگوار مصائب اين خاندان معرفي کنند؛ به ويژه براي امام حسين (ع)، من باب مثال آنها از ارادت مردم خراسان به يحيي بن زيد بن علي (ع)، نوه امام سجاد (ع)) خبر داشتند چنين عمل کردند که بعد از فتح خراسان به دست ابومسلم و کنار زدن حاکم اموي آنجا، ابومسلم پيکر يحيي را پايين آورد و آن را غسل داد و با احترام به خاک سپرد و بدين سبب خراسانيان حب خاصي نسبت به عباسيان پيدا کردند که منشاء آن حب اهل بيت و سوءاستفاده عباسيان از اين مسئله بود.
کراهت رنگ سیاه جنبه مصلحتي داشته نه اصلي
وی در ادامه افزود: اهل بيت که از حيله عباسيان آگاه بودند لباس سياه را که يادآور واقعه جانسوز کربلا در اصل و دستاويز عباسيان نشده بود را از روی مصلحت مکروه اعلام کردند و لذا کراهت آن جنبه مصلحتي داشته نه اصلي.
علت استحباب لباس سياه در عزاي امام حسين (ع)
این استاد تاريخ اسلام در توضيح فصل ديگري از کتاب در سوگ ائمه نور اضافه ميکند: مرحوم منذر در باب استحباب لباس سياه در سوگ ابيعبدالله دليل فقهي اقامه ميکند و آن دو قول مشهور است که:
الف) در عصر عاشورا عرشيان سياهپوش شدند (حضرت محمد، حضرت علي، حضرت فاطمه و حضرت امام حسن (عليهم السلام و الصلاة) )
ب) سياهپوش شدن جنيان در واقعه عاشورا
رنگ سياه از منظر ساير علما در کتاب مرحوم منذر
رجبی دوانی بعد از ارائه ادله عام در باب علت استعمال و استحباب لباس سياه، دو نکته از منابع اهل تسنن در باب جنبه سوگواري رنگ سياه را ذکر ميکند که عبارتند از:
الف) روزي يکي از علما در چشمان خود سرمه کشيده بود و او را سرزنش کردند، لکن وي در جواب گفت: در روزي که امويان حسين را کشتند، مستحقترين عضو من براي سياه پوش شدن چشم من است.
ب) ديگر عالمي که سرمه در چشمان خود نهاده بود چنين استدلال کرد: در آن وقت که حسين را کشتند خواستم با سرمه، سفيدي چشم خود را هم سياه پوش کنم.
عضو هیدت علمی دانشگاه امام حسین (ع) يک نکتهاي را متذکر شد و گفت: چاپ دوم کتاب در سوگ ائمه نور قبل از قضاياي فتنه و توهين به عزاداران سياه پوش و پرچمهاي سپاه بود و اگر نه اين مسئله نيز حتماً در کتاب مرحوم منذر گنجانده ميشد.
انتهای پیام